بسم الله الرحمن الرحیم

 وصیت نامه پاسدار شهید(بسیج مهدی حسین پور)

اشهدان لا اله الله                 اشهدان محمد رسول الله 

انا الله یحّب الذّین یقاتلون فی سبیل صفّا کانهّم بنیا نا  مرصوص

 خداوند دوستار  جنگاورانی است که در راه او صف بسته و چون دژ نفوذ ناپذیری در راه او ایستاده و نبرد می کند اینجانب مهدی حسین پور فرزند سلیمان حسین پور ساکن روستای بالا چاف ما ایرانی ها مثل مردم بی وفای کوفه نیستیم که در کوفه حضرت مسلم (ع) و در سرای کربلا امام حسین (ع) را تنها گذاشتند اکنون وقت انجام وعده ای که من برای خود داده ام فرا رسیده است با پیام حسین زمان  خمینی کبیر دیگر نتوانستم طاقت بیاورم و برای احیای اسلام عزیز و انجام وعده خود داوطلبانه به جبهه رفتم وصیتی دارم با پدر و مادر عزیز و برادر و خواهران مهربانم پدرم درود بر تو که چون ابراهیم خویش را به فرمان باریتعالی به قربان گاه فرستادی بدان و آگاه باش که اسماعیل تو از فرمان خدای بزرگ سرباز نمی زنند و مرگ در راه خدا را جز شهادت نمیدانند و زندگی را جز جهاد در راه عقیده درست نمیداند و شهادت را جزء بهترین نعمتهای خداوند میدانند. خدا حافظ: پدر عزیزم مادر عزیزم که بعد از خدا مهربانترین و عزیزترین موجودها نزد من هستی و من به وجود  تو مادر افتخار می کنم که چنین فرزندی تربیت  کردی که افتخار اسلام است مادرم به من درس آموختی که پای خود را جای پای یاران حسین بن علی (ع) گذارده ام و چه کشته  شوم و چه زنده برگردم برای تو افتخار بزرگ است مادر اگر من شهید شدم برای من گریه نکنید. خداحافظ ای مادر مهربان و خوبم خدا حفظ ای برادران عزیزم هوشیار باشید و غیر اسلام و قرآن به چیز دیگر  فکر نکنید و هر چیز سلاح انسان است در این کتاب و قرآن نهفته است و شما نیز سعی کنید که در راه خدا را ترویج نمايید و در این را از جان و مال خویش دریغ نفرمایند خدا حافظ ای برادران عزیزم و خواهران مهربانم حجاب و عفت و پاک دامنی را سر لوحه زندگی خودتان قرار دهید و همیشه فاطمه وار و زینب گونه زندگی و مبارزه کنید خدا حافظ ای خواهران خوبم خدا حافظ و پیامی دارم برای دوستان و انجمن اسلامی بالا چاف سعی کنید در همه کارهایتان به یاد خدا باشید و با نام و یاد او همه کارها سر لوحه خود قرار دهید. برادر کوچک شما مهدی حسین پور و مادرم امیدوارم که من هم در این راه باشم شما گریه نکنید چون مادرم اگر شما گریه کنید و پس آن مادرانی که شهید دادند آنها چه باید کنند و مادرم من که مثل ابوذر زمان نیستم ابوذر با آن همه شجاعت که داشت از دنیا رفت و من که بالا تر از ابوذر نیستم و پس من هم باید مادرم و پدرم باید بروم و این کفارها و این منافقان از خدا بی خبر بجنگ و راه حسین زمانم را لبیک گویم و مادرم امیدوارم شما هم صبر داشته باشید و خداوند به شما مادر و پدر عزیزم صبر دهد و مادرم من میدانم من دست راست تو بودم و چه کنم باید بروم و سنگر برادری خود را پر کنم و راه آنها را ادامه دهم و امیدوارم مادرم هلالم کنی 

والسلام