حسین عباس پورپهمدانی

حسین عباس پورپهمدانی

نام: حسین

نام خانوادگی: عباس پورپهمدانی

نام پدر: دولت علی

تاریخ تولد: 1345/02/01

تاریخ شهادت: 1366/04/31

محل تولد: لنگرود

محل مزار: لنگرود

شهرستان محل پرونده: لنگرود

QR Code حسین عباس پورپهمدانی

اطلاعاتی موجود نیست

یا ایهاالذین امنوا اطیعوالله و اطیعواالرسول و لاتبطلوا اعمالکم. ان الذین کفروا وصد و اعن سبیل الله ثم ما تواوهم کفار یغفر الله لهم. فلا تهتوا وتدعوا الی السلم وانتم العلون والله معکم ولن یترکم اعمالکم انما الحیوت الدنیا لعب والهووان تومنوا تتقوا ایوتکم ارجورکم ولا یسئلکم اموالکم. ای اهل ایمان خدا را اطاعت کنید ورسول او را هم اطاعت کنید و اعمال خود را ضایع و باطل نگردانید آنان که به خدا کافر شده اند و از خدا و عناد راه خدا را بر روی خلق بستند و به حال کفر مردند دیگر ابدا خدا آنها را نخواهد بخشید پس شما اهل ایمان در کار دین سستی روا مدارید و از ترس جنگ کافران را دعوت به صلح نکنید که شما بر کفار غالب و بلند مقام تر خواهید بود و خدا با شماست و از اعمال شما هیچ نمی کاهد و بدانید زندگانی دنیا جز بازیچه و هوسرانی نیست و اگر به خدا ایمان آرید و پرهیزگار شوید پاداش اعمال شما در بهشت ابد خواهد داد و از اموال شما چیزی نمی خواهد . با سلام به ارواح پاک و مطهر شهدای اسلام و خاندان عصمت و طهارت و با سلام به رهبر آگاه و بیدار و اسطوره مقاومت پرچمدار سرور آزادگان امام حسین (ع) و با سلام به خانواده های معظم شهدا ، مفقودین ، اسرا و معلولین و رزمندگان جان بر کف که عاشقانه فرزندان برومندشان را برای اعتلای کلمه توحید و دفاع از این مقدس اسلام به جبهه های حق علیه باطل گسیل داشته و خود در برابر شهادتشان افتخار ورزیده و چون کوه استوار و مقاوم در برابر دشمنان اسلام و قرآن ایستاده اند و با سلام و درود خالصانه به شما امت همیشه در صحنه ، اینجانب بنا به مسئولیتی که در قبال خون شهیدان داشتم به امر امام لبیک گفتم و به جبهه های حق علیه باطل عزیمت نمودند و تا توانسته باشم به اندازه توان و قدرتی که در خود می بینم از خدمت در راه اسلام دریغ نورزیده و همگام با دیگر رزمندگان یاری کننده دین خدا باشم . ان شاءالله . خداوندا از تو می خواهم که اعضایم را برای خدمت در راهت نیرومند سازی و در این سفر که به سوی تو دارم استخوانم را سخت کن تا توانسته باشم در برابر دشمنان قرآنت مقاومت کنم . از تو می خواهم که مرا از دوستان یعنی شهدا جدا نسازی زیرا تنها امیدم و نجات دهند روز جزا تویی . بار الها از تو میخواهم مرا در این راه موفق گردانی تا چهره سیاه و ناپاکم را به گناه آلوده است و تمامی اعضایم را فراگرفته مهیای اعمال روز جزا نباشم . بار الها از سر گناهی که مرتکب و از سر خطایی که انجام داده ام در گذر و با دست خودت مرا به جوار غربتت نزدیک ساز زیرا هیچ گاه نمی توانم گناهانم را جبران کنم. مگر اینکه در عشقت بسوزم و در میدان جهاد در خون خود بغلطم تا دیگر آن نفس سرکش مرا از یادت غافل نسازد واگر در این سفر که بسویت دارم موفق نشدم و شهید نگشتم مقدمه ای باشد برای خود سازی و مقاومت در برابر نفس سرکشم. ان شاءالله. امت شهید پرور من خیلی کوچکتر از آن هستم که برایتان بخواهم مطلبی داشته باشم ولی به عنوان اینکه وصیتی ذکر کرده باشم لازم دانستم قدری با شما درد دل کنم . امیدوارم که مرا می بخشید همانطور که مطلع هستید جنایتکاران تاریخ همیشه از قرآن و اسلام وحشت داشتندو دارند. نمی توانند حاکمیت اسلام را تحمل کنند لذا می بینم بعد از پیروزی انقلاب برای ضربه نهایی اسلام جنگ را بر ما تحمیل کردند جنگی که جوانان با ایثار و از خود گذشتگی قدرت اسلام و قرآن رادر جهان نشان دادند و امروز روزی است که باید از اسلام دفاع کرد باید به ندای امام حسین زمان امام امت پاسخ مثبت داده و در جهت مبارزه با کفر از پای ننشینیم امروز روزیست که سخن امام جهان را به لرزه درآورده زیرا باید گفت با داشتن یک هدف به سوی الله می تواند حرکتی را ایجاد نماید. امروز سکوت کردن در برابر پیام امام خیانت به اسلام است . امروز آنهایی که در خط ولایت فقیه و در خط امام نیستند بدانندکه گمراهند و هدفی جدا از اسلام وقرآن دارند و هیچگاه نمی توانند در دل امت شهید پرور جا داشته باشند . امروز ما در حساس ترین مرحله از جنگ قرار گرفته ایم با کوچکترین سستی کشورهای شرق و غرب و جنایتکاران بر ما حکومت خواهند کرد و قرآن و اسلام را از بین خواهند برد . بی عفتی ها و فسادهاو بی عدالتی ها جایگزین اهداف الهی خواهند شد امروز باید تمام توان خود را در جهت نابود شدیم صدام و کفر جهانی بکار ببندیم . همانطور که سالار شهیدان امام حسین(ع) با هفتاد ودو تن ازبهترین یارانش برای استقرار حکومت الله سرزمین کربلا را رنگین نمود باید چنین باشیم و اگر خدای ناکرده این جنگ به نفع دشمنان تمام شود بدانید دیگر کشورهای مسلمان نشین جهان باید فاتحه اسلام را بخوانند دیگر بجای قرآن نیزه ها بر آنها حکومت خواهد کرد زیرا این جمهوری اسلامی به رهبری امام امت که مسلمین جهان را آگاه و بیدار کرده که چگونه بر غلیه ظلم و کفر قیام کنند . اما از آنجایی که قر آن مجید سوره توبه آیه 123 می فرماید ای مومنان با کافران از هر که با شما نزدیکتر است کارزار کنید و باید کفار در شما قدرت و پایداری حس کنند و بدانیدکه خداوند با تقواپیشگان است . واقعا چقدر به جاست که امروز رژیم بعث عراق مصداق این آیه شریفه قرار دارد و صدام به عنوان کفری در نزدیکترین دفاع قرار گرفته و این لطف خداوند است که ابتدا بر علیه کفری چون رژیم صدام و در نهایت گسترش احکام اسلام و حاکمیت حکومت الله در سراسر جهان ان شاءالله . اینجانب به عنوان وصیت سخن اولم در رابطه با مسئولین ادارات و نهاد ها و فرهنگیان محترم و همه کسانی که در مسئولیتی برای اسلام خدمت می کنند این است ؛ همانطور که تا کنون در جهت حفظ انقلاب کوشا بوده اید ، کوشاتر باشید و هر کاری دارید انجام می دهید رضای خداوند را در آن ببینید. فرهنگیان محترم امروز شما اهداف انبیاء را دارید و نسل جوان امروز در ؟؟ به حرفها و پند های شما دوخته اند . سعی کنید این جوانان را در حالی که تدریس می کنند تشویق به نماز و قرآن و اسلام نمایید . امروز شما مسئولین در قبال خون شهدا مسؤلیت دارید اگر کسی وارد اطاق دفترتان شد به آن احترام بگذارید زیرا شما که پشت این میز نشسته اید وارث خون هزاران شهید هستید . اخلاص را سر لوحه کارتان قرار دهید آنچه را که امام می فرمایند به آن عمل کنید . تولی و تبری را رعایت کنید و بیت المال مسلمین را حفظ نمایید مجددا سفارش می کنم که با مراجعین برخورد خوب داشته باشید زیرا این مردم هستند که این جنگ را اداره کرده اند و در سخت ترین شرایط مقاومت خواهند کرد و شما برادران مسئول و مدیر باید در جهت به پا داشتن نماز ها و رعایت احکام اسلام الگویی برای همکاران و مردم باشید ان شاءالله که چنین هستید و خواهید بود. سخن دوم: خطاب به بعضی از برادران که در روستاها در مسؤلیت های مختلف و به نام حزب الله فعالیت دارید این است تقاضا می کنم که برخوردتان را با مردم خوب کنید رابطه ها را جایگزین ظابطه ها نکنید شما برادران در روستاها باید خط دهنده امت حزب الله باشیدزیرا حزب الله بودن مسؤلیت دارد و به عقیده من حزب الله یعنی پیرو خط امام یعنی شرکت در نماز های جمعه و جماعت شرکت در مراسمات شهدا ، راهپیمایی ، دعای کمیل وتوسل ، شرکت فعال در ارتش بیست میلیونی بسیج . از همه مهمتر و اساسی تر حزب الله یعنی پیرو و ولایت فقیه حضورفعال درجبهه ها جنگ . امروز که این امام عزیز می فرمایند رفتن به جبهه ها واجب است این چنین نباشد که پدر و مادر بچه و زندگانی دنیا ما را در خودش غرق کند که گویا اصلا جنگ نیست و اصلا دفاع از اسلام و جنگ و خونریزی برای اسلام نیست . ان شاءالله رعایت کرده اید و خواهید کرد. سخن سوم. به بعضی از برادران و جوانانی که هنوز در خواب غفلت هستند و بیدار نشده اند و یا قلبهایشان مریض است و صدای قرآن در گوششان اثر نکرده است این است برادران بیاییم در برابر خونهای ریخته شده جوانان ما احساس مسئولیت کنیم . قدری فکر کنیم که در راه اسلام چه کرده ایم و تا چه حد موفق بوده ایم که به نماز و عبادتمان برسیم تو جوانان ما را نمی بینی که چگونه در راه اسلام پرپر می شوند چرا بی تفاوت می گذری؟ بیا راه اسلام و قرآن را پیش گیر زیرا اگر چنین نباشی بدان که مردم و نظام جمهوری اسلامی دیگر با تو رابطه ای نخواهند داشت. سخن چهارم؛ اینک سخنی با شما ملت شهید پرور و همیشه در صحنه دارم هر چند که زبان نمی تواند در برابر امتی که امام را به عنوان الگوی زندگی خود می دانند مطلبی مطرح کنم . به خدا قسم ما شرمنده محبتهای شما هستیم زیرا این شما بودید که در برابر سختیها در برابر شهادت فرزندانتان صبر و استقامت کردید این شما ها که هستید که از غذاهای روز مره خود میکاهیدو به جبهه ها کمک می کن ید مقاوم باشید سست نشوید زیرا شما راه سعادتتان را پیدا کرده این زیرا شما به روز قیامت می اندیشید سفارشات برادران دیگرم به همه کسانی که وصیت نامه را می شنوند این است که امام را فراموش نکنید زیرا کسی که همراه امام نیست بداند با اسلام و قرآن نیست . آنهایی که می خواهند در جهت تضعیف دولت و مجلس یا دیگر مسئولین که در راس امور حکومت هستند گام بردارند وظیفه شماست که به این فرصت طلبان اجازه سخن ندهید و همانطوریکه فرزندانتان در برابر گلوله های دشمن در جبهه ایستادگی می کنند شما هم در پشت جبهه ایستادگی می کنند شما هم در پشت جبهه اجازه ندهید به مردان پاک الهی مان توهین شوند در نماز های جمعه جماعت دعای کمیل ، توسل و دیگر مراسمات اسلامی فعالانه شرکت نمایید مساجد ها را پر کنید ... سرکشی به خانوادهای معظم شدا . مفقودین . اسرا . معلولین را فراموش نکنید. روحانیت معظم دلسوز به انقلاب و پیرو ولایت فقیه را دوست داشته باشید. فرزندانتان را برای دفاع از اسلام و قرآن منع نکنید سفارش می کنم به همه کسانی که توان دارند در ارتش بیست میلیونی شرکت کنند و فرامین وفنون نظامی را یاد بگیرند و همگام با برادران پاسدار و روحانیت این حافظان انقلاب و قرآن در صف جهاد برای مقابله آماده باشند در هر حال به اسلام و ولایت فقیه و امام عزیز فکر کنید. ان شاءالله چنین هستید. بعد از پایان وصیت نامه دعای همیشگی. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار. اما سخن پنجم : خطاب به پدر و مادر و اعضای خانواده و فامیلین خودم می باشد. مادرم سلام مرا بپذیرید زیرا هر چند نتوانستم محبتهای مادرانه ات را جبران کنم مادرم غمگین مباش زیرا همه جوانان آرزویی داشتند و ما هم آرزویی. چه کنم وقتی مسئله اسلام برآن مطرح می شود باید آماده حرکت شد باید از همه چیز خود گذشت باید بار سفر را بست و برای اسلام و نجات قرآن خون داد مادرم تو برایم زحمت زیادی کشیده ای زیرا بدان که ثمره ی آن زحمات را دیدی زیرا من در نزد پروردگار تو از طرف خدای بزرگ امانتی بیش نبودم به حق تو این امانت را حفظ کردی و به نحو مطلوبی که خواست خدا بود تحویل خدای بزرگ دادی . مادرم در برابر شهادتم ناراحت نباش اگر خواستی گریه کنی برایم ، برای عزیزانی که در جبهه ها پرپر شده اند گریه کن هر چند که آرزو داشتی رخت دامادیم را آماده کنی ولی بدان جوانان که با عشق الله در خون خود غلتیده اند و حجله دامادی را ندیده اند و به جای حنای دامادی خون در دستانشان گذاشته اند مادرم قلبت را در کنار مادران چنین عزیزانی قرار بده مادرم از شما تشکر میکنم که با صدای دلنشین قرآنت ما را ارشاد می کردی اگر جسدم را آوردند بر سر مزارم عکس امام و قرآن بگذار پدرم از شما تشکر می کنم که مرا بزرگ کردی و خوب پرورش نمودی صبر و استقامت را پیش گیر و بدان که ما راه سعادت را انتخاب کرده ایم و خوشحالم برادرم فرامرز خانجانی که در قم به مشغول ادامه تحصیل در لباس روحانیت هستی .من افتخار می کنم که برادری مثل شما دارم و خوشبین هستم زیرا تو را به عنوان یک فرد معتقد به ولایت فقه و دلسوز به انقلاب می بینم همان طور که جناب عالی به روحانیت عشق می ورزی امیدوارم که در اینه و در حال برای اسلام و قرآن وفادار باشی خداوند یاریت نماید ان شاءالله از کلیه برادران و خواهران و دامادهای خوبم و عروس خانم هایم و خواهر زاده هایم و کلیه فامیلین می خواهم که مرا ببخشید اگر بدی از من دیده اند مرا مورد عفو قرار دهند . با هم دیگر خوب و مهربان باشند زیرا زندگانی دنیا بدون فکر کردن به آخرت ارزشی ندارد . از خواهرانم می خواهم و اعضای خانواده مجددا می خواهم که در برابر شهادتم ناراحت نباشنددر پایان ازهمه خانواده و فامیلین می خواهم که به اسلام و امام فکر کنند همانطوری که تا کنون فکر کرده اند خداونداانشاءالله شما را در زندگی موفق گرداند از مردم بالنگاه و همسایگان طلب عفو و بخشش دارم والسلام. اهواز. .17/ 10/ 65 این شهادتنامه ... در زمین امروز خورشید شهیدان کاشتند چیست آیا حاصلش؟ فردای روشن داشتند خار چشم شب پرستان شد چراغ رزم ها باید این فانوس را تا صبح روشن داشتند چه بگوییم که گفتنی های معطر را شهیدان با زبان گرم و سرخشان گفته اند. پیامشان بیداری ماست گرچه خود در خاک خفته اند. شهید را ستودن بضاعتی می خواهد و طاقتی که ما را نه آن بضاعت است و نه طاقت. آنهم در خصوص این شهید که تندرستی از استقامت بود و جلوه ای از جلوآب ملکوت. مگر دنیا چقدر می ارزد که همت انسان حصول آن باشد و مگر چه مقامی است که ، که همه همت انسان وقوف در ان باشد. موقوف قیامت نزدیکتر از آن است که من و تو حتی تصور قربت ان را بکنیم . با اندکی تامل می توان به عمق حرکت شهدا پی برد اگر چه نمی توان آن را لمس کرد و به زوایای ناشناخته اما بی نهایت روشن او دست یافت. شهید دنیا را مقدمه می داند و حقیقت آن است که همه قبل از هر چیز به این دانش برسند و هم از این جهت است که شهید خود را آماده می کند برای بهره جستن از متن خلقت و باطن آفرینش که همانا آخرت است . و هم از این جهت که سریع از مقدمه می گذرد و با نگاهی گذرا به مدخل، به متن میرسد تا به معرفت خویش ظرفیتی ببخشند و لالقاء حق تعالی گردد. چرا دنیا راآنگونه برداریم وآخرت را آنگونه بگذاریم که کس دستمان را نگیرد و حالمان را نپرسد؟ بیا از خویش بپرسیم غفلت خویش را . و مرور کنیم آنچه را که در پیرامونمان می گذرد. مگر شهید نرفته است که ما راه بیفتیم ؟اگر چنین است چه جای نشستن ؟ مگر شهید در خون خود نخفته است تا بیداری نسلها را رقم بزند ؟اگر چنین است چشمها را باز کنیم و عرصه بلند پرواز را بنگریم ، هودج کوچک شهیدان را که بزرگی را در خود جای داده اند، هر روز بر فراز دستها و شانه ها آنسوی ابرها نظاره کنیم . اینان یکی پس از دیگری رفتند تا انقلاب از تحرک باز ماند. و راه پر خطر مبارزه از مبارز خالی... و بهروز رفت تا انقلاب شتاب بگیرد وآسمان پیروزی ملل مستضعف جهان را آفتاب . اینک پر است جبهه از یاد و حضور عطر و یاد بهروز. راستی چه زیباست خانه دل را تکاندن . واز غیر خدا پاک ساختن . چه خوبست، دل را خانه محبت خدا نمودن . به او عشق ورزیدن و در عشق او نیکو سوختن و شهید شدن وشاهد گشتن. چه نیکوست عمری برای خدا کار کردن و سنگ اسلام به سینه زدن و برای قر آن تلاش کردن و برای حق مردن .نه مردن بلکه زنده شدن، زنده ماندن، حیات ابدی یافتن، به جوار خدای ازلی شتافتن...ودریک کله شهادت...یاد شهیدی را گرامی می داریم که در راه خدا، امانت داری شایسته بود و جان به جانان ،عاشقانه تقدیم کرد. آنکه بودن خویش را با حسن ختام شهادت رنگ ابدی بخشید. آنکه نقد زندگی را در بازار محبت به مشتری جان ها فروخت و به جاودانگی پیوست. آنکه رفت، تابماند.آنکه کشته شد تا زنده تر شود. آنکه از دنیا چشم فرو بست، تا به لقای الهی دیده بگشاید. آری ...شهید بهروز خانجانی . یکی از دلیرانی بود که در کربلای ایران ، به ندای حسین (ع) لبیک گفت. فرزند راستین اسلام و انقلاب بود ،که در سنگر پاسداری از این نهضت الهی در جبهه های خون و شرف و در سنگر های حماسه و ایثار ، همچون علمدار رشید عاشقان ، عباس بن علی ، امام خویش را یاری کرد، و همچون علی اکبر ، سر در راه آسمان داد، و همچون قاسم ، شهد گوارای شهادت راچشید.گوارایش باد این حجله خون . و ارزانی اش باد عمر جاوید، در سایه آب حیاط شهادت.ما هر چه ایثار کنیم از هر چه بگذریم هر عزیزی را فدا کنیم تازه گامی در مسیر کربلا بر داشته ایم ولی اگر جز این باشیم، چگونه مدعی تشیع و پیروی از آل الله باشیم؟ اگر سهمی در این شهید آباد نداشته باشیم، در فردای قیامت چگونه به صورت پیامبر ودودمان شهید و شهید پرور را نگاه کنیم؟ ما بر سر ایمان خویش استواریم ، و به پیمان سرخ خود وفاداریم هر چند هر روز، به منای عشق، مسافران ابدیت را رهسپار کنیم. هر چند هر روز پیکر پاک شهیدان را بر دوش کشیم و تداوم راهشان را با حنجره های پر صلابتمان فریاد بکشیم ، و بر تربیت پاکشان اشک بیفشاریم. اسلام، امرو ز یاور می طلبند.و کربلای جبهه ها هل من ناصرا سالار شهیدان را تکرار می کند . ما با این ندا چه می کنیم؟... شهیدان چه زیبالبیک می گویند. آنان گلچین شده های باغ زندگی بودند که دست پروردگار برای قرب خویش آنها را چید. آنان بهترین ، پاک ترین، صادق ترین های این امت بودند امثال شهید خانجانی اسوه ما هستند در ایمان و جهاد و شهادت. مگر صبر و مقاومت او فراموش می شود؟ مگر ایثار و فداکاری وگذشت او از یاد می رود؟ مگر سخاوت و بزرگواری او انکار کردنی است؟ پارسایی و تقوایش راه پرهیزگاری به ما میآموزد. ایمان و شجاعتش ما را با آل محمد (ص) و مکتب عاشورا آشنا می سازد. جهاد و مبارزه اش ما را به یاد اصحاب رسول خدا و مدافعان وحی در آن غربت اسلام می اندازد.و شهادتش در کربلا ی پنج، حماسه رزمندگان سلحشور و عاشقان عارف را همواره در خا طره ها زنده می سازد. و جبهه دویچی مقتل خونین اوست که یاد همیشه سبز و راه همیشه سرخش را پیش پای رهپویان وادی معرفت و حق میگشاید. اینک این ما و این شهادتنامه این پاسدار شهید راه قرلآن ، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.

گالری تصاویر

تصویری وجود ندارد