<<اعوذ بالله من الشیطان الرحیم>> <<بسم الله الرحمن الرحیم>> << بنام خداوند بخشنده مهربان>> بنده در این کاغذ وصیتنامه خودم را می نویسم انشاءالله برای رضای خدا باشد . خدا را سپاس که در این زمان بر ما جهاد قرار داد خدا را سپاس که ما هم در این جهاد شرکت کردیم . خدا را شکر که در زمانی زندگی می کنم و در جامعه ای هستم که رهبری آن را نایب امام زمان(عج) خمینی عظیم الشان بدست دارد و خدا را شکر که با هم با جان و دل حرف او را لبیک گفتم و باز خدا را شکر که رهبرم فرمانده کل قوا خمینی کبیر است خدا را شکر که جهاد نصیب بنده هم شد و توانستم در آن شرکت کنم و باز خدا را شکر که لیاقت در جبهه بودن را بر ما عطا فرمود باز خدا را شکر که توانستم تا اندازه ای خود را بسازم و به درجه شهادت برسم . خدایا مرا ببخش و مرا بیامرز خدایا می دانم که من لیاقت شهادت را ندارم ولی خدایا از تو می خواهم که در جبهه کشته نشوم بلکه در جبهه به شهادت برسم پس خدایا آخرین لحظه عمر مرا شهادت قرار ده خدایا لیاقت اینکه منهم سرباز امام زمان (عج) باشم عطا فرما . خدایا امام زمان را از بنده راضی و خشنود به گردان خدایا قلبم شکسته است خدایا دیگر به این زندگی کثیف علاقه ندارم . خدایا از تو می خواهم که شهادت را بر من عطا فرمایی و مرا دیگر به خانه بازگردانی . خدایا به پدر و مادرم صبری بزرگ عطا فرما . پدر و مادرم را از بنده راضی و خشنود بگردان . امین یا رب العالمین . وصیتی به پدر و مادرم برای من گریه نکنید برای امام حسین (ع) گریه کنید . امام رضا (ع) فرمود : اگر می خواهی برای چیزی گریه کنی برایم جدم امام حسین ( ع) گریه کن می دانید منظور امام رضا (ع) چیست منظورش این است که امام حسین (ع) غریبانه شهید شد و کسی نداشت به یار ؟؟؟ بشتابد و پدر و مادرم آن موقعی که ماه محترم می شود شما گریه و ناله می کنید و تمام مردم هم گریه و ناله می کنند چون حسین (ع) آمد امام و حالا ما باید خودمان را نشان دهیم که به یاری حسین (ع) شتافتم یه نه و انشاءالله که به یاری یار حسین (ع) شتافند و وصیتی دیگر دارم به شما پدر جان و مادرجان خدا قسم عاشقم و عشق شهادت در دلم بسیار تا حدی که حاضرم بخاطر او شما را ترک کنم . شهادت ما؟؟؟ا شد آرزویم بشد با خالقم این گفتگویم مرا آمال این باشد نهایت ندارم آرزویی جز شهادت مادر جان و پدر جان امیدوارم که رضای قلبی داشته باشید و مرا حلال کنید ای پدر جان و ای مادر جان تقاضای از بنده از شما این است که در مرگ بنده گنه کار در انظار مردم مردم گریه و ناله نکنید و امام زمان را حتما دعا کنید که می کنید خون شهیدتان را حفظ کنید از خدا برای فرزندتان طلب آموزش نمایید و تو مادرجان می دانم که هر چه بگویم گریه و ناله می کنی و ای تو را به خدا قسم که صدایت را بلند نکن و مبادا گریه ات باعث ناراحتی پدر شود و تو ای مادر مهربانم خودت از بنده بهتر می دانی که شهید احتیاج به گریه کردن ندارد شهید پیرو احتیاج دارد بله انتظارم از شما این است که افتخار کنید که فرزندت را برای اسلام قربانی کردی ولی پدر جان شما مرد صابری هستید که احتیاج به گفتن شما نیست چون بنده می دانم که فرزند ت شهید شده ناراحت نیستی چون خودم چندین بار از آن زبان محبوب شنیدم که گفتید خدا یا شهادت را نصیب من بفرما بله پدر جان خودت از همه چیز اطلاع داری چند بار به بنده گفتی که پسرم آرزو می کنم که در جبهه باشم انشاء الله خداوند تو را اجر و پاداشی دهد . پدر جان به مادر م نصیحت کن و دلداری بده و بگو که حسین ما را هی رفته که آرزویم بود این بود و وصیتی دارم به خواهرم خواهرم هیچ گونه ناراحتی نداشته باش و خیلی برایم زحمت کشیدید و هر بدی از بنده دیدید حلالم کن و خواهرم حجاب اسلامی خود را را رعایت کن که می کنی و تو خودت می دانی چقدر مخالف این بی حجابی بودم و مادر م هم می داند و شاید بعضی از فامیل هم بدانند ولی بهت می گویم که مثل زینب (ع) باش و به مادر و خاله ها و برادران و همه و همه دلداری بده بله خواهرم به مادر جان و خاله ها و همه شان بگو که اگر می خواهند حسین را خوشحال کنند اگر که می خواهند روحش را شاد نمایند حجاب اسلامی را حتما رعایت کنند و وصیتی دیگر به برادرم حسن حسن جان خوب که هستی بله حسن جان ازم هیچ ناراحتی نداشته باش و ازم هر بدی دیدید حلالم کن و به مادر و فامیل دلداری ده و به دشمنان اسلام و به منافقین به فرمان که برادرم راهی رفته که منافقان و دشمن امام کور خوانده اند که چنین راهی بروند و به برادر عباس هم دلداری بده و بگو داداش راهی رفته که دیگر بر نمی گردد و تقاضا ی دیگر اینکه اخلاق اسلامی را رعایت کن و راهم را ادامه ده و وصیتی دیگر به فامیل عزیزم خلاصه از بنده هر بدی و هر گناهی که دیدید حلالم کنید که دیگر بر نمی گردم و به مادر و خانواده ام دلداری دهید و بگویید حسین به آرزوی خودش رسید و وصیتی به برادران انجمن اسلامی محل برادران هر بدی از بنده دیده اید حلالم کنید و با مردم محل اخلاق اسلامی داشته و به بزرگتران خود احترام کنید که می کنید و اختلاف را کنار بگذارید که اگر شما برادران انجمن اسلامی با هم اختلاف داشته باشید ضد انقلاب را شاد نمودید و ضد انقلاب پرورش دادید و مردم محل هر چیزی را که احتیاج دارند برایشان فراهم نمایید و مردم را از خودت و اسلام زده نکنید که خدا را خوش نمی آید و وصیتی دیگر به مردم حزب الله ایران و بخصوص به مردم محل ای مردمان از بنده هر بدی دیده اید حلالم کنید و از شما تقاضا دارم که امام عزیزمان را تنها نگذارید و با برادران انجمن اسلامی همکاری نمایید و با هم هیچ گونه اختلاف نداشته باشید خودتان این مال و جا و مکان هیچ ارزشی برای انسان ندارد و از همه شما تقاضا دارم که برادر هم باشید هیچ نگرانی نداشته باشید که خدا را خوش نمی آید که دو مسلمان با هم اختلاف داشته باشند و در آخر وصیتم با پدر و مادر م . پدر و مادرم موقعی که می خواهید مرا دفن کنید چشمانم را باز بگذارید و به دشمنان اسلام فکر نکنند که کور کورانه رفتم و دستانم را باز بگذارند و دشمنان اسلام فکر نکنند که با خود چیزی بردم و جای که محبت خدا بیامرزد دفن شده بغلش دفنم کنند و دیگر عرضی ندارم فقط حلالم کنید . خدا حافظ شما والسلام علیکم و رحمه الله و بر کاته . شنبه 64/1/17 فروردین ماه . خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خمینی را نگهدار . "التماس دعا را از همه دارم " از عمر ما بکاه به عمر رهبر افزا . آمین یارب العالمین .