سیدکریم نصراله صابری

سیدکریم نصراله صابری

نام: سیدکریم

نام خانوادگی: نصراله صابری

نام پدر: سیدرضا

تاریخ تولد: 1341/12/02

تاریخ شهادت: 1362/05/15

محل تولد: لنگرود

محل مزار: لنگرود

شهرستان محل پرونده: لنگرود

QR Code سیدکریم نصراله صابری

اطلاعاتی موجود نیست

بسم الله الر حمن الرحیم یا ایّها الذین آمنو الاتکونو اکا الذین کفرو قالو الاخوانهم را ضربوا فی الا ارض اوکانوا غریً یوکا نوا عندنا ما ماتو اوَ ما قُتِلو الیم الله ذلک حسره فی قلوبهم و الله یحیی و یمیت و الله بما تعملون بصیر و ولئن قیلتم فی سبیل الله اومتم لمغوه من الله و رحمتهً خَیَّر ممّا یحمعونَ ای گرویدان بدین اسلام شما باشد آنانکه راه کفر اتفاق بهبودند نباشد که گفتند اگر برادران و خویشان ما به سفر نرقته و یا به جنگ حاضر نمی شدند به جنگ مرگ نمی افتادند این آرزو های باطل را خدا در دلهای آنان خواهد کرد و خواست که زنده می گرداند و می میراند . اگر در راه خدا کشته شده یا بمیرند در آن جهان به آموزش و رحمت خدا نائل شوند و آن بهتر از هر چیز نیست که در حیات دنیایی برای خود فراهم تو آن آورد. شهید سید کریم نصرالله صابری سلام و درود به رهبر عزیز و سلام و درود به یاران امام و سلام و درود به شهیدان و درود به دانش آموزان که سنگر دارید و به جبهه حق بر باطل رفتید و سلام و درود به معلم و مدیر که مارا هوش و فکر دادی و مارا از خاموش به روشنایی آوردی و دردود بر تو ای امام امید فریاد تو ما را به فکر افکند و ما را نشان داد تا باید از حق خود دفاع کنیم و تو سرخور ظالمان نباشیم و از خود و از زندگی و از قرآن و ایمان و از ناموس آبروی خود دفاع کنیم و تو ای مادر اگر افتخار شهادت نسیب من شد و آرزوی در دلم نماند و آرزوی در دلم نمانده و آرزوی خودم رسیدم ای مادر ، برایم گریه و شیون مکن مانند فاطمه زهرا(س) و یا مانند زهرا (س) که پهلوی او شکاف خوردی بود. چیزی نگفته و یا حضرت (ع) را شهید کرده بودند گریه نکرده و با آنها جنگید و مانند یک مرد با آنها جنگید و آنها را کشت و تو ای مادر صبر کن و فقط به جان امام عزیز دعا کن و از خدا بخواه که عمر ما را بگیرد و به امام افزوده و عمر او را چند ین برابر کند ای مادر گریه مکن چون دشمنها همین را می خواهند من را از کوچکی لا الاله الله را به من آموختن و قرآن و نماز را به من یاد داد تا من یک فرد مسلمان باشم و با مشت های قویم و زبان الله اکبر بر دهان صدام و صدامیان بزنم و با الله اکبر آنها را نابود کنم و درود بر تو ای پدر گرامی که صبح تا شب کار می کرد تا شکم ما را سیر کنی و ما را بزرگ کنی تا فردی برای ملتمان باشیم و به ما نماز و قرآن یاد دادی و تا ما فردی بر خودمان و فردی برای اسلام باشیم پدر و مادر عزیز و برادران و خواهران عزیز و خواهرزاده و برادرزاده و عروس برای من گریه نکنید تا دشمن استفاده نکند و نگوید که بله پسر حاج محمد ، ابراهیم امیریان که شهید شد برایش گریه می کنند. نه هیچ کدام تان گریه نکنید و انتخار کنید که چنین پسری در راه خدا قربانی کردید. پدر و مادر عزیز هر شب پنج شنبه شبها دعای کمیل بروید و بخوانید و جمعه بعد از ظهر ها نماز بروید و برایم دعا کنید که تا گناهانم بخشیده شود . پدر و مادر عزیز من که هر یکشنبه شبها که می رفتم دعای توسل من دیگر حالا نمیروم برادرم داود را به جای من به قم بفرستید تا قرآن و دعای توسل یلد بگیرد و برایم دعا کند تا گناهانم بخشیده شود و دیگر عرضی ندارم . خدا حافظ شما

گالری تصاویر

تصویری وجود ندارد