بسم الله الرحمن الرحیم وصیت نامه برادر شهید حسین ابوالقاسمی من حسین ابوالقاسمی، فرزند علی، متولد سال 1342، از روستای میان محله نرکه بنام خدائی که بمن توفیق شهادت در راه خودت عنایت کردی و مرا از یاران به حق امام زمان و نائب برحقش امام خمینی قرار دادی و به درگاه تو شکر و سپاه می گویم و از این خشنودم که در کربلای کشور ایران به شهادت برسم و بتوانم روحم را از این همه فسادها نجات دهم و خودم را از هرگونه بری رها سازم. به خدا قسم مرگ سرخ هیچ امر مکروه و خلاف انتظار و تازه ای را برایم پدید نیاورده و هیچ چیز ناپسندی رخ نداده است. نه تنها شهادت برایم ناگوار نبوده، بلکه آنقدر به این سرنوشت علاقه داشتم و رسیدن به آن برایم شورانگیز و هیجان آور بود همانند کسی که در شب تاریک در جستجوی آب در صحرا و بیابان می گردد و ناگاه چاه آبی و سرچشمه ای پیدا می کند و همانند آنکه گمشده ای دارد که مدتها در جستجوی اوست و ناگاه گمشده خود را می یابد، شهادت برایم دوست داشتنی و شورانگیز بوده. ای امت مسلمان و ای امت شهیدپرور، من با شهادتم و با خونم نهال انقلاب را آبیاری کرده. نه تنها من بلکه تمام عزیزانی را که در این راه شهید شده اند به کام شیرین خود رسیده اند، نکند خدای ناکرده حاصل خون شهدا را پایمال کنید و از اینکه مسئولیتی به گردن شما گذاشته اند بخواهید از زیر آن مسئولیت شانه خالی کنید. اگرچه به خیال خامتان کسی که شما را نمی بیند، ولی خدا بر همه اعمال ما آگاه است و در روز جزا پرونده اعمال ما را پیش چشمهایمان باز می کنند. وقتی که اعمال زشت و خودپسند خودمان را نگاه کنیم می گوئیم خدایا ما را ببخش. ما را عفو کن و التماس می کنیم. ولی خداوند بهتر می داند که ماها را باز به دنیا بفرستد همان اعمالمان را تکرار خواهیم کرد. پس شما ملت و روستائی و خانواده ام مواظب حرکات و رفتارتان باشید که هر حرکت و رفتار شما در دفتر اعمالتان ثبت و در روز جزا در جلوتان شاهدی است عینی و حاضر بر کرده شما در روی زمین. ای مؤمنان و ای پدران و مادران حرمت خون شهیدانتان را داشته باشید و از خون شهیدانتان جهت رسیدن به اهداف درونی استفاده نکنید. پس دنیائی فکر نکن فقط به فکر آخرت باش و اعمال خود را طوری انجام دهید که آن دنیا بتوانی جوابگوی اعمال شما باشید. زمان امام زمان است و کسانی که از حدود و دستورات و فرمان امام زمان که نماینده از طرف خداست سرپیچی کنند جزء گمراهان و دشمنان حقیقی اسلام و مسلمین شناخته خواهند شد. من از شما خانواده ام و روستائیان می خواهم بر مزار من بمائید، به حال من گریه نکنید، بلکه گریه شما برای آن یگانه مردی باشد که در صحرای کربلا با لب تشنه ولی آغشته بخون به شهادت رسید. حالا بیا و ببین که من شهید از چه رنج می برم و من از آن رنج می کشم که تا زنده بودم نتوانستم به کلیه خواهران و مادران و برادران و پدران بگویم که حجاب و پوشانیدن نزد خدا چه مسئله مهمی است. اگرچه من شاهد بدان عمل نکرده باشم، ولی به شما این وصیت را می کنم چه در خانه، چه در مسجد، چه در محل کار و هرکجا که هستید حجاب و رفتار اسلامی را رعایت کنید. اگر مشاهده کردیم که کسی نمی خواهد اخلاق و رفتار اسلامی و حجاب اسلامی را رعایت کند او شیطان است و شیطان نفس اماره درونی است. شما ای برادر و خواهر فرو می رود و در بعضی جا نفس جانشین اماره می شود که شما به عنوان وصیت از یک برادر و فرزند کوچکتر بپذیرید و جلوی نفستان را بگیرید که اگر بتوانید در این راه موفق شوید می توانید در آخرت هم سعادتمند شوید. ای خواهر و برادر اخلاق و رفتار اسلامی را به گونه ای رعایت کنید که هرکس با شما برخورد کرد از شما درس اخلاق بگیرند. اگر می خواهیم نمونه ای برایتان مثال بزنم. همین امام خمینی این بت شکن زمان ما را درنظر بگیریم که با چه خونسردی در برابر دشمنان اسلام می ایستد. مردم روستای من تا می توانید در برابر دشمنان در هرکجا که هستید بی امان خود علیه کافران تجاوزگران بایستید و فرزندانتان را طوری تربیت کنید که ادامه دهنده راه حسین (ع) و فاطمه زهرا سلام ا... علیه باشند. برادران و خواهران با هم وحدت داشته باشید و در نماز جماعت و دعای کمیل و وتوسل شرکت کنید و خانواده عزیزم هیچ فکر نکنید که حسین از بین شما رفت، ولی غم او پشتتان را نباید خمیده کند چون دشمنان می خواهند که اگر خانواده شهیدی داده با حرکت منافقانه در خانواده شهید نفوذ کنند تا به حکومت اسلامی برسند و هرگز به این خواسته شوم و پلید خودشان نمی رسند. والسلام خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار وصیت نامه شهید حسین ابوالقاسمی پدر و مادر عزیزم سلام؛ در زندگی رنج فراوان بشما داده ام ولی امیدوارم که جانم را در راه شما فدا کنم که راه شما همان راه خداست. امیدوارم هیچ وقت به من ناکام نگوئید چون من در نهایت کام را گرفتم که بهترین نعمتهاست. برای من گریه نکنید زیرا بردباری و صبر شما بیشتر باعث شکست دشمن می شود. مادرم؛ بمن درس آموختی که پای خود را جای پای یاران حسین بن علی گذارده ام و چه کشته شوم و چه سالم برگردم مادر برای تو افتخاری بزرگ است. پدر و مادر و خواهر و برادر عزیزم، امکان دارد اتفاقی واقع شود که جنازه من بدست شما نرسد آنگاه بیاد شهدای کربلا بیفتید و ناراحت نشوید و هروقت دلتان گرفت به وادی شهدای املش بروید و به مزار این همه شهید بنگرید، آن وقت درد خود را فراموش خواهید کرد. به شما مردم ایران به خصوص مردم حق شناس گیلان وصیت می کنم که فریب این ضدخلقی ها را نخوریم. ای خواهران عزیزم؛ حجاب و عفت و پاکدامنی را سرلوحه زندگی خودتان قرار دهید و همیشه فاطمه وار و زینب گونه زندگی و مبارزه کنید. این آب و خاک و مکتب اسلام بر گردن من حق دارند، در حفظ آنها کوشش کنید و نگذارید بدست اجنبیان از بین برود. اسلحه ام را از زمین بردارید و راهم را ادامه دهید که اطمینان دارم ادامه خواهید داد. رهبر عزیز را تنها نگذارید و همیشه از او تبعیت کنید. مادر جان حال وقت آن رسیده که رسالت زینب وار خود را نشان دهی. گریه نکن. بخند و خوشحال باش. زیرا در راه هدف مقدسی گام برداشته و جان باخته ام. پس چه خوب است آدمی در راه خدا از این مرحله بگذرد. بعداز شهادتم سیاه نپوشید و عزا نگیرید چون شب دامادیم است و خوب می دانید قلب و روحم همیشه پیش معبودی بود که از همه کس به او نزدیکترم و این آرزوی من بود و می خواهم که شیرینی و نقل و میوه بدهید و افتخار کنید که چنین فرزندی را روانه انقلاب کردید. راهی که من انتخاب کردم راه حقیقت و درستی است. پدرم؛ درود بر تو که چونان ابراهیم فرزند خویش را به فرمان خدای بزرگ به قربانگاه فرستادی. من از تمام برادران می خواهیم که از شهادت نترسند. شهید کسی است در تاریخ نامش ثبت می شود و تا ابد زنده است. من تقاضایی که از فامیلین دارم این است که سیاه نپوشند که دشمن از این موقعیت سوءاستفاده می کند و هرگز گریه نکنید و در تشیع جنازه ام خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار فراموش نشود و به خانواده ام بگوئید که هیچ ناراحت نباشند چون که من در راه حسین شهید شده ام و از برادران انجمن اسلامی از که می خواهم که با هم متحد شوید. وقتی جنازه ام را آورده اند در زیر پای شهید سلیمان ابوالقاسمی قرار دهید چون از هر لحاظ از ما بزرگتر بود. خصوصاً من از ایشان درس می آموختم و واقعاً داشت فعالیت می کرد. آنهایی که می خواستند سر شهید سلیمان را بریدند سر ما را می خواهند ببردن آنها را شما برادر سلمان می شناسید آنها را نگذارید در تشیع جنازه ام شرکت کنند. بسم الله الرحمن الرحیم من حسین ابوالقاسمی فرزند علی متولد سال 1342 از روستای میان محله ؟ بنام خائی که به من توفیق شهادت در راه خودت عنایت کردی و مرا از یاران به حق امام زمان و نائب بر حقش امام خمینی قرار دادی و به درگه تو شکر و سپاس می گویم و از این خشنودم که در کربلای کشور ایران به شهادت برسم و بتوانم روحم را از این همه فسادها نجات دهم و خودم را از هر گونه ؟ رها سازم به خدا قسم مرگ سرخ هیچ امر مکروه و خلاف انتظار و تازه ای را برایم پدید نیاورده و هیچ چیز ناپسندی رخ نداده است تنها شهادت برایم ناگوار نبود بلکه آنقدر به این سرنوشت علاقه داشتم و رسیدن به آن برایم شورانگیز و هیجان آور بود که همانند کسی در شب تاریک در جستجوی آب در صحرای بیابان می گردد و ناگاه چاه آبی و سرچشمع ای پیدا کند و همانند آنکه گمشده ای دارد که مدتها در جستجو اوست و ناگاه گمشده خود را می یابد شهادت برایم دوست داشتنی و شورانگیز بوده ای ملت مسلمان و ای امت شهیدپرور من با شهادتم و با خونم نهال انقلاب را آبیاری کرده نه تنها من بلکه تمام عزیزانی را که در این راه شهید شده اند به کام شیرین خود رسیده اند نکند خدای ناکرده حاصل خون شهدا را پایمال کنید و از اینکه مسئولیتی به گردن شما گذاشته اند بخواهید از زیر مسئولیت شانه خالی کنید.اگرچه به خیال خامتان کسی که شما را نمی بینید.ولی خدا بر همه اعمال ما آگاه است و در روز جزا پرونده اعمال ما را پیش چشمهامان باز می کنند وقتی که اعمال زشت و خودپسند خودمان را نگاه می کنیم می گوئیم خدایا ما را ببخش ما را عفو کن و التماس می کنیم ولی خداوند بهتر می داند که ماها را به دنیا بفرستد.همان اعمال مارا تکرار خواهیم کرد پس شما ملت و هم روستائی و خانواده ام مواظب حرکات و رفتارتان باشید که هر حرکت و رفتار شما در دفتر اعمالتان پشت و در روز جزاء رو در رویتان شاهدی است عینی و حاضر بر کرده شما در روی زمین ای مؤمنان و ای پدران و مادران حرمت خون شهیدانتان را داشته باشید و از خن شهیدتان جهت رسیدن به اهداف درونی استفاده نکنید پس دنیایی فکر نکن.فقط به فکر آخرت باش و اعمال خود را طوری انجام دهید که آن دنیا بتوانی جوابگوی اعمال شما باشید اگر مشاهده کردیم که کسی نمی خواهد اخلاق و رفتار اسلامی و حجاب اسلامی رارعایت کند بدانید که او شیطان است و شیطان نفس اماره درونی است.شما ای برادر و خواهر فرو می رود و در بعضی جا نفس جانشین اماره میشود که شما به عنوان وصیت از یک برادر و فرزند کوچکتر بپذیرید و جلوی نفستان را بگیرید که اگر بتوانید در این راه موفق شوید می توانید در آخرت هخم سعادتمند شوید ای خواهر و برادر -اخلاق و رفتار اسلامی را به گونه ای رعایت کنید که هر کس با شما برخورد کرد از شما درس اخلاق بگیرند اگر می خواهید نمونه ای برایتان مثال بزنم.همین امام خمینی این بت شکن زمان ما را در نظر بگیرید که با چه خونسردی در برابر دشمنان اسلام می ایستد فرمان امام زمان است و کسانی که از حدود و دستورات و فرمان امام زمان که نماینده از طرف خداست سرپیچی کنند جزء گمراهان و دشمنان حقیقی اسلام و مسلمین شناخته خواهد شد من از شما خانواده ام و روستائیانم می خواهم بر مزار من بیائید به حال من گریه نکنید گریه شما برای آن یگانه مردی باشد که در صحرای کربلا با لب تشنه ولی آغشته به خون به شهادت رسید حالا بیا ببین که من شهید از چه رنج می برم و من از آن رنج می کشم که تا زنده بودم نتوانستم به کلیه خواهران و مادران و برادران وپدران بگویم که حجاب و پوشانیدن نزد خدا چه مسئله مهمّی است اگر چه من شاهد[شاید] بدان عمل نکرده باشم ولی به شما این وصیت را می کنم چه در خانه چه در مسجد چه در محل کار و هرکجا که هستید حجاب و رفتار اسلامی را رعایت کنید.مردم روستای من تا می توانید در برابر دشمنان در هر کجا که هستید بی امان خود علیه کافران و تجاوزگران بایستید و فرزانتان[فرزندانتان] را طوری تربیت کنید که ادامه دهنده راه حسین(ع) و فاطمه زهرا سلام ا... علیها باشد برادران و خواهران و با هم وحدت داشته باشید و در نماز جماعت و دعای کمیل و توسل شرکت کنید و خانواده عزیزم هیچ فکر نکنید که حسین از بین شما رفت ولی غم او پشتتان را نباید خمیده کنید چون دشمنان می خواهند که اگر خانواده ای شهید داده با حرکت منافقانه در خانواده شهید نفوذ کنند تا به حکومت اسلامی برسند و هرگز به این خواسته شوم و پلید خودشان نمی رسند وصیت نامه شهید حسین ابوالقاسمی پدر و مادر عزیزم.سلام:در زندگی رنج فراوان بشما داده ام ولی امیدوارم که جانم را در راه شما فدا کنم که راه شماهمان راه خداست .امیدوارم هیچ وقت به من ناکام نگوئید چون من در نهایت کام را گرفتم که بهترین نعمتهاست برای من گریه نکنید زیرا بردباری و صبر شما بیشتر باعث شکست دشمن می شود. مادرم .بمن درس آموختی که پای خود را جای پای یاران حسین بن علی گذارده ام و چه کشته شوم و چه سالم برگردم مادر برای تو افتخاری بزرگ است.پدر و مادر و خواهر و برادر عزیزم.امکان دارد اتفاقی واقع بشود که جنازه من بدست شما نرسد آنگاه بیاد شهدای کربلا بیفتد و ناراحت نشوید و هر وقت دلتان گرفت به وادی شهدای املش بروید و به مزار این همه شهید بنگرید آن وقت درد خود را فراموش خواهید کرد.به شما مردم ایران به خصوص مردم حق شناس گیلان وصیت می کنم که فریب این ضد خلقی ها را نخورید.ای خواهران عزیزم .حجاب و پاکدامنی را سرلوحه زندگی خودتان قرار دهید و همیشه فاطمه وار و زینب گونه و مبارزه کنید - این آب و خاک و مکتب اسلام بر گردن من حق دارند.در حفظ آنها کوشش کنید و نگذارید بدست اجنبیان از بین برود-اسلحه ام را از زمین برداریم و راهم را ادامه دهیم که اطمینان دارم ادامه خواهید داد -رهبر عزیز را تنها نگذاریم و همیشه از او تبعیت کنید.مادرجان.حال وقت آن رسیده که رسالت زینب وار خود را نشان دهی گریه نکن.بخند و خوشحال باش.زیرا در راه هدف مقدسی گام برداشته و جان باخته ام پس چه خوب است آدمی در راه خدا از این مرحله بگذرد.بعد از شهادتم سیاه نپوشید و عزا نگیرید چون شب دامادایم است و خوب می دانید قلب و روحم همیشه پیش معبودی بود که از همه کس به او نزدیکترم و این آرزوی من بود و می خواهم که شیرینی و نقل و میوه بدهید و افتخار کنید که چنین فرزندی را روانه انقلاب کردید.راهی که من انتخاب کردم راه حقیقت و درستی است.پدرم.درود بر تو که چونان ابراهیم فرزندی خویش را به فرمان خدای بزرگ به قربانگاه فرستادی.من از تمام برادران می خواهیم که از شهادت نترسند.شهید کسی است در تاریخ نامش ثبت میشود و تا ابد زنده است.من تقاضایی که از فامیلین دارم این است که سیاه نپوشند که دشمن از این موقعیت سوء استفاده می کند و هرگز گریه نکنید و در تشییع جنازه ام خدایا-خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار فراموش نشود و به خانواده ام بگوئید که هیچ ناراحت نباشید چون که من در راه حسین شهید شده ام و از برادران انجمن اسلامی ؟ که می خواهم که باهم متحد شویم وقتی جنازه ام را آورده اند در زیر پای شهید سلیمان ابوالقاسمی قرار دهید چون از هر لحاظ از ما بزرگتر بود خصوصاً من از ایشان درس می آموختم وواقعاً داشت فعالیت می کرد آنهایی که می خواستند سر شهید سلیمان را بریدنند[بریدند] سر ما را می خواهند ؟ آنها را شما برادر سلمان می شناسید آنها را نگذارید در تشییع جنازه ام شرکت کنند. بسم الله الرحمن الرحیم من حسین ابوالقاسمی فرزند علی متولد سال 1342 از روستای میان محله ؟ بنام خائی که به من توفیق شهادت در راه خودت عنایت کردی و مرا از یاران به حق امام زمان و نائب بر حقش امام خمینی قرار دادی و به درگه تو شکر و سپاس می گویم و از این خشنودم که در کربلای کشور ایران به شهادت برسم و بتوانم روحم را از این همه فسادها نجات دهم و خودم را از هر گونه ؟ رها سازم به خدا قسم مرگ سرخ هیچ امر مکروه و خلاف انتظار و تازه ای را برایم پدید نیاورده و هیچ چیز ناپسندی رخ نداده است تنها شهادت برایم ناگوار نبود بلکه آنقدر به این سرنوشت علاقه داشتم و رسیدن به آن برایم شورانگیز و هیجان آور بود که همانند کسی در شب تاریک در جستجوی آب در صحرای بیابان می گردد و ناگاه چاه آبی و سرچشمع ای پیدا کند و همانند آنکه گمشده ای دارد که مدتها در جستجو اوست و ناگاه گمشده خود را می یابد شهادت برایم دوست داشتنی و شورانگیز بوده ای ملت مسلمان و ای امت شهیدپرور من با شهادتم و با خونم نهال انقلاب را آبیاری کرده نه تنها من بلکه تمام عزیزانی را که در این راه شهید شده اند به کام شیرین خود رسیده اند نکند خدای ناکرده حاصل خون شهدا را پایمال کنید و از اینکه مسئولیتی به گردن شما گذاشته اند بخواهید از زیر مسئولیت شانه خالی کنید.اگرچه به خیال خامتان کسی که شما را نمی بینید.ولی خدا بر همه اعمال ما آگاه است و در روز جزا پرونده اعمال ما را پیش چشمهامان باز می کنند وقتی که اعمال زشت و خودپسند خودمان را نگاه می کنیم می گوئیم خدایا ما را ببخش ما را عفو کن و التماس می کنیم ولی خداوند بهتر می داند که ماها را به دنیا بفرستد.همان اعمال مارا تکرار خواهیم کرد پس شما ملت و هم روستائی و خانواده ام مواظب حرکات و رفتارتان باشید که هر حرکت و رفتار شما در دفتر اعمالتان پشت و در روز جزاء رو در رویتان شاهدی است عینی و حاضر بر کرده شما در روی زمین ای مؤمنان و ای پدران و مادران حرمت خون شهیدانتان را داشته باشید و از خن شهیدتان جهت رسیدن به اهداف درونی استفاده نکنید پس دنیایی فکر نکن.فقط به فکر آخرت باش و اعمال خود را طوری انجام دهید که آن دنیا بتوانی جوابگوی اعمال شما باشید اگر مشاهده کردیم که کسی نمی خواهد اخلاق و رفتار اسلامی و حجاب اسلامی رارعایت کند بدانید که او شیطان است و شیطان نفس اماره درونی است.شما ای برادر و خواهر فرو می رود و در بعضی جا نفس جانشین اماره میشود که شما به عنوان وصیت از یک برادر و فرزند کوچکتر بپذیرید و جلوی نفستان را بگیرید که اگر بتوانید در این راه موفق شوید می توانید در آخرت هخم سعادتمند شوید ای خواهر و برادر -اخلاق و رفتار اسلامی را به گونه ای رعایت کنید که هر کس با شما برخورد کرد از شما درس اخلاق بگیرند اگر می خواهید نمونه ای برایتان مثال بزنم.همین امام خمینی این بت شکن زمان ما را در نظر بگیرید که با چه خونسردی در برابر دشمنان اسلام می ایستد فرمان امام زمان است و کسانی که از حدود و دستورات و فرمان امام زمان که نماینده از طرف خداست سرپیچی کنند جزء گمراهان و دشمنان حقیقی اسلام و مسلمین شناخته خواهد شد من از شما خانواده ام و روستائیانم می خواهم بر مزار من بیائید به حال من گریه نکنید گریه شما برای آن یگانه مردی باشد که در صحرای کربلا با لب تشنه ولی آغشته به خون به شهادت رسید حالا بیا ببین که من شهید از چه رنج می برم و من از آن رنج می کشم که تا زنده بودم نتوانستم به کلیه خواهران و مادران و برادران وپدران بگویم که حجاب و پوشانیدن نزد خدا چه مسئله مهمّی است اگر چه من شاهد[شاید] بدان عمل نکرده باشم ولی به شما این وصیت را می کنم چه در خانه چه در مسجد چه در محل کار و هرکجا که هستید حجاب و رفتار اسلامی را رعایت کنید.مردم روستای من تا می توانید در برابر دشمنان در هر کجا که هستید بی امان خود علیه کافران و تجاوزگران بایستید و فرزانتان[فرزندانتان] را طوری تربیت کنید که ادامه دهنده راه حسین(ع) و فاطمه زهرا سلام ا... علیها باشد برادران و خواهران و با هم وحدت داشته باشید و در نماز جماعت و دعای کمیل و توسل شرکت کنید و خانواده عزیزم هیچ فکر نکنید که حسین از بین شما رفت ولی غم او پشتتان را نباید خمیده کنید چون دشمنان می خواهند که اگر خانواده ای شهید داده با حرکت منافقانه در خانواده شهید نفوذ کنند تا به حکومت اسلامی برسند و هرگز به این خواسته شوم و پلید خودشان نمی رسند وصیت نامه شهید حسین ابوالقاسمی پدر و مادر عزیزم.سلام:در زندگی رنج فراوان بشما داده ام ولی امیدوارم که جانم را در راه شما فدا کنم که راه شماهمان راه خداست .امیدوارم هیچ وقت به من ناکام نگوئید چون من در نهایت کام را گرفتم که بهترین نعمتهاست برای من گریه نکنید زیرا بردباری و صبر شما بیشتر باعث شکست دشمن می شود. مادرم .بمن درس آموختی که پای خود را جای پای یاران حسین بن علی گذارده ام و چه کشته شوم و چه سالم برگردم مادر برای تو افتخاری بزرگ است.پدر و مادر و خواهر و برادر عزیزم.امکان دارد اتفاقی واقع بشود که جنازه من بدست شما نرسد آنگاه بیاد شهدای کربلا بیفتد و ناراحت نشوید و هر وقت دلتان گرفت به وادی شهدای املش بروید و به مزار این همه شهید بنگرید آن وقت درد خود را فراموش خواهید کرد.به شما مردم ایران به خصوص مردم حق شناس گیلان وصیت می کنم که فریب این ضد خلقی ها را نخورید.ای خواهران عزیزم .حجاب و پاکدامنی را سرلوحه زندگی خودتان قرار دهید و همیشه فاطمه وار و زینب گونه و مبارزه کنید - این آب و خاک و مکتب اسلام بر گردن من حق دارند.در حفظ آنها کوشش کنید و نگذارید بدست اجنبیان از بین برود-اسلحه ام را از زمین برداریم و راهم را ادامه دهیم که اطمینان دارم ادامه خواهید داد -رهبر عزیز را تنها نگذاریم و همیشه از او تبعیت کنید.مادرجان.حال وقت آن رسیده که رسالت زینب وار خود را نشان دهی گریه نکن.بخند و خوشحال باش.زیرا در راه هدف مقدسی گام برداشته و جان باخته ام پس چه خوب است آدمی در راه خدا از این مرحله بگذرد.بعد از شهادتم سیاه نپوشید و عزا نگیرید چون شب دامادایم است و خوب می دانید قلب و روحم همیشه پیش معبودی بود که از همه کس به او نزدیکترم و این آرزوی من بود و می خواهم که شیرینی و نقل و میوه بدهید و افتخار کنید که چنین فرزندی را روانه انقلاب کردید.راهی که من انتخاب کردم راه حقیقت و درستی است.پدرم.درود بر تو که چونان ابراهیم فرزندی خویش را به فرمان خدای بزرگ به قربانگاه فرستادی.من از تمام برادران می خواهیم که از شهادت نترسند.شهید کسی است در تاریخ نامش ثبت میشود و تا ابد زنده است.من تقاضایی که از فامیلین دارم این است که سیاه نپوشند که دشمن از این موقعیت سوء استفاده می کند و هرگز گریه نکنید و در تشییع جنازه ام خدایا-خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار فراموش نشود و به خانواده ام بگوئید که هیچ ناراحت نباشید چون که من در راه حسین شهید شده ام و از برادران انجمن اسلامی ؟ که می خواهم که باهم متحد شویم وقتی جنازه ام را آورده اند در زیر پای شهید سلیمان ابوالقاسمی قرار دهید چون از هر لحاظ از ما بزرگتر بود خصوصاً من از ایشان درس می آموختم وواقعاً داشت فعالیت می کرد آنهایی که می خواستند سر شهید سلیمان را بریدنند[بریدند] سر ما را می خواهند ؟ آنها را شما برادر سلمان می شناسید آنها را نگذارید در تشییع جنازه ام شرکت کنند.