بسم رب الشهداء با سلام به شهدای کربلای حسینی تا شهدای کربلای خمینی با سلام به خدمت آن پدر بزرگوار و زحمتکش من و آن مادر عزیز و بهتر از جانم که سالها برای ما زحمتهای بسیار کشیده و رنجها و سختیهای بسیار به دل راه دادی و با سلام به تمام خواهران عزیزم خواهرانی که چون زینب کبرا و با سالم به دوبرادر کوچکم و عزیزم باری عزیزان می خواستم تا دردم های آخر عمرم صحبتی با شما داشته باشم مادر عزیزم می دانم که برای من زحمتها کشیدی پدر بزرگوارم می دانم که رنجهای زیادی بردی اول از همه تنها آرزوی که سالها در دل داشتم و از خدای بزرگ می خواستم برایتان بگویم عزیزان من به خدا قسم همیشه و در همه حال دعایم این که خدا داغ شماها را بخصوص پدر و مادر عزیزم را به من نشان ندهد چون برایم بسیار دشوار بود مادر جان من راهی را انتخاب کردم که راه حسین(ع) است لباسی را به تن کردم که کفنم بود و هست و در آخر لباس رزم به تن کردم تا میدان آمدم و حال سخنی با شما دارم که می خواهم بدانید این راهی را که من رفتم و از میان مرگها شهادت را پذیرفتم و از میان رنگها رنگ سرخ را انتخاب کردم بدانید که با آگاهی بوده از شما می خواهم هنگامی که خبر شهادت من به شما می رسد در میان مردم اشک نریزید چون دشمن ما شاد می شود و مرا پریشان نکنید خواهرانم همچون زینب باشید حجابتان را حفظ کنید استوار باشید از مادر و پدرم مواظبت کنید خواهرانم از برادران عزیزم از آقا رضای گل و آقا سید عزیزم مواظبت کنید برادرانم درسهای تان را خوب بخوانید راه شهدا را ادامه دهید امام عزیز را تنها نگذارید. پدر عزیزم از من راضی باش هرچندبرایتان پسرخوبی نبودم ولی مرا عفو کنید. پدر و مادرم برادران مسجد محل تان را تنها نگذارید در صورتی که برایتان مقدور بود اول به خدا و بعد به شما می سپارم جان شما و جان آنها سعی کنید که زینبم را خوب پرورش دهید محرمه عزیزم را با حجاب و وظایف دینی آشنا کنید سعی کنید که در خط اسلام باشید و محمد عزیزم نور چشم مرا نیز به شما می سپارم از او نگهداری کنید. پسر عزیزم را با خط شهدا آشنا کنید و به او بگویید که گفتم که امام عزیز را تنها نگذارد مادرم از من راضی باش و اگر می خواهید که روح من شاد باشد اول راهی را که من همیشه می خواستم ادامه بدهید. حجاب حمایت از انقلاب حمایت از بچه های مسجد محل و از خواهرانم مادرم نگهداری کنید من از طرف ایشان از شما عذر می خواهم او را دوست داشته باشید به او محبت کنید چون او نه پدر دارد و نه مادر همه چیز و همه کس او شما هستید در ضمن اگر جنازه ناقابل من هم به دست شما نرسید باز ناراحت نباشید که خواست خدا در این بوده همه شما را دوست دارم دیدار به قیامت در آخر از تمام همسایگانی که از من ناراحت هستند رضایت بخواهید و بگویید که مرا ببخشند امام را دوست داشته باشید از من راضی باشید دیگر عرضی ندارم همه شما را به خدا می سپارم. والسلام پدرم دوستت دارم راضی باش مادرم دوستت دارم راضی باش خواهرانم دوستتان دارم راضی باشید برادران عزیزم امید فردای انقلاب دوستتان دارم راضی باشید. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار از عمر ما بکاه و به عمر او بیفزا به خدامی سپارمتان حسین لطیفی 65/6/28 بسمه تعالی با سلام به پیشگاه حضرت ولی عصر امام زمان و نایب بر حق او حضرت امام امت و با سلام به پیشگاه ، ارواح پاک شهدای اسلام و با سلام خدمت آن همسر بزرگوارم همسرم چند جمله ای برای شما می نویسم همسرم می دانم در مدّت زندگی کوتاهی که با هم داشتیم شاید نتوانستم خواسته های شما را ادا کنم همسرم از مرگ من ناراحت نباش چون چگونه مردن را از حسین (ع) یاد گرفتم همسرم سعی کن فرزندان مرا خوب تربیت کنی پسر عزیزم را حسین وار بزرگ کن درس ایثار و شهادت و شهامت را به او بیاموز و دخترم را زینب وار تربیت کن آنها را با انقلاب آشنا کن با امام عزیز آنها را آشنا کن اگر در طول زندگی شما از من ناراحتی داشتید مرا حلال کنید و از شما طلب بخشش می خواهم همسرم هر وقت کار داشتید با آقا جواد در شهربانی تماس بگیر من قبلاً با او صحبت کردم همسرم قدر مادرم را داشته باش بعد از من تو هستی که باید برای آنها همچون پسرشان و همچون عروسشان باشی همسرم بعد از من خواهش می کنم به پدر و مادرم احترام بگذار و دوستشان داشته باش سعی سنگ صبور باشی همسرم هر موقع که خود تشخیص دادی ازدواج کن تا بتوانی هم زندگی کنی ؟؟ عزیزانم محمد جان من و معصومه عزیزم ناراحتی نکشند هر چند خاست[خواست] امام زمان است دیگر عرضی ندارم امیدوارم از من راضی باشی جان تو و جان پدر و مادر م آنها کسی دیگر ندارند قدر یکدیگر راداشته باشید : همه شما را دوست دارم ادامه زندگی شیرین ما انشا الله در قیامت والسلام خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار از عمر ما بکاه و بر عمر او بیفزای امام را فراموش نکنید حسین لطیفی 65/2/29