اول آبان 1342، در روستای چورکوچان از توابع شهرستان آستانه اشرفیه به دنیا آمد. پدرش قربانعلی، کشاورزی میکرد و مادرش انیس(فوت1364) نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و دیپلم گرفت. پاسدار بود. بیست و یکم بهمن 1364، با سمت فرمانده گروهان در اروندرود بر اثر اصابت ترکش خمپاره به کمر، شهید شد. مدفن وی در گلزار شهدای شهرستان زادگاهش واقع است. برادرانش حسین و مهدی نیز به شهادت رسیدهاند.
بسم رب الشهداء
وصیت نامه پاسدار شهید
رضا خوش سیرت
با سلام بر حضرت مهدی (عج) و نائب بر حق او امام خمینی و سلام بر شهیدان بخون خفته کربلای ابا عبدالله و شهدای بخون خفته انقلاب اسلامی ایران و با درود به خانواده های معظم شهیدان و یتیمان
مظلوم این عزیزان
من بنا به وظیفه شرعی و دفاع از اسلام که سالهای طولانی در جهان غریب بوده است به امر یگانه رهبر یعنی امام امت به جبهه های حق علیه باطل پا نهادم تا شاید بتوانم دینم را به اسلام
وامام انجام دهم
آری برادران و خواهران : امروز بیایید ببینید که دشمنان قرآن چگونه در مرزهای غرب و جنوب شهرهای ما را به موشک می بندند و هزاران عزیز را آواره و به بیابان می فرستند
بیا در خاک های گرم وسرد خوزستان و غرب کشور ببین چگونه عزیزان ما به خاک و خون میکشند آیا کسی نیست که آنها را یاری کند
عزیزان من : مظلومین و محرومین جهان امروز چشمه ما ها دوخته اند که بتوانیم آنها را یاری کنیم.امروز جنگ ها در بین راه قرار گرفته است باید کوشش نمود و با وحدت و یکپارچگی آنها رابه پایان برد امروز رزمندگان دلیر اسلام یک بار دیگر در نزدیکی سال جدید می خواهند کربلای دیگری درسرتا سر مرزهای کشور بوجود بیاورند
ای خدای بزرگ بیا بنگر که امت تو در تاریکی شب چه نا له هایی را سر می دهند ومنتظر دستور رهبر بزرگ مان هستند تا به دشمنان تو یورش ببرند
خدایا ببین که اسطوره های شهادت چگونه حیات را به بازی گرفتند و به اسرارشان در آینده است سرمست عشقند عشق خدائی
بارالها سرودشان رانشنیدی انالله وانا الیه راجعون
فریادشان را شنیدی نصرمن الله
آوای شان را شنیدی لاالا الله
شعرشان را شنیدی فبای الاء ربکما تکذبان
پروردگارا یاران مان هم سنگران ما را ربودند که تن ها بویدم و تنها شدیم خدایا به درختان بگو که برگهایشان را فرو ریزند به عقابها بگو با سوگ یارانمان ننشینند به پرندگان بگو پرهایشان را به خون شهیدان مان رنگین کنند به کبوتران بگو پیام خون را به خطه ستم کشان برسانند
خدایا به محمد (ص) بگو پیروانش در جبهه ها و در تاریکی شب حماسه آفریدند به علی بگو بگو که شیعیان قیامت بپا کردند به حسین (ع) بگو که خونش همچنان در رگها میجوشد بگو به حسین از ان خونها که دردشت کربلا بر زمین ریخت یروها رویید ظالمان سرور ها بریدند اما بازهم سروها روییدند خدایا تو میدانی که چه میکشم توپنداری که چون شمع ذوب می شویم آب می شویم به خدا قسم ما از مردن نمی هراسیم اما ترس از این داریم که بعد از ما ایمان مان را سر ببرند و اگر نسوزیم روشنا بی هم می رود و جان خود را دوباره به شب می سپارد چه باید کرد
خدایا یاران پرتوان ما مردانه به قلب سیاهی یورش بردندتا دوباره انسان ها را در کویر کفر به تماشانشینند اما پیکر پاکشان را به تیغ تباهی دریدند . خدایا ما با تو پیمان بسته ایم که تا پایان راه
برویم و بر عهد و پیمان بر همچنان استوار هستم
خدایا دلاوران ما د ر انتظار نشسته اند تا آخرین ضربه را بر پیکر پرسیده رژیم صدام وار آوردندخدایا یاور اسلام را امید مظلومان و حامی ضعیفان و حامی قرآن را امام را پاسدارباش شهیدان یک وصیت داشتند که با خون خود نوشتند وصی شان توئی امام را نگهدار باش
در پایان چند تذکر به خانواده ام و دوستان خود دارم
اول اینکه پدر ومادرم خدا خود می دند که چقدر به شما علاقه داشتم و همیشه در سنگر ها به یاد شما بودم ولی اسلام و قرآن را بیشتر از شما دوست می داشتم و از این بابت که باید برای شما پسری مهربان باشم نبودم و از شما تقاضا دارم که به بزرگی تان مرا عفو کنید . اگر شهید شدم و یا هر سه نفر یعنی مهدی و هادی هم یکجا شهید شدیم هیچ گونه ناراحت نباشید و هر وقت می خواهید گریه کنید به یاد زینب مظلوم باشید. برادران عزیزم به هیچ عنوان در مسائل سیاسی شهر دخالت نکنید هرکس رادیدید که مقداری باجنگ میانه خوبی ندارد بدان که فکرش اشتباه می باشد و یا از جایی دیگر تغذیه می شود خودتان را حفظ کنید
نگذارید که از خون شهیدان سوء استفاده کنند
خواهران مهربانم یادتان نرود که خواهر شهید شدن مشکل است باید حجابتان را حفظ کنیدوفرزندانتان را خوب تربیت کنید و درپایان عرض کوچکی خدمت دوستان خود دارم
برادران عزیز در طول پنج سال که در لباس مقدس سپاه خدمت میکردم که وحدت
بین برادرهای حزب الهی باشد زیرا دشمن فقط از وحدت شماها می ترسد. عزیزان دوستان خود را بشناسید وجبهه را فراموش نکنید زیرا همه چیزمان در این جنگ است نکند که دشمنان قران شما ها را سست کند واز جنگ دور کنند زیرا دشمن امروز در لباس اسلام می آید مواظب خودتان باشید .در پایان اگر بدی از من دیده اید مرا عفو کنید و مردم شهید پرور آستانه می خواهم که مرا عفو کنید اگر شهید شدم مرا در مزار گلستان شهدای آستانه بگذارید
در پایان برای امام عزیزمان دعا کنید
جنوب -اهواز-ساعت 6/10
غروب 63/12/20
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
امضاء : رضا خوش سیرت
4-فرازهایی از وصیت نامه و سایر اثار فرهنگی شهید:
پروردگارا یاران مان همسنگران مادار بودندکه تنها بودیم و تنها شدیم خدایا به درختان بگو که بر
برگهایشان را فرو ریزند به عقابها بگو که به سوگ یارانمان نشینند به پرندگان بگو پرهایشان را
به خون شهیدانمان رنگین کنند به کبوتران بگو پیام خون را به خطه ستم کشان برسانند خدایا
به محمد بگو پیروانش در جبهه ها و در تاریکی شب حماسه افریدند به علی بگو شیعیانت قیامت
بپا کردند