بسم الله الرحمن الرحیم الذین آمنو و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم و درجه عندالله و اولئک هم الفائزون آنانکه ایمان آوردند و هجرت کردند و جهاد کردند، در راه خدا جان و مالشان را داده اند آنانند که در نزد خدا رستگارند. وصیتنامه اینجانب صفرعلی یعقوبی خالکیاسری در تاریخ 63/12/6 قبل از عملیات به امید قبول شدگان درگاه حق تعالی و به حکم وظیفه شرعی و انسانی وصیت خودم را با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی جهان امام خمینی آغاز می کنم , پدر و مادر عزیزم و همسر گرامیم ما بکشیم و چه کشته شویم پیروزیم . شهادت همچون میوه ایست که نمی توان آنرا کال از درخت چید . شهادت آگاهی است که برای وصول به این آگاهی سرمایه گذاری عظیمی کرد. باید خدا و قرآن را شناخت و باید با پوست خود آنرا لمس کرد و یا به عبارت دیگر از مرحله ایمان و جهاد گذشت تا شهادت نصیب ما شود من شروع کردم و امیدوارم که با یک پیروزی کامل برای خدا و اسلام و قرآن جان بی ارزشم را به آفریننده خود تسلیم نمایم. امیدوارم که برای شما یک فرزند نیکو صالح بوده باشم و از شما آفریننده می خواهم پس از شهادتم هیچ گونه ناراحتی به خود راه ندهید زیرا من به آرزوی خود رسیدم وامیدوارم برادران ودیگر همرزمانم بتوانند با پایداری از یان کشور اسلامی دفاع کنند شما را به نماز ودوری از گناه سفارش می کنم پیام من را به تمام ملت قهرمان وشهید پرورایران برسانید ای ملت قهرمان وای امت بزرگ وار من به عنوان یک برادر به شما توصیه می کنم گوش به حرف این گروهای فاسد وضد اسلامی ندهید شما را به خدا قسم این امام را تنها نگذارید پیرو خط امام باشید تا اینکه پیروز شوید وپیروزی از آن شماست وتوای پدر ومادر عزیزم هر موقعی که یادمن افتاده اید بیائید برسر قبرم واگر خاستید گریه کنیدبرای آن طفل شش ماه حسین ( ع ) گریه کنید که آن طفل مظلوم در روز عاشورا هدف تیر دشمن قرار گرفت و ما پیرو همان مکتب هستیم. مادر مگر امام حسین و یارانش در روز عاشورا برای اسلام شهید نشدند؟ مادر مگر حضرت عباس (ع) دو دستش را از بدن جدا نکردند ؟ مگر علی اکبر و حضرت قاسم شهید نشدند من هم پیش خدا , اگر شهید شدم روسفیدم و وکیل و وصی خودم را در این وصیت ذکر می کنم , اوّل بیاری خدا وکیل خود را پدرم قرار میدهم و وصی خودم را به همسرم میدهم, و به همسرم وصیتی دارم با خودت, همسر عزیزم من پیش شما خیلی شرافتمندم ولی از شما معذرت میخواهم ـ همسر عزیزم که خودت از همه بهتر میدانی من از نظر مال چیزی ندارم و تنها چیزی که دارم ـ خود از همه بهتر میدانی همان هم درخانه است شما همسر عزیزم بعد از من دخترم را مانند دختران حسین (ع) زینب وار تربیت کن تا آن هم بزرگ شود و در پشت جبهه راه مرا ادامه دهد و من از تو میخواهم که طوری با دخترم سمیه خانم رفتار کنید که سمیه خانم ایجاد ناراحتی بابا نکند. 63/12/6 صفر علی یعقوبی