وصیت نامه سردار شهید اسلام حسن رضوان خواه. بسم الله الرحمن الرحیم. یا ایها الذین آمنوا هل اذلکم علی تجارت تنجیکم من عبدا... باالیم ترمنون بالله و رسوله . ای اهل ایمان آیا شما را به تجارتی سودمند که شما رااز عذاب دردناک آخرت نجات بخشد و تجاهدون فی سبیل ا... بااموالکم و انفسهم دالکم ان کنتم تعلمون. دلالت کنم آن تجارت این است که بخدا و رسول و ایمان آرید و به دل و جان در راه خدا جهاد کنید. این کار را از هر تجارت گیرد باشید برای شما بهتر خواهد بود . سپاس و ستایش خداوند کریمی را که فرمود در چنین برهه از تاریخ مرا آفرید تا درستی ها و بلندی های این زمانه به آزمایش و امتحان مشغول می شوم و امتحان در محضر مطلق در محضر کمال و سپاس آنرا که به جدال در افتد جدالی که فقط رضایت او در اوست جنگی که تنها چیزی در آن معنی نمی دهد مادی و نفسانی است و مرا نسبت به دنیا بی اعتنا ساخت . دنیایی که همه را می فریبند و دنیایی که به هیچ کس رحم نکرد و نمی کند. دنیایی که بواسطه دسترسی به آن همه گول خورده ها نیز میشوند و خود جوان باقی است . دنیایی که دنبال علی (ع) هم بود تا او را هم بفریبی . اگر زنجیر بودی پاره پاره ات می کردم و... دنیا من سه طلاقه ات کردم . مردم از دنیا که امام اینگونه می فرماید آه خدایا چقدر از چیزهای فریبنده درد نیا بیزارم اگر بواسطه گناهانی که مرتکب شدم نبود هیچ خوفی از مرگ نداشتم . اگر اطمینان داشتم که گناهانم را می بخشی که جز این هم نخواهدبود هر آینه انتظار مرگ را می کشیدم مرگی که فقط رضایت و خشنودی تودر آن باشد . خدایا چطور بود حال ان جوانی که از جوانی اش دست کشیده و نفس خود را به اندازه وسع خود زیر پا گذاشته و برای یافتن وجود مبارک توبه به پا نهاده و جنگلها و کوهها روانه شده و از زن و فرزند و همه چیز خود پدر و مادر خود دست کشیده و به جوار خود نخوانی یا بواسطه گناهانی که مرتکب شده او را در آتش افکنی در حالی که او امید به بخشش تو دارد خدایا جوانی که جمجمه اش را به تو عاریه داده و در راه تو از هیچ تلاشی دریغ ننموده در عین حال خطاهایی نیز مرتکب نیز شده . حال او چگونه خواهد بود . آه خدایا چطور در جوار نورانی ات بایستد در عین حالی که عرق شرم می ریزد و آرزوی برگشتن به دنیا جهت جبران خطاها و گناهان خود می کند و خود فرمودی که هیچ راه برگشت نیست . خدایا بنده ای که یک عمر برای یافتن تو زحمت کشید چگونه خود را به او نمی نمایانی نه هرگز این نیست تو خیلی مهربانتر از این کلامی . خدایا مرا ببخش از اینکه شکر نعمتهای تو را به جا نیاوردم. خدایا مرا ببخش از اینکه از امانتی چون امام قدردانی ننموده و دستوراتش را بدقت اجرا نکردم . از نفس گفت تزکیه نکردم از دشمن گفت از او تبری نکردم از اهمیت جهاد گفت به جهاد بر نخواستم از خود نگفت که می ماند در آخرت است با توشه کم و یا زیاد اگر کم بود وای بحالت اگر زیاد بود خوش بحالت . آی مردم به چه چیز خود را مشغول کردید دو روز دنیا بر همه مردگان گذشت هیچ سودی نبردند مگر آنان که ایمان آوردند و در راه خدا جهاد کردند آی جوانان شرم ندارید از ان روزی که بچه دار شوید فرزندانتان بزرگ شده از شما بپرسند که در چنین زمانی بودید و اگر بودند به جنگ با کافران رفتید یا خیر حتما خواهند پرسید و مطمئنا بی جوانشان خواهید گذاشت. آی آنان که می توانید ولی حضور نمی یابید جواب تاریخ را چگونه خواهید داد . امام علی هم گرفتار چنین افرادی و البته از وضع موجود خیلی بیشتر به جهاد دعوتشان می نمود از گرمی و سردی زمانه می گفتند در عین حالی که از برق شمشیر کافران می هراسیدند . آی آندسته از مردم که رنگ عوض نموده و خودتان خوب مینمایانید از خدا و عقوبت آخرت هراس اگر ندارید لااقل آزاده باشید و اما تو ای همرزم تو ای همسنگر تو ای همدرد تو ای عاشقی که امام در جماران شب و روز به فکر توست قدر خود را بدان و به شکر خدا برخیز و نماز شکر بخوان که بحق خدایت نیکو آفرید تبارک ا... حسن الخالقین و مرحبا بر پدر و مادرت و اما پدر و مادر مهربانم از شما تشکر می کنم به بنده محبت فرمودید مرا ببخشید از اینکه فرزند خوبی برایتان نبودم جدا حلالم کنید و از خداوند طلب عفو و بخشش برایم نمایید ولی تو همسر خوب و مقاوم از شما تشکر می کنم خداوند تو را مورد عفو خود قرار دهد وبعد از من هر کاری خواستی بکن تابع احساسات خود نباش مسائل شرعی رارعایت کن ودر این صورت سفارش به فرزندانم می کنم اگر بزرگ شدید و این سفارش به شما رسید به شما عرض می کنم کع تقوای الهی پیشه کنید و نظم در کارها داشته باشید و سلاحم را در دست گرفته و پیامم را به گوش مردم برسانید و از خواهرانم می خواهم که زیاد ناراحتی نکنند و مرا ببخشند و برایم دعا کنند و برادرانم مرا عفو نمایند و از دوستان و آشنایان رضایت بطلبید. پدر و مادرم و همسرم و کمیل و زینب خداحافظ دیدار به قیامت. والسلام. زمان 11 شب چهارشنبه مورخه 65/6/4 . مکان : بیابان نقده. بنده گنهکار حسن رضوان خواه گلسفیدی. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار. تاریخ شهادت: 65/6/10. عملیات کربلای 2. حاج عمران پیا م شهید ای مردم اینقدر خود را به دنیا مشغول نکنید دنیا دار فناست آن چیزی که می ماند دار آخرت است با توشه کم یا زیاد. اگر کم بود وای بر حالتان اگر زیاد بود خوش به حالتان روح خود را به چه چیز مشغول کردید دو روز دنیا بر همه مردگان گذشت هیچ سود نبردند ای مردم مگر آنانکه ایمان آوردند و در راه خدا جهاد کردند. و اما تو ای همرزم، تو ای همسنگر، تو ای همدرد، تو ای عاشقی که امام جماران شب و روز به فکر توست قدر خود را بدان و بر شکر خدای برخیز و نماز شکر بخوان که به حق خدایت نیکو آفرید. بسم الله الرحمن الرحیم یا ایها الذین آمنوا هل ادلکم علی تجارة تنجیکم من عذاب الیم . تومنون بالله و رسوله و الا ای اهل ایمان آیا شما را به تجارتی سودمند که شما را از عذاب دردناک آخرت نجات بخشد . تجاهدون فی سیبل الله باموالکم و انفسکم ذالکم خیر لکم ان کنتم تعلمون سوره صف آیه 10 دلالت کنم آن تجارت این است که بخدا و رسول ایمان آرید و به دل و جان در راه خدا جهاد کنید . این کار از هر تجارت اگر دانا باشید برای شما بهتر خواهد بود . سپاس و ستایش خداوند کریمی را که کرم فرمود در چنین برهه از تاریخ مرا آفرید تا در پستی ها و بلندی های این زمانه ؟ به آزمایش و امتحان مشغول شوم امتحان در محضر مطلق در محضر کمال و سپاس آنرا که به بنده نعمت ارزانی داد و مرا نسبت به شریعت آشنا ساخت و مرا بصیر نمود تا کفر از حق جدا ساخته و با آن به جدال در افتم . جدالی که فقط رضایت او در اوست جنگی که تنها چیزی در آن ؟؟؟ دهد مادی و نفسانی است . و مرا نسبت به دنیا بی اعتنا ساخت . دنیائی که همه را می فریبد . دنیائی که به هیچ کس رحم نکرد و نمی کند . دنیائی که بواسطه دسترسی به آن همه گول خورده ها پیر می شوند خود جوان باقی است دنیائی که دنبال علی (ع) هم بود تا او را بفریبد ولی هرگز نتوانست و اما می فرماید دنیا ، دنیا برو دیگری را بفریب من علی (ع) را نمی توانی بفریبی ، اگر زنجیر بودی پاره پاره ات می کردم .......دنیا من ترا سه طلاقه کردم . مردم این از دنیا که امام اینگونه می فرماید .آه خدایا چقدر از چیزها فریبنده دنیا بیزارم اگر بواسطه گناهانی که مرتکب شدم نبود هیچ خوفی از مرگ نداشتم اگر اطمینان داشتم که گناهانم را می بخشی که جز این هم نخواهد بود هر آینه انتظار مرگ را می کشیدم مرگی که فقط رضایت و خوشنودی تو در آن باشد . خدایا چطور خواهد بود حال آن جوانی که از جوانی اش دست کشیده و نفس خود را به اندازه وسع خود زیر پا گذاشته و برای یافتن وجود مبارک تو به بیابانها و جنگلها و کوهها روانه شده و از زن و فرزند و همه چیز خود حتی پدر و مادر خود دست کشیده به جوار خود نخوانی تا بواسطه گناهانی که مرتکب شده او را در آتش افکنی در حالی که او امید به بخشش تو دارد - خدایا جوانی که بچه اش را بتو عاریه داده و در راه تو از هیچ تلاشی دریغ ننموده در عین حال خطاهایی نیز مرتکب شده حال او چگونه خواهد بود ، آه خدایا چطور در جوار نورانیّت بایستد در عین حالی که عرق شرم می ریزد و آرزوی برگشتن به دنیا جهت جبران خطاها و گناهان خود می کند و خود فرمودی که هیچ راه برگشت نیست . خدایا بندای بنده ات که عمری برای یافتن تو زحمت کشید چگونه خود را به او نمی نمایانی نه هرگز این نیست تو خیلی مهربانتر از این کلامی . خدایا مرا ببخش از اینکه شکر نعمتهای تو را بجا نیاوردم . خدایا مرا ببخش از اینکه از امانتی چون امام قدردانی نموده و دستوراتش را بدقّت اجرا نکردم . از به نفس گفت تزکیه نکردم از دشمن گفت از او تبری نکردم از اهمیّت جهاد گفت به جهاد بر نخاستم از خود نگفت ولی بخود مشغول شدم . آی مردم اینقدر خود را به دنیا مشغول نکنید دنیا دار فناست آنچیزی که می ماند دار آخرت است با توشه کم یا زیاد ، اگر کم بود وای بحالت اگر زیاد بود خوش بحالت آی مردم به چه چیز خود را مشغول کردید دور همه دنیا بر همه مردگان گذشت هیچ سودی نبردند مگر آنان که ایمان آوردند و در راه خدا جهاد کردند . آی جوانان شرم ندارید از آن روزی که بچه دار شوید فرزندانتان بزرگ شوند از شما بپرسد که در چنین زمانی بودید و اگر بودید به جنگ با کافران رفتید یا خیر حتماً خواهند پرسید و مطمئناً بی جوابشان خواهید گذاشت آی آنان که می توانید ولی حضور نمی یابید جواب تاریخ را چگونه خواهید داد . امام علی هم گرفتار این چنین افرادی بود البته از وضع موجود خیلی بیشتر به جهاد دعوتشان می نمود از گرمی و سرمای زمانه می گفتند در عین حالی که از برق شمشیر کافران می هراسیدند .آی آندسته از مردم که رنگ عوض نموده و خودتان خوب می نمایانید از خدا و عقوبت آخرت هراس اگر ندارید لااقل آزاده باشید . و امّْا تو ای همرزم تو ای همسنگر ، تو ای عاشقی که امام در جماران شب و روز بفکر توست قدر خود بدان و بشکر خدا برخیز و نماز شکر بخوان که بحق خدایت نیکو آفرید تبارک الله احسن الخالقین و مرحبا بر پدر و مادرت . و اما پدر و مادر مهربانم از شما تشکر می کنم به بنده محبت فرمودید مرا ببخشید از اینکه فرزند خوبی برایتان نبودم جداّ حلالم کنید و از خداوند طلب عفو و بخشش برایم نمائید . ولی تو همسر خوب و مقاوم از شما تشکر می کنم خداوند ترا مورد لطف خود قرار دهد . بعد از من هر کاری خواستی بکن تابع احساسات خود نباش مسائل شرعی را رعایت کن . در این صورت فرزندانم امین و زینب را به پدر و مادر تحویل بدهید به آنان نیز سفارش می کنم که فرزندانم را خوب تربیت کنند هر چند که پیر شدند و کمتر حوصله دارند ولی می باید ؟ بدهند و لطف کنند نگذارند احساس کمبود نمایند و مسائل معنوی و مادی آنان را بر طرف نمایند و سفارش به فرزندانم می کنم اگر بزرگ شدید و این سفارش به شما رسید به شما عرض می کنم که تقوی الهی پیشه کنید و نظم در کار داشته باشید اسلام را در دست گرفته و پیامم را به گوش مردم برسانید و از خواهرانم می خواهم که زیاد ناراحتی نکنند و مرا ببخشند و برایم دعا کنند و برادرانم مرا عفو نمایند و از دوستان و آشنایان رضایت بطلبید اما مقداری ؟ در کناری دارم که مهین در جریان است . پدر و مادرم و همسرم؟؟؟ خداحافظ مطیع خدا هستم والسلام زمان 1/4 11 شب چهارشنبه مورخه 65/6/4 مکان بیابان نقده حسن رضوانخواه گلسفیدی خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار