رضا میرزائی پنچاه

رضا میرزائی پنچاه

نام: رضا

نام خانوادگی: میرزائی پنچاه

نام پدر: احمد

تاریخ تولد: 1345/04/09

تاریخ شهادت: 1364/03/02

محل تولد: آستانه اشرفیه

محل مزار: استانه اشرفیه

شهرستان محل پرونده: آستانه اشرفیه

QR Code رضا میرزائی پنچاه
نه م تیر 1345، در روساتی چنجاه ازتوبع شهرستان آستانه اشرفیه به دنیا آمد. پدرش احمد، کشاورز بود و مادرش خدیجه نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. دوم خرداد 1364، در نوسود توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به کمر، شهید شد. مدفن وی در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل الحیاعندربهم یرزقون ای برادران و خواهران من به اراده و عشق به اسلام و عشق به رهبر که سمبل اسلام است این راه را انتخاب کردم و کسی به زور یا اجبار مرا به جنگ به کفر نفرستاده بلکه با عشق و ایمان قلبی خود که احساس می کردم این راه را انتخاب کردم . و اما شما ای برادران و خواهرانی که این فرزندان در داماان شما پرورش یافته اند شما را به خدا دست از این امام عزیز و ولایت فقیه که همان خمینی بت شکن است بر ندارید تنها گذاشتن امام همان و به بند کشیدن مستضعفان بلکه جهان هم همان شما مردم همیشه در صحنه باشید همانطوری که هستید و دیدید که این ملی گراها چه ضربه ای به اسلام زدند و به قول امام این لیبرالها ضربه ای به قرآن زدند که در زمان پهلوی همچون جسارتی به قرآن نکرده بودند . دست از روحانیت مبارز و اصیل انقلابی بر ندارید . حال سخنی با شما زنان و شما خواهرام دارم و آن این است که خواهرانم و مادران عزیز اسلام را بشناسید شما مسئولیتی بس سنگین در اسلام در تربیت فرزندان با ایمان و دختران با عفت و جامعه دارید . با حجاب باشید و پوشش خود را حفظ کنید و به استعمار گران و مادیون بفهمانید که ما فرزندان امام و قر آنیم و ذلت و عروسک بودن را نمیخواهیم . و حال به شما ای خانواده ام پیامی کوچک به شما دارم که اگر من به ارزوی خود که همان شهادت است رسیدم برای من گریه زیاد نکنید مادرم وقتی که به گریه می افتی به یاد زینب باش که تنها در صحرای کربلا چه می کرد . مادرم میدانم که فرزنت بودم ولی چون اسلام و قرآن به من احتیاج داشت و من به یاری قرآن و اسلام رفتم اگر من شهید شدم به دیگربرادرانم بگویید که اسلحه مرا از زمین بر دارند خدایا ترا شکر که شربت شهادت این یگانه راه رسیدن انسانیت به خودت را به من بنده فقیر و حقیر و و گناهکار خود ارزانی داشتی ترا شکر که این تنها نعمت خودت را بر این انسان ذلیل عطا فرمودی و من تنها راه سعادت خویش را شهادت در راه تو یافتم و چه زیباست که من با زبان کوچکترین وسیله خود اعلاترین و ارزشمندترین ارزشها را گرفتم و این نیست مگر لطف و عنایت پروردگار نسبت به بنده اش . خداوندا مرا از این همه لطف و عنایت دور مگردان و شهادت را نصیبم کن . درخاتمه پیامی کوچک به ملت عزیز دارم همیشه در صحنه باشید جبهه ها را خالی نگذارید به جبهه ها بیایید که اسلام به شما احتیاج دارد در نمازهای جماعت و دعاهای کمیل شرکت کنید که همین ها بودند که ما را پیروز کردند از کمک کردن به جبهه دریغ نداشته باشید که خداوند اجر عظیمی به شما خواهد داد . هیچ جیز در زندگی جز شهادت آرزوی من بسیجی نیست و هیچ چیز نمی تواند گلوی تشنه مرا سیراب کند جز شهادت شهادت شهادت مرگ دلخواهی است که مجاهد با همه شعور و منطق و آگاهی که دارد آن را انتخاب می کند در خاتمه از همه دوستان و آشنایان می خواهم که حلالم کنند که تا روحم در آن دنیا راحت باشد . والسلام . رضا میرزایی ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل الحیاعندربهم یرزقون ای برادران و خواهران من به اراده و عشق به اسلام و عشق به رهبر که سمبل اسلام است این راه را انتخاب کردم و کسی به زور یا اجبار مرا به جنگ به کفر نفرستاده بلکه با عشق و ایمان قلبی خود که احساس می کردم این راه را انتخاب کردم . و اما شما ای برادران و خواهرانی که این فرزندان در داماان شما پرورش یافته اند شما را به خدا دست از این امام عزیز و ولایت فقیه که همان خمینی بت شکن است بر ندارید تنها گذاشتن امام همان و به بند کشیدن مستضعفان بلکه جهان هم همان شما مردم همیشه در صحنه باشید همانطوری که هستید و دیدید که این ملی گراها چه ضربه ای به اسلام زدند و به قول امام این لیبرالها ضربه ای به قرآن زدند که در زمان پهلوی همچون جسارتی به قرآن نکرده بودند . دست از روحانیت مبارز و اصیل انقلابی بر ندارید . حال سخنی با شما زنان و شما خواهرام دارم و آن این است که خواهرانم و مادران عزیز اسلام را بشناسید شما مسئولیتی بس سنگین در اسلام در تربیت فرزندان با ایمان و دختران با عفت و جامعه دارید . با حجاب باشید و پوشش خود را حفظ کنید و به استعمار گران و مادیون بفهمانید که ما فرزندان امام و قر آنیم و ذلت و عروسک بودن را نمیخواهیم . و حال به شما ای خانواده ام پیامی کوچک به شما دارم که اگر من به ارزوی خود که همان شهادت است رسیدم برای من گریه زیاد نکنید مادرم وقتی که به گریه می افتی به یاد زینب باش که تنها در صحرای کربلا چه می کرد . مادرم میدانم که فرزنت بودم ولی چون اسلام و قرآن به من احتیاج داشت و من به یاری قرآن و اسلام رفتم اگر من شهید شدم به دیگربرادرانم بگویید که اسلحه مرا از زمین بر دارند خدایا ترا شکر که شربت شهادت این یگانه راه رسیدن انسانیت به خودت را به من بنده فقیر و حقیر و و گناهکار خود ارزانی داشتی ترا شکر که این تنها نعمت خودت را بر این انسان ذلیل عطا فرمودی و من تنها راه سعادت خویش را شهادت در راه تو یافتم و چه زیباست که من با زبان کوچکترین وسیله خود اعلاترین و ارزشمندترین ارزشها را گرفتم و این نیست مگر لطف و عنایت پروردگار نسبت به بنده اش . خداوندا مرا از این همه لطف و عنایت دور مگردان و شهادت را نصیبم کن . درخاتمه پیامی کوچک به ملت عزیز دارم همیشه در صحنه باشید جبهه ها را خالی نگذارید به جبهه ها بیایید که اسلام به شما احتیاج دارد در نمازهای جماعت و دعاهای کمیل شرکت کنید که همین ها بودند که ما را پیروز کردند از کمک کردن به جبهه دریغ نداشته باشید که خداوند اجر عظیمی به شما خواهد داد . هیچ جیز در زندگی جز شهادت آرزوی من بسیجی نیست و هیچ چیز نمی تواند گلوی تشنه مرا سیراب کند جز شهادت شهادت شهادت مرگ دلخواهی است که مجاهد با همه شعور و منطق و آگاهی که دارد آن را انتخاب می کند در خاتمه از همه دوستان و آشنایان می خواهم که حلالم کنند که تا روحم در آن دنیا راحت باشد . والسلام . رضا میرزایی جبهــــــــــه ها را پــــــــــر کنیـــــــــــــــد ان الجهاد باب من ابواب الجنه فتح الله لخاصحه الاولیاء جهاد دری از درهای بهشت است که خداوند آن را برای دوستان خاص خود گشود است جهاد لباس تقوی و زرهی محکم و بس مطمئن الهی است . ای برادران و خواهران من به اراده و عشق به اسلام و عشق به رهبر که سمبل اسلام است این راه را انتخاب کردم و کسی به زور یا اجبار مرا به جنگ به کفر نفرستاده بلکه با عشق و ایمان قلبی خود که احساس می کردم این راه را انتخاب کردم . و اما شما ای برادران و خواهرانی که این فرزندان در داماان شما پرورش یافته اند شما را به خدا دست از این امام عزیز و ولایت فقیه که همان خمینی بت شکن است بر ندارید تنها گذاشتن امام همان و به بند کشیدن مستضعفان بلکه جهان هم همان شما مردم همیشه در صحنه باشید همانطوری که هستید و دیدید که این ملی گراها چه ضربه ای به اسلام زدند و به قول امام این لیبرالها ضربه ای به قرآن زدند که در زمان پهلوی همچون جسارتی به قرآن نکرده بودند . دست از روحانیت مبارز و اصیل انقلابی بر ندارید . حال سخنی با شما زنان و شما خواهرام دارم و آن این است که خواهرانم و مادران عزیز اسلام را بشناسید شما مسئولیتی بس سنگین در اسلام در تربیت فرزندان با ایمان و دختران با عفت و جامعه دارید . با حجاب باشید و پوشش خود را حفظ کنید و به استعمار گران و مادیون بفهمانید که ما فرزندان امام و قر آنیم و ذلت و عروسک بودن را نمیخواهیم . و حال به شما ای خانواده ام پیامی کوچک به شما دارم که اگر من به ارزوی خود که همان شهادت است رسیدم برای من گریه زیاد نکنید مادرم وقتی که به گریه می افتی به یاد زینب باش که تنها در صحرای کربلا چه می کرد . مادرم میدانم که فرزنت بودم ولی چون اسلام و قرآن به من احتیاج داشت و من به یاری قرآن و اسلام رفتم. خانواده ام اگر من شهید شدم مرا در کنار برادرم نصرا . . . دفن کنید تا اینکه او تنها باشد هر چند که تنها نیست . مادرم اگر من شهید شدم به دیگربرادرانم بگویید که اسلحه مرا از زمین بر دارند خدایا ترا شکر که شربت شهادت این یگانه راه رسیدن انسانیت به خودت را به من بنده فقیر و حقیر و و گناهکار خود ارزانی داشتی ترا شکر که این تنها نعمت خودت را بر این انسان ذلیل عطا فرمودی و من تنها راه سعادت خویش را شهادت در راه تو یافتم و چه زیباست که من با زبان کوچکترین وسیله خود اعلاترین و ارزشمندترین ارزشها را گرفتم و این نیست مگر لطف و عنایت پروردگار نسبت به بنده اش . خداوندا مرا از این همه لطف و عنایت دور مگردان و شهادت را نصیبم کن . درخاتمه پیامی کوچک به ملت عزیز همیشه در صحنه باشید جبهه ها را خالی نگذارید به جبهه ها بیایید که اسلام به شما احتیاج دارد در نمازهای جماعت و دعاهای کمیل شرکت کنید که همین ها بودند که ما را پیروز کردند از کمک کردن به جبهه دریغ نداشته باشید که خداوند اجر عظیمی به شما خواهد داد . در خاتمه از همه دوستان و آشنایان می خواهم که حلالم کنند که تا روحم در آن دنیا راحت باشد والسلام خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار جنگ حنگ تا پیروزی رضا میرزایی 1/7/65 وصیت نامه پاسدار شهید رضا میرزایی بسم الله الرحمن الرحیم انا الله و انا الیه راجعون همه از سوی او آمدیم و به سوی او میرویم . ان الجهاد باب من ابواب الجنه فتح الله لخاصمه الاولیا و هو الباس التقوی وورع ا . . . و الحسنه وجه الوثیقه . جهاد دری از درهای بهشت است که خداوند آنرا برای دوستان خاص خود گشوده است جهاد لباس تقوی و زرهی محکم و پسر مطمئن الهی است . خدایا به نام تو به یاد تو به امید تو ای برادران و خواهران من به اراده و عشق به اسلام و عشق به رهبر که سمبل اسلام است این راه را انتخاب کردم و کسی به زور یا اجبار مرا به جنگ به کفر نفرستاده بلکه با عشق و ایمان قلبی خود که احساس می کردم این راه را انتخاب کردم . و اما شما ای برادران و خواهرانی که این فرزندان در داماان شما پرورش یافته اند شما را به خدا دست از این امام عزیز و ولایت فقیه که همان خمینی بت شکن است بر ندارید تنها گذاشتن امام همان و به بند کشیدن مستضعفان بلکه جهان هم همان شما مردم همیشه در صحنه باشید همانطوری که هستید و دیدید که این ملی گراها چه ضربه ای به اسلام زدند و به قول امام این لیبرالها ضربه ای به قرآن زدند که در زمان پهلوی همچون جسارتی به قرآن نکرده بودند . دست از روحانیت مبارز و اصیل انقلابی بر ندارید . حال سخنی با شما زنان و شما خواهرام دارم و آن این است که خواهرانم و مادران عزیز اسلام را بشناسید شما مسئولیتی بس سنگین در اسلام در تربیت فرزندان با ایمان و دختران با عفت و جامعه دارید . با حجاب باشید و پوشش خود را حفظ کنید و به استعمار گران و مادیون بفهمانید که ما فرزندان امام و قر آنیم و ذلت و عروسک بودن را نمیخواهیم . و حال به شما ای خانواده ام پیامی کوچک به شما دارم که اگر من به ارزوی خود که همان شهادت است رسیدم برای من گریه زیاد نکنید مادرم وقتی که به گریه می افتی به یاد زینب باش که تنها در صحرای کربلا چه می کرد . مادرم میدانم که فرزنت بودم ولی چون اسلام و قرآن به من احتیاج داشت و من به یاری قرآن و اسلام رفتم. خانواده ام اگر من شهید شدم مرا در کنار برادرم نصرا . . . دفن کنید تا اینکه او تنها باشد هر چند که تنها نیست . مادرم اگر من شهید شدم به دیگربرادرانم بگویید که اسلحه مرا از زمین بر دارند خدایا ترا شکر که شربت شهادت این یگانه راه رسیدن انسانیت به خودت را به من بنده فقیر و حقیر و و گناهکار خود ارزانی داشتی ترا شکر که این تنها نعمت خودت را بر این انسان ذلیل عطا فرمودی و من تنها راه سعادت خویش را شهادت در راه تو یافتم و چه زیباست که من با زبان کوچکترین وسیله خود اعلاترین و ارزشمندترین ارزشها را گرفتم و این نیست مگر لطف و عنایت پروردگار نسبت به بنده اش . خداوندا مرا از این همه لطف و عنایت دور مگردان و شهادت را نصیبم کن . درخاتمه پیامی کوچک به ملت عزیز همیشه در صحنه باشید جبهه ها را خالی نگذارید به جبهه ها بیایید که اسلام به شما احتیاج دارد در نمازهای جماعت و دعاهای کمیل شرکت کنید که همین ها بودند که ما را پیروز کردند از کمک کردن به جبهه دریغ نداشته باشید که خداوند اجر عظیمی به شما خواهد داد . در خاتمه از همه دوستان و آشنایان می خواهم که حلالم کنند که تا روحم در آن دنیا راحت باشد والسلام خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار جنگ حنگ تا پیروزی رضا میرزایی هیچ جیز در زندگی جز شهادت آرزوی من بسیجی نیست و هیچ چیز نمی تواند گلوی تشنه مرا سیراب کند جز شهادت شهادت شهادت مرگ دلخواهی است که مجاهد با همه شعور و منطق و آگاهی که دارد آن را انتخاب می کند. شهید رضا میرزایی :

گالری تصاویر

تصویری وجود ندارد