بیست وسوم فروردین 1341، در روستای کشلآزادسرا از توابع شهرستان آستانه اشرفیه به دنیا آمد. پدرش محمد، کشاورز بود و مادرش خطایی نام داشت. تا اول متوسطه درس خواند. کارگر کارخانه بود. سال 1362 ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. دهم تیر 1365، در مهران توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مدفن وی در روستای کورکا شهرستان زادگاهش واقع است. برادرش حسین نیز به شهادت رسیده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام خداوند آفریننده تمام آسمانها و زمین و هستی بخش بر تمامی موجودات و سلام درود خدمت همسرم
سلام گرمم را خدمت همان همسری میکنم که خوشبخی های مرا معین کرده و سرنوشت خوبیها زندگی مرا
رقم زد و باعث مزید من نزد خداوند متعال شد همسرم ماهرخ جان اکنون که این مطالب را تحت عنوان وصیت نامه شخصی میخواهم برایت بنویسم قلمم ازبیان آن چیزی که در خور شخصیت توست عاجز مانده است همسرم اکنون تاریخ صدر اسلام دوباره تکرار شده و من بنا بوظیفه و تکلیفی که برگردنم بعنوان یک مسلمان گذاشته شده است باید در جبهه های جنگ حضور پیدا کنم چون دشمن درصد نابودی جان ومال و حقیقت اسلامی ما برآمده است باید همه ما بتوانیم بحول قوه خداوند بزرگ این تکلیف را بخوبی انجام بدهیم و
هر کس توانست این وظیفه الهی را بنحو احسن انجام برساند پادش عمل خویش را نزد خدای متعال خواهد
گرفت همسرم نمی دانم یک بار دیگر میتوانم تو را ببینم یا نه اگر تو را دیدم عین این مسائل را با تو در میان خواهم گذاشت البته می دانم که تحمل این مسئله برایت خیلی مشکل است ولی خداوند اینطور خواسته است و همه ما باید تحت اوامر خدای متعال باشیم که انشاء الله هستیم اگر من در این راه جانم را فدا کردم و ما موفق نشده ایم که به زندگی شیرین خود ادامه بدهیم هیچ عیبی ندارد هر چند گفتم مشکل است و این را باید بگویم که ما اولین نفر و آخرین نفر نیستیم و نخواهیم بود که زندگی دنیائی ما اینطور خاتمه پیدا میکند خود از من بهتر می دانی لازم به گفتن من نیست همسرم بخدا قسم دلم خیلی برایت تنگ شده است و تو خدای ناکرده هیچ وقت این فکر را نکنی که من ت و را دوست نداشتم یانسبت بتو وز ندگی مان بی اعتبار بودم خیر اصلأ اینطور نیست بلکه همان چیزیست که جلوتر از آن برایت مطر ح کردم . من بارها برایت به شوخی گفتم که در حقیقت از اعماق قلبم این حرف تراوش میکرد که من خیلی دوست دارم روزی پدر بشوم و دوست دارم که فرزندم را بدهم خواهرانت با آن بازی کنند و نهایتأ من طعم داشتن یک فرزند خوب را احساس کنم و بتوانم آنرا بخوبی تربیت کنم ولی با همه این احوال ما اگر کمی بعقب برگردیم ببینیم که جضرت امام حسین (ع) پیشوای سوم مسلمین با همه زجر و مشقتی که ظالمان تاریخ بوی و اهل بیت محترمش وارد میاوردند و عزیزانش را با آن وضع خصمانه باسارت میبرند حضرتش تحمل میکند و همه افراد مسلمان و آژاده و مظلوم تاریخ تنها با عشق اوست که با همه ظلم و جوری که به ایشان وارد میشود تحمل میکنند و از طرف خداوند برخود وظیفه میبیند که در راه خدا با کفر و الهاد مبارزه کنند و نهایتأ کشته میشوند پس این همه هیچ نیست
الا باینکه سعادت بشر در ان است و بس... پس چه چیز بهتر ازاین و این حقیقت رافقط انسانها
آزاده درک میگنند همسر مهربانم اگر من دراین راه بشهادت رسیدم تو راتنها نخواهم گذاشت ومن بدون
تو به بهشت نخواهم رفت البته اگر بهشتی باشم و من از خداوند میخواهم که در صورت شهادتم تو را زود
بمن برگرداند چون من تورا از جان و دل میخواهم همانطور که از اول حرفم گفتم این تو بودی که مرا پیش خداوند آبرو و عزت دادی و وجود تو برایم از هزار حوری بهتراست بخاطر اینکه تو در دنیا بمن وفدار ماندی طبیعتأ ودر آخرت یعنی بهشت پیش من خواهی بود عزیز من تحمل نبودن من برایت و نبودن تو در پیش من برایم بسیار بسیار مشکلاست و از دست دادن این زندگی شیرین نیز خیلی بیشتر ولی شیرینی عشق بخداو در جوار حق تعالی همراه با ائمه و صلحها و شهدا قرار گرفتتن چه بسا شیرین تر است همسرم اگر تو را ندیدم و عده دیدار من و تو بزودی زود در نزد خداوند انشاءالله اینک برا ی انجام چند کار برای شما مطلبی مینویسم بعد ار شهادتم تو با برادرم حسن به تهران بیاو پول را از صاحبخانه دریافت کن و کرایه خانه ماههای که ندادیم و پول آب و برق را با آن حساب کن مابقی آنرا پیش خودت نگهدار و در وصیتی که در آن وصیت نامه ام با آن پول عمل کن و اثاثیه منزل و سایر چیزهای دیگر را درباره اش میتوانی تصمیم بگیریو درباره زندگی آینده خودت میتوانی تصمیم بگیری و پول مستمری از بنیاد شهید را نیز خودت باید درباره اش تصمیم بگیری و این وصیت نامه شخصی و آن یکی نیز پی شخودت محفوظ باشد یک خواهش از تو دارم و آن اینکه مرا حلال کن ومرا بخاطر اذیتهائی که در طول این زندگی کوتاه مان بتو کردم ببخش و یک چیز دیگر اینکه در مرگم آنچنات کریه و زاری نکن که خدای نکرده منجر به از بین رفتن تو باشد یعنی مبادا خود را آنقدر تحت فشار روحی قرار بدهی که از واسطه این موضوع تلف بشوی عزیز من در پایان از تو میخواهم که تقوای خودت را حفظ کنی همچنان تا هرچه زودتر بمن برسی دیگر چیزی ندارم که بنویسم و تو را بخدا بسپارم و توصیه آخر اینست که صبور باش
شوهرت و دوست دارت ومنتظر همیشگی تو اسماعیل
65/3/27
منطقه جنگی غرب کشور
کدشناسایى :1599144
کدبایگانى :6529269
نام :اسماعیل
نام خانوادگى :قنبرى
نام پدر :محمد
تاریختولد :08/04/1308
ش.ش :449
محلصدورشناسنامه :ح7بوشهر
تاریخ شهادت :10/04/65
نوع حادثه :حوادثمربوطبهجنگتحمیلى
شرح حادثه :حوادث ناشى ازدرگیرى مستقیم بادشمن-توسطدشمندرجبهه
استان :بنیادشهیداستانگیل ن
شهر :دارهبنیادشهیدآستانهاشرفیه
وصیتنامه :بسم اله الرحمن الرحیم ??؟؟؟؟؟؟؟؟؟??مومنان باید درراه خدا با انانکه حیات مادى رابر اخرت گذیدند وجهاد کنند وهرکس در جهاد براه خدا کشته شدیا فاتح گردیدند ؟؟؟باشد که اورا به بهشت ابدى عظیم دهیم .قران کریم سوره مبرکه نساء ایه 72 .
بنام الله پاسدار خون شهیدان وبا تاییدات الهى بنا به وظیفه شرعى که دارم مطلبى راتحت عنوان وصیت نامه مینویسم وامیدوارم که بنوشته هاى این حقیر عیناعمل شود که موجب شادى روح من انشاء الله نیز مورد رضایت حق تعالى خواهد بود وان است که مینویسم .اعوذ بالله من الشیطان الرجیم .؟؟؟ ؟؟؟ ؟؟؟ ؟؟؟
با عرض بهترین سلام وصمیمانه ترین درود به تمامى انبیاء واولیاءالله وسلام وسپاس فراوان حضور شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) وبا عرض سلام ؟؟؟فراوان نثار مقتدایم اقا امام زمام (ع) ان نجات دهنده مستضعفان جهان وپرچم رزمندگان اسلام درجبهه هاى نبرد نور علیه ظلمت وبا عرض سلام وصلوات خداوندى حضور نایب برحقش خمینى کبیر ؟؟؟بنیانگذار جمهورى عالمگیر اسلامى ایران ودرودبرکات حق تعالى نثار ارواح طیبه شهداءاین عاشقان لقاءالله ورهروان خط سرخ نثار الله على الخصوص برادرشهیدم حسین قنبرى چنددعا ، پروردگارا بمن توفیق بده که سرباز شایسته اى براى اسلام ویاورى وفادار براى رهبرم باشم ، خداوندا بمن توفیق ده که تازمانى زندههستم بیشترین خدمت رابه اسلام عزیز کرده وبهترین مردن که شهادت درراه توست نصیب من بگردان بارالها پدرومادرمرا ازمن راضى کن وخون شهیدان رادرقیامت شفیع ما قراربده : معبودا از تومیخواهم که من ان جرات وشهامتى راعنایت کن که هنگام حمله به یاران حضرت اباعبد الله الحسین (ع) مرحمت کردى : پروردگارا : این رهبر بیدار اگاه ما که ملت ایران را به کمال افتخار وسربلندى وبه انسانیت خویش باز گردانیده تاظهور حضرت مهدى (ع) وحتى درکنار ان حضرت براى ما حفظ فرما ، بار الها : این جبهه ها نبردکه به فرموده رهبر بزرگوارم دانشگاه ؟؟؟ به من توفیق داده که نزد استاد این دانشگاه یعنى حضرت امام حسین (ع) ابرومند سرافرازشوم ، امین یارب العالمین اگر من لیاقت ان راداشتم که به شهادت برسم برایم انچنان گریه نکنید که براى شخص که دررختخواب میمیرد گریه وزارى میکنند در مرگم صبور باشید که خداوند با صابران است ، مادر عزیزم برایت گفته بودم که جبهه رفتن من تکلیف است ، ما ها که ادعاى ؟؟؟میکنیم باید از ایمان خود دفاع کنیم ب جهت اینکه ماها متعلق براى دنیا دانستیم بلکه وعده اجر مومنین را خدا وند متعال جهان اخرت یهنى بهشت مطرح کرده است وشماها دعا کنید که همه ما مشمول رحمت واسعه حضرت حق بشویم انشاالله واز برادران میخواهم که در همه حال تقواى الهى پیشه کنید وبا یکدیگربخوبى ومهربانى رفتار کنید باشد که انشاالله خداى ازشما راضى باشد ، پدر ومادرعزیز چند وصیتى دارم که خواهش میکنم عیناعمل شود اگر من لیاقت انرا پیدا کردم که بشهادت برسم ودر صورت امدن جنازه ام مرا کنار قبربرادرم حسین دفن کنید وهنگام دفن یک باند قرمز که شعار لبیک یا خمینى برروى ان نوشته شده باشد برپیشانیم ببندید ومرادفن کنید درضمن خرجى کفن مرا از بنیاد شهید تقاضا کنید از پولى که دارم ؟؟؟کنید وهمچنین برایم بیش از یک سالگرد نگیرید ودر عوض پول انرا به حساب 100 امام بریزید ومستمرى که بنیاد شهید مقرر کرده تصمیم گیرى ان با همسرم میباشد ونیزدوباره تصمیم گیرى زندگى آتى همسرم با خودش است کسى حق دخالت در سرنوشت همسرم ندارد در پایان از همه اهل خانواده و دوستان و آشنایانم حلالیت میطلبم و امیدوارم مرا ببخشید.
یعلم الذى ظلموا اى ینقلب منقلبون . والسلام على من اتبع ابى الهدى ??خدایا خدایا تا انقلاب مهدى (ع) حتى کنار مهدى خمینى را نگهدار?? الهى آمین 25/3/65??