علی صالحی

علی صالحی

نام: علی

نام خانوادگی: صالحی

نام پدر: قربان

تاریخ تولد: 1343/01/01

تاریخ شهادت: 1364/12/02

محل تولد: نیر

محل مزار: کپورچال

شهرستان محل پرونده: بندرانزلی

QR Code علی صالحی

یکم فروردین 1343، در شهرستان اردبیل به دنیا آمد. پدرش قربان و مادرش گلخانم نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته عمران درس خواند و دیپلم گرفت. سال 1360 ازدواج کرد و صاحب دو دختر شد. از سوی جهاد سازندگی در جبهه حضور یافت. دوم اسفند 1364، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. مدفن وی در روستای کپور چال از توابع شهرستان بندرانزلی واقع است.

بسم الله الرحمن الرحیم فرازی از وصیتنامه برادر شهید علی صالحی با خضوع و ثنا یگانه پروردگار جهانیان را که به انسان کرامت بخشید تا ره را از چاه تشخیص دهد و خویشتن را از منجلاب ذلت رهایی یابد و بر او چراغ فروزان عقلی را در وجودش نهاد تا تاریکیها را بشکافد و حقانیت حق را با کوله باری از مسئولیت بشناسد و حقایق درونی را در راه فطرت که همان نیروی روشن شرع درونی که با شریعت نبوی ملازم است جهت رسیدن اهداف اعتقادی و سیاسی و اجتماعی و زیستن در راه است که همان مراحل تکامل هر انسانی است یعنی آخرین نهایت زندگی ایثار و از خود گذشتگی است. و با درود به رسول گرامی که آن چراغ فروزان را در فطرت انسانی بیدار کرد تا راه طریقت را بشناسد و خود را در بوته آزمایش بیازماید. بلی انسان باید روح خود را از آلودگیهای مادی و دنیوی آرایش ندهد و غبار کدر را از روی آینه دل پاک کند و آن چراغ منور قرآن را در دل بپروراند و از عقده های درونی و صفات رذیله که اکثر اوقات در عمل انسان که در رابطه با برخوردهای اجتماعی بروز پیدا می کند و موجب اختلاف بین همسایگان و مردم می شود مانند (شهوت، خشم، کینه، حسد، خودخواهی، تکبر، خودبینی و خود محوری و امثال آنها) که مانند سگان پارس می کنند و خانه دل را مملو از این سگان می شوند و هر یک در گوشه ای در دل جای امن برای خود می سازند و در آنجا سکنی می گزینند و چگونه ممکن است که فرشته رحمت خداوند در آن دل که پر از سگان است داخل شود و چگونه نور علم و ایمان که بایستی توسط این وسایط فیض در محیط خانه دل درخشندگی یابد و ظهور پیدا کند. اگر صفات خوب و پسندیده را در دل جایگزین نمایی مانند: (صبر، شکر، خوف از خدا، رجا(امیدوار بودن به خداوند مهربان)، تسلیم در مقابل خدا) حسن ظن(خوش گمانی بخاطر خداوند مهربان، رضا، تقوا، قناعت، سخاوت، معرفت، اخلاص، احسان (در راه خداوند بخشنده)، عفو (بخاطر خدا)، حسن معاشرت، اداء امانت، راستی، منت خدا (یعنی در تمام احوال خود راهین منت خدا بدانی)... آنوقت است که فرشتگان الهی هر لحظه در دلت نازل می شوند و حقایق عالم را بر تو آشکار می نمایند و تمام مجهولات بر شما معلوم می شود و مال دنیا در نظرت مانند وسیله می شود تا تقرب یابی به الی الله یعنی به پروردگار انس و جن). انسانها هستند که یک عمر خودشان را گم کرده اند و در صدد یافتن خویش نیستند و فکر می کنند که آنچه در ذهنشان می گذرد درست است درحالیکه مایه گمراهی آنهاست و آنها خود نمی دانند. بقول قرآن کریم سوره کهف آیه 103 که فرمود خداوند مهربان: بگو ای پیامبر آیا می خواهید از مردم بسیار زیانکار به شما اطلاع دهیم و رده از سرانجام کارشان بالا زنیم. (الذین ظل سعیهم فی الحیوه الدنیا و هم یحسبون انهم یحسنون صنعا) آنان مردمانی هستند که عمرشان را در راه زندگی دنیایی تباه کرده اند و به خیال باطل می پنداشتند که نیکوکار می کنند. بلی نمی شود که حقایق عالم را نادیده گرفت و خود را گول زد که از بهشت و یا جهنم خبر آورده که عذاب و عذاب هست اینها حرفهای تهیدستان است که در این دنیا از اول عمرشان غرق در فساد بوده اند و تمام وجودشان پر از لاشه های گندیده مرده ها و باقیمانده کثافات بیرونی مثل شراب و مشروب و تجاوز به ناموس دیگران و حلال را حرام کردن و مال یتیم را خوردن و چشم در مال دیگری دوختن و حتی مانند سگی که گرسنه باشد و به دروازه خانه ای برسد و در کنار آن خانه تکه نانی را که با کثافات آلوده هم باشد چنان چنگال می زند و می بلعد که بدون توجه به کثافات چسبیده به آن را می خورد تا خود را زنده نگه دارد و سرانجام در یکروز بارانی یا برفی در خیابان ماشینی از رویش رد می شود و می میرد و لاشه اش را در گودالی می افکنند که انگار از اول همچنین آدمی متولد نشده بود. این است سرنوشت افرادی که خود را گم کرده اند و دریافتن خود نیستند. والسلام

گالری تصاویر