احمد تقی پور

احمد تقی پور

نام: احمد

نام خانوادگی: تقی پور

نام پدر: عباس

تاریخ تولد: 1344/01/01

تاریخ شهادت: 1364/01/24

محل تولد:

محل مزار: کلیشم

شهرستان محل پرونده: رودبار

QR Code احمد تقی پور

یکم فروردین 1344، در روستای کلیشم از توابع شهرستان رودبار به دنیا آمد. پدرش عباس، کشاورز بود و مادرش رقیه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم فروردین 1364، در بمباران هوایی شرق رود دجله عراق بر اثر سوختگی شدید به شهادت رسید. مدفن وی در زادگاهش واقع است.

وصیتنامه شهید احمد تقی پور بسم الله الرحمن الرحیم با درود و سلام بر خمینی بر منجی عالم بشریت مهدی موعود و نایب به حق او امام خمینی یاور مستضعفان جهان و با درود و سلام بر شهیدان راه حق و حقیقت از صدر اسلام تاکنون بخصوص شهدای جنگ تحمیلی و با درود و سلام به شما رزمندگان اسلام که راهی کربلا هستید. با درود و سلام به امام زمان (عج) و با درود و سلام بر نائب بر حقش امام خمینی و شهیدان به خون خفته و شما امت شهید پرور و مقاوم او و بالاخره سلام بر شما ای پدر و مادر عزیزم که تا کنون این چنین فرزندی به نام احمد تقی پور را در راه اسلام فدا کردید و با رفتار و اخلاق خداپسندانه خویش این چنین فرزندی را به خدا پس دادید که خون چنین فرزندانی توسط خداوند یاری می آفرینید. پروردگارا آکس تورا شناخت جان را چه کند پس مادر و پدر و خواهر و برادرانم بعد از مردن من سیاه بر تن نکنید که مانند فاطمه زهرا سلام مولا علیه و اله باشید و مبادا بعد از مردن من گریه و زاری کنید و برایم سیاه بر تن کنید. ای خواهرم و برادرم مبادا در روح خداوند شرمنده شوید زیرا من در راه خدای تبارک و متعال شهید شدم. پس پروردگارا آنکسی که ترا شناخت، جان را چه کند. معبودا چگونه شکر این نعمت را گذارم که به من لطف و مرحمت نمودی که در این کاروان قافله سرباز خمینی باشیم و در رکاب سرباز امام زمانه با دشمنان دینت پیکار کنیم و من می جنگم که خدایا به من قدرت بده، بازوهایم را پرتوان کن و رزمم را پرخروش گردان و ایمانم را استوار گردان تا در راه تو با آخرین قطره خون گام بردارم که بجنگم و دشمنانت را نابود کنم و اسلام را استوار سازم. خدایا از تو می خواهیم که بازوهای رزمندگان را پرتوان و ایمانشان را پرخروش گردان که تا آخرین خونی که دارند در راه قرآن و اسلام بجنگند و در ضمن سلام مادر جان مهربانم از تو خواهش دارم که برای مردنم گریه نکنی و مرا ببخشید اگر کوتاهی در انجام وظایف نسبت شما داشتم که البته زیاد است عفو فرمائید. ای مادران شهدا مبادا وقتی فرزندانتان به جبهه می روند جلوگیری کنید که فردا در محضر خداوند نمی توانید جواب زینب را بدهید که تحمل 72 تن شهید را نمود. همه مثل خاندان وهب جوانتان را به جبهه های نبرد بفرستید و حتی مادر وهب فرمود سری را که در راه خدا داده ام پس نمیگیرم. همیشه امام زمان را دعا کنید و از خداوند بخواهید که در که در راه خویشتن دعا فرماید و نائب بر حقش امام خمینی را از تمام خطرات و بلایا مصون بدارد. پس پدر و مادر از هیچ چیز ناراحت نباشید زیرا من با امام خمینی میثاق کرده ام و به او وفا دارم زیرا او به اسلام و قرآن وفادار است و اگر چندین بار مرا بکشند و زندانیم کنند دست از او نخواهم کشید. خداحافظ شما برادران و خواهران و پدر و مادر و فامیلها و دوستان و آشنایان و ملت ایران. آخرین پیام این است که شهدا را فراموش نکنید و ادامه دهنده راه شهیدان در صحنه باشید . در پایان وصیتنامه برادر احمد تقی پور، یاد همه شهیدان و خانواده شهدا را گرامی می دارم. خداحافظ شما پدر و مادرم وصیتنامه شهید احمد تقی پور بسم الله الرحمن الرحیم با درود و سلام بر خمینی بر منجی عالم بشریت مهدی موعود و نایب به حق او امام خمینی یاور مستضعفان جهان و با درود و سلام بر شهیدان راه حق و حقیقت از صدر اسلام تاکنون بخصوص شهدای جنگ تحمیلی و با درود و سلام به شما رزمندگان اسلام که راهی کربلا هستید. با درود و سلام به امام زمان (عج) و با درود و سلام بر نائب بر حقش امام خمینی و شهیدان به خون خفته و شما امت شهید پرور و مقاوم او و بالاخره سلام بر شما ای پدر و مادر عزیزم که تا کنون این چنین فرزندی به نام احمد تقی پور را در راه اسلام فدا کردید و با رفتار و اخلاق خداپسندانه خویش این چنین فرزندی را به خدا پس دادید که خون چنین فرزندانی توسط خداوند یاری می آفرینید. پروردگارا آکس تورا شناخت جان را چه کند پس مادر و پدر و خواهر و برادرانم بعد از مردن من سیاه بر تن نکنید که مانند فاطمه زهرا سلام مولا علیه و اله باشید و مبادا بعد از مردن من گریه و زاری کنید و برایم سیاه بر تن کنید. ای خواهرم و برادرم مبادا در روح خداوند شرمنده شوید زیرا من در راه خدای تبارک و متعال شهید شدم. پس پروردگارا آنکسی که ترا شناخت، جان را چه کند. معبودا چگونه شکر این نعمت را گذارم که به من لطف و مرحمت نمودی که در این کاروان قافله سرباز خمینی باشیم و در رکاب سرباز امام زمانه با دشمنان دینت پیکار کنیم و من می جنگم که خدایا به من قدرت بده، بازوهایم را پرتوان کن و رزمم را پرخروش گردان و ایمانم را استوار گردان تا در راه تو با آخرین قطره خون گام بردارم که بجنگم و دشمنانت را نابود کنم و اسلام را استوار سازم. خدایا از تو می خواهیم که بازوهای رزمندگان را پرتوان و ایمانشان را پرخروش گردان که تا آخرین خونی که دارند در راه قرآن و اسلام بجنگند و در ضمن سلام مادر جان مهربانم از تو خواهش دارم که برای مردنم گریه نکنی و مرا ببخشید اگر کوتاهی در انجام وظایف نسبت شما داشتم که البته زیاد است عفو فرمائید. ای مادران شهدا مبادا وقتی فرزندانتان به جبهه می روند جلوگیری کنید که فردا در محضر خداوند نمی توانید جواب زینب را بدهید که تحمل 72 تن شهید را نمود. همه مثل خاندان وهب جوانتان را به جبهه های نبرد بفرستید و حتی مادر وهب فرمود سری را که در راه خدا داده ام پس نمیگیرم. همیشه امام زمان را دعا کنید و از خداوند بخواهید که در که در راه خویشتن دعا فرماید و نائب بر حقش امام خمینی را از تمام خطرات و بلایا مصون بدارد. پس پدر و مادر از هیچ چیز ناراحت نباشید زیرا من با امام خمینی میثاق کرده ام و به او وفا دارم زیرا او به اسلام و قرآن وفادار است و اگر چندین بار مرا بکشند و زندانیم کنند دست از او نخواهم کشید. خداحافظ شما برادران و خواهران و پدر و مادر و فامیلها و دوستان و آشنایان و ملت ایران. آخرین پیام این است که شهدا را فراموش نکنید و ادامه دهنده راه شهیدان در صحنه باشید . در پایان وصیتنامه برادر احمد تقی پور، یاد همه شهیدان و خانواده شهدا را گرامی می دارم. خداحافظ شما پدر و مادرم

گالری تصاویر

تصویری وجود ندارد