سیروس محمدی لیسه رودی

سیروس محمدی لیسه رودی

نام: سیروس

نام خانوادگی: محمدی لیسه رودی

نام پدر: علی

تاریخ تولد: 1344/06/01

تاریخ شهادت: 1364/12/01

محل تولد: لنگرود

محل مزار: لیسه رود

شهرستان محل پرونده: لنگرود

QR Code سیروس محمدی لیسه رودی

یکم شهریور 1344، در روستای لیسهرود از توابع شهرستان لنگرود به دنیا آمد. پدرش علی، کشاورز بود و مادرش خیرالنسا نام داشت. تا دوم متوسطه درس خواند. او نیز کشاورز بود. به عنوان سرباز ژاندارمری در جبهه حضور یافت. یکم اسفند 1364، در مهاباد توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مدفن وی در زادگاهش واقع است.

بسم الله الرحمن الرحیم سلام بر شیرمردان هوائی که عاشقانه جان خود را فدا کردند . سلام به دریانوردان دلیر که امواج خروشان دریا را می شکافتند. سلام بر حماسه آفرینان تکاور که دل دشمن را به لرزه در آوردند. سلام به رزمندگان که عاشقانه در جبهه خون می ریزند و نهال اسلام و قرآن و میهن اسلام را آبیاری می کنند. سلام به رزمندگان کردستان که در سرمای یخ بسته و در گرمای حرارتی جانبازی در راه میهن می کنند سلام به تمام پدران و مادران چشم انتظار در راهها. سلام به خواهران گریان در تکه به دیوارها. سلام به نوعروسان به حجله نشسته. سلام به تمام پدران و مادران داغدیده. سلام به باغهای سرسبز لیسه رود که همه عاشقانه کار می کنند. سلام به همه ؟؟؟ خوبم و سلام به تو ای پدر و مادر گرامی و برادران و خواهران رشیدم گوشه هایی از وصیت نامه ام را برای شما نوشته ام حال که در این برحه از زمان تن خود را لباس مقدس سربازی پوشانده ام تا خدمتی برای میهن و اسلام و امام و امت و ملت شهید پرور کرده باشم. تا انتقام گیرنده راه شهیدان به خون خفته کردستان که عاشقانه جانها را نثار میهن کرده اند باشیم مادر پدر گرامی ما در کردستان در محل قریب و دور از شما داریم با دشمنان داخلی می جنگیم در میان دشمن در دل سنگرها در جاده ها در توی سرما و گرمای کردستان دشمن را در کمین خود می بینم مادر حال خدمت به میهن می باشیم تا بیگانه نتواند به میهن ما تجاوز کند سلام به تو ای مادر مهربانم میدانم سالها بر من حقیر زحمت کشیدی ولی از من چیزی ندیدی مرا بزرگ کردی که باعث خوشبختی شماها باشم مرا در باغهای چای و در زیر کار بزرگم کردی من باعث زحمت تو مادر بسیار شده ام و تو ای پدر گرامی ترا به آن حمزه سید الشهداء قسم می دهم که صبور باش که خداوند با صابرین است پدر و مادرم مرا حلال کنید حالا که این افتخار نصیبم شده که بتوانم در چنین شرایطی خدمت به اسلام و میهن کرده باشم خدمت خواهران و برادران عاجزانه تقاضا دارم که مرا ببخشید مبادا فراموش کنید اگر حرفی از من به شما تا حالا زده ام مرا مورد سرزنش قرار ندهید من به عنوان برادر کوچک شما هستم اگر حرفی به شماها زده ام آن هم به عنوان برادر خواهری بوده هرگز از ته دل به شما حرف نمی زنم شما را به فاطمه زهرا قسم می دهم اگر شهید شدم مزارم را گل باران کنید تا عطرهای من حقیر به مشام همه برسد که مرا هرگز فراموش نکند برای من گریه نکنید نسبت به همدیگر مهربان باشید همبستگی را هرگز فراموش نکنید نسبت به فامیلین و دوستانم مهربانی داشته باشید چونکه این تقدیر الهی است. که اینجا شهید بشوم من حالا در خدمت مقدس سربازی مکانی را انتخاب کرده ام که در آن نور الهی پا بر جا می باشد و آن نمایندگی عقیدتی سیاسی است کار و مسئولیت من زیاد شده همیشه برای کارها در پایگاه بیرون می روم امکان کمین خوردن دشمن قرار بگیرم از بابت من هیچ ناراحت نباشید فقط قدر همدیگر را بدانید مهربانی را فراموش نکنید چون اجل برسد هر کجا باشیم به سوراخی ما را می گیرد به جهادی در راه خدا و میهن داشته باشیم تا اسم شهرت خود را تا قیامت به پا داریم پس پدر و مادر عزیزم از شما عاجزانه می خواهم که مرا حلال کنید مادر جان دوست دارم بعد از خدمت سربازی هر چه زودتر برادران و خواهران خود را در حجله دامادی ببینم و فرد اول خدمت بر آن باشم من حقیر دیگر عرضی ندارم به تمام فامیلین آشنایان سلام مرا برسانید و بگوئید که مرا ببخشید و اگر حرفی از من سر زده مرا حلال خود سازید. والسلام ـ سیروس محمدی مورخه 22/11/63 وصیت نامه شهید سیروس محمدی لیسه رودی فرزند علی تاریخ شهادت 1364/12/01 محل شهادت مهاباد بسم الله الرحمن الرحیم سلام بر شیرمردان هوائی که عاشقانه جان خود را فدا کردند.سلام بر دریانوردان دلیر که امواج خروشان دریا را می شکافتند.سلام بر حماسه آفرینان تکاور که دل دشمن را به لرزه درآوردند .سلام به رزمندگان که عاشقانه در جبهه خون می ریزند و نهال اسلام و قرآن و میهن اسلام را آبیاری می کنند.سلام به رزمندگان کردستان که در سرمای یخ بسته و در گرمای حرارتی جانبازی در راه میهن می کنند سلام به تمام پدران و مادران چشم انتظار در راهها .سلام به خواهران گریان در تکه به دیوارها.سلام به نو عروسان به حجله نشسته سلام به تمام پدران و مادران داغدیده.سلام به باغهای سرسبز لیسه رود که همه عاشقانه کار می کنند سلام بر همه ؟؟؟ خوبم و سلام بر تو ای پدر و مادر گرامی و برادران و خواهران رشیدم گوشه هایی از وصیت نامه ام را برای شما نوشته ام حال که در این برحه از زمان تن خود را لباس مقدس سربازی پو.شانده ام تا خدمتی برای میهن و اسلام و امام امت و ملت شهید پرور کرده باشم.تا انتقام گیرنده راه شهیدان به خون خفته کردستان که عاشقانه جانها را نثار میهن کرده اند باشیم مادر پدر گرامی ما در کردستان در محل قریب و دور از شما داریم با دشمنان داخلی می جنگیم در میان دشمن در دل سنگرها درجاده ها در توی سرما و گرمای کردستان دشمن را در کمین خود می بینم مادر حال خدمت به میهن می باشیم تا بیگانه نتواند به میهن ما تجاوز کند سلام بر تو ای مادر مهربانم میدانم سالها بر من حقیر زحمت کشیدی ولی از من چیزی ندیدی مرا بزرگ کردی که باعث خوشبختی شماها باشم مرا در باغهای چای و در زیر کار بزرگم کردی من باعث زحمت تو مادر بسیار شده ام و تو ای پدر گرامی ترا به آن حمزه سیدالشهداء قسم می دهم که صبور باش که خداوند با صابرین است پدرو مادرم مرا حلال کنید حالا که این افتخار نصیبم شده که بتوانم در چنین شرایطی خدمت به اسلام و میهن کرده باشم خدمت خواهران و برادران عاجزانه تقاضا دارم که مرا ببخشید مبادا فراموش کنید اگر حرفی از من به شما تا حالا زده ام مرا مورد سرزنش قرار ندهید من به عنوان برادر کوچک شما هستم اگر حرفی به شماها زده ام آن هم به عنوان برادر خواهری بوده هرگز از ته دل به شما حرف نمی زنم شما را به فاطمه زهرا قسم می دهم اگر شهید شدم مزارم را گل باران کنید تا عطرهای من حقیر به مشام همه برسد که مرا هرگز فراموش نکند برای منگریه نکنید نسبت به همدیگر مهربان باشید همبستگی را هرگر فراموش نکنید نسبت به فاملین دوستانم مهربانی داشته باشید چونکه این تقدیر الهی است.که اینجا شهید بشوم من حالا در خدمت مقدس سربازی مکانی را انتخاب کرده ام که در آن نور الهی پابرجا می باشد و آن نمایندگی عقیدتی سیاسی است کار و مسئولیت من زیاد شده همیشه برای کارها در پایگاه بیرون می روم امکان کمین خوردن دشمن قرار بگیرم از بابت من هیچ ناراحت نباشید فقط قدر همدیگر را بدانید مهربانی را فراموش نکنید چون اجل برسد هرکجا باشیم به سوراخی ما را می گیرد به جهادی در راه خدا و میهن داشته باشیم تا اسم شهرت خود را تا قیامت به پا داریم پس پدر و مادر عزیزم از شما عاجزانه می خواهم که مرا حلال کنید مادرجان دوست دارم بعداز خدمت سربازی هرچه زودتر برادران و خواهران خود را در حجله دامادی ببینم و فرد اول خدمت بر آن باشم من حقیر دیگر عرضی ندارم به تمام فاملین آشنایان سلام مرا برسانید و بگوئید که مرا ببخشید و اگر حرفی از من سرزده مرا حلال خود سازید والسلام -سیروس محمدی مورخه 22/11/63 وصیت نامه شهید سیروس محمدی لیسه رودی فرزند علی تاریخ شهادت 1364/12/01 محل شهادت مهاباد بسم الله الرحمن الرحیم سلام بر شیرمردان هوائی که عاشقانه جان خود را فدا کردند.سلام بر دریانوردان دلیر که امواج خروشان دریا را می شکافتند.سلام بر حماسه آفرینان تکاور که دل دشمن را به لرزه درآوردند .سلام به رزمندگان که عاشقانه در جبهه خون می ریزند و نهال اسلام و قرآن و میهن اسلام را آبیاری می کنند.سلام به رزمندگان کردستان که در سرمای یخ بسته و در گرمای حرارتی جانبازی در راه میهن می کنند سلام به تمام پدران و مادران چشم انتظار در راهها .سلام به خواهران گریان در تکه به دیوارها.سلام به نو عروسان به حجله نشسته سلام به تمام پدران و مادران داغدیده.سلام به باغهای سرسبز لیسه رود که همه عاشقانه کار می کنند سلام بر همه ؟؟؟ خوبم و سلام بر تو ای پدر و مادر گرامی و برادران و خواهران رشیدم گوشه هایی از وصیت نامه ام را برای شما نوشته ام حال که در این برحه از زمان تن خود را لباس مقدس سربازی پو.شانده ام تا خدمتی برای میهن و اسلام و امام امت و ملت شهید پرور کرده باشم.تا انتقام گیرنده راه شهیدان به خون خفته کردستان که عاشقانه جانها را نثار میهن کرده اند باشیم مادر پدر گرامی ما در کردستان در محل قریب و دور از شما داریم با دشمنان داخلی می جنگیم در میان دشمن در دل سنگرها درجاده ها در توی سرما و گرمای کردستان دشمن را در کمین خود می بینم مادر حال خدمت به میهن می باشیم تا بیگانه نتواند به میهن ما تجاوز کند سلام بر تو ای مادر مهربانم میدانم سالها بر من حقیر زحمت کشیدی ولی از من چیزی ندیدی مرا بزرگ کردی که باعث خوشبختی شماها باشم مرا در باغهای چای و در زیر کار بزرگم کردی من باعث زحمت تو مادر بسیار شده ام و تو ای پدر گرامی ترا به آن حمزه سیدالشهداء قسم می دهم که صبور باش که خداوند با صابرین است پدرو مادرم مرا حلال کنید حالا که این افتخار نصیبم شده که بتوانم در چنین شرایطی خدمت به اسلام و میهن کرده باشم خدمت خواهران و برادران عاجزانه تقاضا دارم که مرا ببخشید مبادا فراموش کنید اگر حرفی از من به شما تا حالا زده ام مرا مورد سرزنش قرار ندهید من به عنوان برادر کوچک شما هستم اگر حرفی به شماها زده ام آن هم به عنوان برادر خواهری بوده هرگز از ته دل به شما حرف نمی زنم شما را به فاطمه زهرا قسم می دهم اگر شهید شدم مزارم را گل باران کنید تا عطرهای من حقیر به مشام همه برسد که مرا هرگز فراموش نکند برای منگریه نکنید نسبت به همدیگر مهربان باشید همبستگی را هرگر فراموش نکنید نسبت به فاملین دوستانم مهربانی داشته باشید چونکه این تقدیر الهی است.که اینجا شهید بشوم من حالا در خدمت مقدس سربازی مکانی را انتخاب کرده ام که در آن نور الهی پابرجا می باشد و آن نمایندگی عقیدتی سیاسی است کار و مسئولیت من زیاد شده همیشه برای کارها در پایگاه بیرون می روم امکان کمین خوردن دشمن قرار بگیرم از بابت من هیچ ناراحت نباشید فقط قدر همدیگر را بدانید مهربانی را فراموش نکنید چون اجل برسد هرکجا باشیم به سوراخی ما را می گیرد به جهادی در راه خدا و میهن داشته باشیم تا اسم شهرت خود را تا قیامت به پا داریم پس پدر و مادر عزیزم از شما عاجزانه می خواهم که مرا حلال کنید مادرجان دوست دارم بعداز خدمت سربازی هرچه زودتر برادران و خواهران خود را در حجله دامادی ببینم و فرد اول خدمت بر آن باشم من حقیر دیگر عرضی ندارم به تمام فاملین آشنایان سلام مرا برسانید و بگوئید که مرا ببخشید و اگر حرفی از من سرزده مرا حلال خود سازید والسلام -سیروس محمدی مورخه 22/11/63

گالری تصاویر

تصویری وجود ندارد