بسم الله الرحمن الرحیم بنام آن که سر نوشت من دردست اوست از چه بنویسم؟ از چه بگویم از خوشبختی و سعادت یا از بد بختی و سیاهی، دوزان غروب زندگی از چه بگویم از سلامت و پاکی جسم ،روان یا از بیماری و نامیدی از زندگی و دوران آینده مبهم .به گذشته خود می نگرم یا کوله باری از غم و اندوه به آینه خود نظری می افکنم. آیند مبهم. آری آینده مبهم خودم شاهد برای دیگران مبهم باشد ولی برای خودم مثل آفتاب و درخشش خورشید تابان روشن و واضع است که آینده پر از دوران تاریکی و ظلمانی را در پیش دارم. آینده ای که خیلی زود رخت زندگی خود را خواهم بست و به سرای ابدیت خواهم رفت. شاهد این همه خیال و فکرها من باشد ولی چیزی است بارها فکرم را به خود مشغول ساخته است. آه، آه از چه بگویم درد دل،خود ؟؟؟؟ وخیالی و شاهد حقیقتها و سیاهیهای زندگی خودرا به سپیدی این کاغذ جاری سازم، هنگامی که به چشمها و چهره ام در آینه می نگرم ؟؟؟؟ نه دور را می بینم که که فامیلان و آشنایان تسکین قلب به من می دهد. هنگامی که به بیماری خود می اندیشم هنگامی که اثر بیماری در من آشکار میشود. سکوت مرگباری در خیالها و فکرها ذهن من جان می گرید. فقط و فقط تاریکی، سیاهی و غروب زندگی را در ذهن آشکار می شود. گمان مبرید که از مرگ می ترسم هرگز. هرگز - با آن که توشه ای در راه ندارم فقط توشه هایم خدمت به خلق است باز هم از مرگ نمی ترسم و فقط از خداوند مهربان طلب آمرزش می کنم استغفر الله ای پروردگار من ای آفریدگار من قاصرم از بیان درد دلهایم کوچکم از حمل دردهایم ضعیفم از بیماریهای دردناکم اندوهگینم از اسرار دردهایم یاریم کن از بیان درد دلهایم تحمل دردهایم و بیماریهای درد ناکم جوانی هستم در میان میلیونها جوان دیگر . در آغاز جوانی زندگی خوبی و با نشاطی را در آرزوهایم بدیدار می گشت ولی هنگامی که بیماریها بر این جسم ناتوانم حمله ور شدند تمام آن آرزوهای شادی ؟؟؟ و کامیابی را از زندگی را از یاد بردم دیگر خنده ای از قلبم بیرون نجست همیشه خنده ایم تلخ تر از گریه هایم بود. امروز همه جوانان در آغاز زندگی با نشاط شان به طلوع زندگی می اندیشند ولی من به غروب زندی؟؟ همه دید به شفق نهادند ولی من دید به فلق خنده های همراه با سرور شادی جوانان را می بینم که آغاز زندگی خود که در پیش دارند نظارگر هستند ولی من با غم واندوه فراوان به نقطه دیگر نظر افکندم بسم الله الرحمن الرحیم الذین آمنو و هاجروا و جاهد و فی سبیل الله باموالهم وانفسهم اعظم درجة و عند الله اولئک هم الفایزون کسانی که به پرورگارشان ایمان آورده اند و برای برقراری دین خدا از دیارشان هجرت می کنند و برای پایداری و بقا اسلام و قرآن با جان و مال خود در راه خدا جهاد می کنند بزرگترین درجه و مقام را در نزد خداوند کریم دارند و به راستی آنان رستگاران دو عالمند (دنیا و آخرت) وصیتهای حقیرانه اینجانب علی جمشیدی به ملت مسلمان و مردم با ایمان جامعه اسلامی ایران را با نام خدا و با سلام بر منجی عالم بشریت و با درود و طول عمر به نایب بر حقش امام خمینی و قائم مقام رهبری حضرت آیت الله منتظری آغاز می کنم. ما باید پاسدار و وارث خون شهدای 15 قرن از زمان صدر اسلام تا امروز که برای پایداری و بقا قرآن و اسلام مبارزه می کند و از دیار و خانه و کاشانه خود برای مبارز با دشمنان خدا هجرت کردند و جان و مال و تمام هستی خود را برای اسلام فدا کرده اند باشیم و این مسئولیت عظیم بر دوش یکایک مردم با ایمان جامعه اسلامی که از منافع اسلام بهرمند می شوند سنگینی می کند. من نیز بنده ای هستم در این زمان که باید پاسدار وارث خون شهیدان گذشته باشم و جان خودم را در راه آن فدا سازم ولی از سوی دیگر لذات و خواهشهای نفسانی زود گذر مرا بسوی خود می کشد من با چشمهای خود می نگرم و به تاریخ خط سرخ شهیدان می اندیشم و پس از مدتها فک؟؟؟اندیشم تمام لذات و مادیات دنیوی را پشت می کنم و از مجالس جشن و سرور و شادی دور شدم به سوی سعادت واعی خود که همانا رسیدن به پروردگار و خدا معبود است را بر می گیرم همانا قرب و نزدیکی با خداوند و پروردگار رحیم جهاد فی سبیل الله و مبارزه تا برقراری حق بر پهنای گسترده این کره خاکی است می خواهم به خداوند برسم آنقدر به خط صراط المستقیم در پناه خداوند حرکت خواهم کرد که این سعادت عظیم نصیب من شود و به قول شاعر : ای خوش آن روز که پرواز کنم تا به دوست - تا به امید سر کویش پروبالی بزنم. حرکت به سوی او و نزدیک شدن به خداوند همانا مبارزه و جهاد در راه او است می خواهم با دیگر رزمندگان اسلام و آنانی که جان را به کف گرفته اند آنقدر با این دشمنان دین و اسلام مبارزه کنم دشمنانی که تمام هم و غمشان برای نابودی جامعه اسلام است دشمنان که با انواع فریب و مکر و حیله می خواهند ما را در چهار چوب مادیات و لذات زود گذر دنیوی زندانی کنند و جوی پیشرفت و کمال بسوی هدف متعالی اسلامی را بگیرند در رسیدن به دنیای ؟؟؟ را که منجلابی بزرگ برای انسانهای آزاده است را سعادت می خوانند و می خواهند همه ما در این منجلاب پست و وحشتناک نگه دارند. تا بهتر بتواند برکیان و جامعه مسلیمن رخنه کنند . و تمام منافع مادی و معنوی آنها را از بین ببرند و نمونه بارز آن سران مرتجع کشورهای اسلامی عربی است که چگونه خود را در این منجلاب انداخته اند و تمام منافع سر شار آنها به جیب کشورها و قدرتهای بزرگ و دشمنان اصلی اسلام می رود آنقدر آنها را گمراه و سر گردان کرده اند که به علیه کشور های اسلامی حمله ور می شوند در حالی که یک روز مبدا ء؟؟؟ اسلامی بودند ؟؟؟ بجنگم با این دشمنان دیرین اسلام این منافقین از خدا بی خبر این عمال سر سپرده شرق و غرب واجنبی های مزدور امپریالیسم که سعی در تعریف و از بین بردن دین اسلام دارند و می خواهند خون پاک شهدای 15 قرن خط سرخ تشیع را پایمال کنند و می خواهند بجنگم و سازش را به خود حرام کنم .افسوس افسوس می خورم که چرا زودتر به ندای پاک حسین حسین و ا؟؟ حل من ناصر خمینی را لبیک نگفتم و زودتر از این به جنگ خصم نرفته و زودتر در جنگ دشمنان و آزادی همکیشان ؟؟؟نان خود شرکت نجستم تا کی باید صدای فریاد مظلومیت انسانهای آزاد را بشنویم تا کی تماشا گر ظلم ستمگران تاریخ و مظلومیت مستضعفین جهان باشیم ای مسلمانان ایران ای مردمی که سالها زیر ستم جباران تاریخ بوده اید به صدای حل من ناصر حسین را لبیگ بگویید و برای جنگ با خصم خود را مهیا سازید مبادا امام را تنها بگذارید و مورد خشم و لعنت خداوند و آیندگان قرار گیرید همانطور که شما به کسانی که حسین را در روز عاشورا تنها گذاشتند و برعلیه او قیام کرده اند لعنت می فرستید. مبادا اسلام شهیدان را که در خاک خفته اند بر زمین بگذارید و خون شهیدان 15 قرن را پایمال کنید سعی کنید برای مبارزه جهاد فی سبیل الله هجرت کنید تا عاشقان و پویندگان راه حق را ببینید که چگونه برای رسیدن به معبود خود را به آب و آتش می زند ای مردم بر کسانی که هجرت کرده اند و از خانه و کاشانه خود به قصد جهاد فی سبیل الله خورده نگیرید و آنها را در نزد خود به احترام نگه دارید و احترام خانواده های شهدا را نگه دارید آنان خانواده ای هستند که فرزندانشان نگهبان دین و مذهب و ناموس کشورما بودند و آخر به معراج عشق رفتند و کوچ کردند بسوی معبود و خدای خود. از خانواده شهدا می خواهم که هرگز در هجرت فرزندانتان غمگین نباشید گر چه آرزوی هر مادری هست که بعد از مدتها زحمت و تلاش برای فرزندش می خواهد او به سعادت برسد، ای مادران شهیدان بدانید که فرزندتان به سعادت بزرگ دست یافتند چه سعادتی بالا تراز شهادت و رفتن بسوی خدا خود. هرگز گمان نکنید که فرزندتان را از دست داده اید آنان زنده اند در نزد پروردگار خود روزی می خورند و لا تحسبن الذین قتلوفی سببل الله امواتاً بل احیاءعندربهم یرزقون مادر و پدر عزیزم سالها رنج تربیت و پرورش مرا به دوش گرفته اید ولی من نتوانسته ذره ای از زحمات شما را جبران کنم و انشاء الله که ؟؟؟ ایزد توانا مزار می گیرم از شما بخاطر این همه زحمات شبانه روزی تشکر می کنم ازشما می خواهم در شهادت من غمگین نباشید نکند که گریه و ناراحتی باعث خوشحالی این منافقان کور دل شود آنچه آرزوی من بوده است بدان دست یافتم و به این شهادت افتخار می کنم از خواهران و برادرم می خواهم که راه شهیدان را به هر طریقی ادامه دهید چه جهاد فی سبیل الله چه با تحصیل علم و دانش که قلم دانشمندان از خون شهیدان بالاتر است و هرگز نباید جهاد و مبارزه در راه خدا را فرا موش شود از برادران دینی خودم می خواهم که نگذارید این منافقین و سر سپرده امیریالیسم و این اجنبی های خود فروخته شرق و غرب هر کاری که خواستند انجام دهند سعی کنید آنان را بسوی اسلام و قرآن جذب کنید همیشه یادتان باشد که تولی و تبدی بعد از امر به معروف و نهی از منکر قراردارد . نکند یک نفر که یک گناهی کوچکی انجام داده است از آن ؟؟دی بجوید و او به حال خود وا گذارید سعی کنید اول او را به معروف امر و منکر نهی کنید . بعد از آن اگر موثر واقع نشد از او دوری بجویید بسمه تعالی ×اصل وصیت نامه شهید میباشد که مورد گواهی خانواده شده است× جمشیدی - حسن جمشیدی