شهریار جلالیان

شهریار جلالیان

نام: شهریار

نام خانوادگی: جلالیان

نام پدر: مهدیقلی

تاریخ تولد: 1346/01/06

تاریخ شهادت: 1367/01/17

محل تولد: ماسال

محل مزار: ماسال

شهرستان محل پرونده: ماسال

QR Code شهریار جلالیان
ششم فروردین 1346، در روستای وشمهسرا از توابع شهرستان ماسال دیده به جهان گشود. پدرش مهدیقلی، کشاورز بود و مادرش شهناز نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. هفدهم فروردین 1367، در ارتفاعات قامیش عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. مدفن وی در گلزار شهدای شهرستان زادگاهش واقع است.
بسم ا. . . الرحمن الرحیم وَ قاتِلوُا فی سَبیل ا. . . الَّذینَ یُقاتِلوُنَکُم وَ لا تَعتَدُوا اِنَّ ا. . . لا یُحبُّ المُعتَدینَ مکتبی که شهادت دارد اسارت ندارد . امام خمینی بودیم و کسی پاس نمی داشت چه بودیم باشد که نباشیم و بدانند که بودیم ما در رۀ [ ره ] عشق نقص پیمان نکنیم گر جان طلبد دریغ از جان نکنیم دنیا اگر از یزید لبریز شود ما پشت به سالار شهیدان نکنیم حمد و سپاس مخصوص خداوند عزّوجلّی راست که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت ، با سلام بر قائد اعظم ، مهدی موعود « عج » و نائب برحقش حضرت امام خمینی مُدّ ظله العالی و با تحیّت بر رزمندگان کفرستیز اسلام و با درود فراوان بر شهیدان راه حسین مسئولیت شرعی که به من محوّل شده است ، ایجاب می نماید که چند کلمه ای من باب وصیت نامه بر روی صفحه کاغذ مرقوم نمایم پروردگارا تنها ترا میپرستیم که بما هستی بخشیدی و فقط ترا میستائیم که به ما منت نهادی تا از کوره راههای جهل و ظلمت به سوی تشعشع درخشانت و از رذایل به سوی فضائل و از بعد جسمانی ؟ و مادی به سوی بعد روحانی و ملکوتی و از ضلالت و گمراهی به سوی حق و حقیقت هدایت شویم خدایا ما آن لیاقت و شایستگی را نداشتیم که در راه تو آنچنان که باید و شاید کوشش کرده کوشش نمائیم و از عهدۀ شکر نعماتی که به ما ارزانی داشته ای برآئیم ، چرا که قلمها را توانایی نوشتن و زبانها را قدرت گفتن و کاغذها را طاقت گنجایش نمی باشد بار الها ، از تو می خواهم که شهادت را در منطقه چنان نصیبم کنی تا بدنم تکه تکه گردد و هر تکه اش کفارّه ای [ کفّاره ای ] بر معاصی و موجب رهائیم گردد خداوندا جذبه هایی از آتش محبت خود در دل ما افکن و خرمن خودی و خود پسندی ما را به ؟ نارعشقت بسوزان تا جز تو نبینیم و جز سر کوی تو بار قلوب را نیندازیم محبوبا ، اکنون که از تو دوریم و از جمال جمیلت محجور ، مگر آنکه دست کریمانه ات تصرفی کند و حجابهای ضخیم را از میان بردارد تا در بقیۀ عمر جبران ما سبق گردد معبودا ، تو خود عالم و واقفی که گناهان زیادی کرده ایم و تنها امیدمان فقط به توست ازگناهانمان درگذر ، چرا که قلوبمان محجوب و نفوسمان محبوب و عقلهایمان مغلوب و هواهای نفس بر ما غالب و طاعتمان قلیل و معصیتمان کثیر است و زبانهایمان اقرار به گناهان دارد . آفریدگارا ، ای کریمی که از خزانۀ غیب گبر و ترسا وظیفه خور داری کاری کن تا در غفلت و در رختخواب ذلت نمیریم ، زیرا امام علی (ع) در محراب عبادت و امام حسین ( ع) از در میدان نبرد شهید شدند پدر و مادر چشمان من هستند و امام قلب من ، بدون چشم می توان زندگی کرد ، اما بدون قلب هرگز ، ای کاش که هزاران بار کشته میشدم و دوباره زنده می گشتم و اسلحه بدست میگرفتم و در جبهه نور علیه ظلمت می جنگیدم . من بر حسب وظیفه شرعی خود و برای پاسخ دادن به ندای حق طلبانه هل من ناصراً ینصرنی حسین (ع) به جبهه آمدم تا در راه رضای خدای متعال قدم بردارم که انشاء ا. . . مقبول درگاه احدیت واقع گردد دوستان و آشنایم [ آشنایانم ] در همه حال پیرو مکتب راستین اسلام و قرآن و امام امت ، قلب ؟ ملت ایران باشید زیرا او نائب به حق امام زمان (عج) است . نماز را فراموش نکنید و تقوی خدا پیشه نمائید . اندکی فکر نمائید وخود را از این زندان هوی و هوس و دیو رجیم شیطان برهانید و طبق حدیث شریف « امروز عمل است بدون حساب و و را حساب است بدون عمل » دیگر هیچ عذری باقی نمانده و خود را از این دنیای فانی جدا کنید و تن به حقارت ندهید و بقول امام علی (ع) « دنیا را سه طلاقه نمائید» انشاء ا. . . که دسته جمعی به مناطق جنگی کشور هجوم میبرید که دشمن را مجال حرکت نباشد پدر و مادرم چون سیل خروشان و چون کوه استوار باشید و در مرگم بی تابی نکنید و توکل به خدا نمائید و صبر را پیشه خود سازید و اجرتان را از او بخواهید و بقین داشته باشد که من امروز در راهی گام نهاده ام که انتهای این راه حکومت مستضعفین است . در شهادتم گریه نکنید و لباس سیاه هم نپوشید . چون شهادت در راه خدا گریه ندارد بلکه شکست اسلام و تجاوز به بلاد مسلمین گریه دارد . عزیزانم باید مرا ببخشید که فرزند خوبی برای شما نبوده ام چون به عفو شما نیازدارم و اما مادرم بی خوابیهای زیادی برایم کشیدی و دو سال تمام به من شیر دادی تا بزرگ شدم نمی دانم با چه زبانی از شما تشکر کنم ، شیرت را بر من حلال نما ، سرورانم کاری کنید تا دشمنان اسلام خوار و ذلیل شوند و با احدی حق حرف ندارید چون من از شهید بهنام و شهید عباس و شهید ابوعلی سینا برتر نیستم و نخواهم بود خواهرانم در مرگ من صبور باشید و حجابتانرا حفظ نمائید زیرا سنگر محکمی برای مصونیت مکتب اسلام است و هر بدی از من دیده اید مرا ببخشید چون برادر خوبی برایتان نبوده ام اما برادرانم در همه حال دنباله رو اسلام باشید و قرآن و مسائل عقیدتی را زیاد بخوانید و در مراسم مذهبی و نماز عبادی سیاسی جمعه شرکت فعال داشته باشید و هر بدی از من دیده اید حلالم نمائید وَالسَّلام الحقیر شهریار جلالیان

گالری تصاویر