عارف یعقوبی حسنعلی ده

عارف یعقوبی حسنعلی ده

نام: عارف

نام خانوادگی: یعقوبی حسنعلی ده

نام پدر: رحمت اله

تاریخ تولد: 1343/12/03

تاریخ شهادت: 1364/08/21

محل تولد: لاهیجان

محل مزار: ناصرکیاده پائین

شهرستان محل پرونده: لاهیجان

QR Code عارف یعقوبی حسنعلی ده

سوم اسفند 1343، در روستای ناصرکیاده از توابع شهرستان لاهیجان به دنیا آمد. پدرش رحمتالله، کشاورزی میکرد و مادرش زهرا نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و دیپلم گرفت. کارگر و کشاورز بود. به عنوان سرباز ژاندارمری در جبهه حضور یافت. بیست و یکم آبان 1364، در محور هندآباد – پادگان سردشت هنگام درگیری با گروههای ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله و سوختگی شدید به شهادت رسید. مدفن وی در زادگاهش واقع است.

بسم الله الرحمن الرحیم وصیت نامه شهید عارف یعقوبی افسوس که روح دربدن نیست بلبل مست در چمن ، نیست مرا یاران و برادران مرا یاد کنید رفتم سفری که آمدن نیست مرا سلام و درود بیکران بر سالار شهیدان حضرت حسین بن علی (ع) و سلام بر شهیدانی که جان خود را فدای دین خدا و وطن خود کرده اند. پروردگارا دنیایی که در آن زندگی می کنیم نشانه ای از وجود توست و تو آنرا آفریده ای و رسولانی آورده ای برای هدایت خلق خود، از آدم تا خاتم (ص) که هر کدام فقط یک نوای دلنواز سر دادند، و آن یک کلمه طیبه « لا ا... الا ا... » بود. باید بدانیم که پیرو اسلام و مسلمان و شیعه بودن تنها پرداختن به یک سری اعمال و عبادات از روی عادت و یا بدون نیت نیست، بلکه یک فرد مسلمان وظایف دیگری نیز بر عهده دارد که یکی از آن ها حفاظت حدود الهی و احیاء دین خداوند است. پس برای احیاء و دین مبین اسلام باید کوشش کرد و به جهاد پرداخت تا دین اسلام پایدار بماند . اسلام واقعی را قرآن و ائمه ی معصومین معرفی کرده اند شیعه بودن را باید از علی (ع) یاد گرفت و انجام تکلیف را از ائمه اطهار و امام حسین (ع) ، کسانی که برای امام حسین (ع) عزاداری می کنند و اشک میریزند و بر سر و سینه خود می زنند باید حسین زمان را دریابند. و تو ای پدرم درود خدا بر تو باد که چونان ابراهیم ، فرزند خویشرا به فرمان خدای خود به قربانگاه فرستادی ، بدان وآگاه باش که اسماعیل تو هرگز از فرمان باریتعالی سرباز نمی زند و مرگ در راه خدا را جز سعادت نمی داند و زندگی را جز جهاد در راه عقیده نمی داند و شهادت را ازبهترین نعمتهای خداوند می داند. مهربان مادر ، ای دلدار ، ای محبوب ، ای کسی که لحظه لحظه عمرم به یادت شاد می گریم و به یادت تلخ می خندیم . نوازشهای دستت را به یاد می آورم که شب ها تا سحر بر زانویت معصومانه به خواب نلز می رفتیم . خوب می دانی که سالهای سال با هر قطره ای اشکت هزاران اشک از چشمانم روان می ساختم ولی دیگر قادر به دیدن ، روی ماهت نیستم. برای خواهر ، ای یار همیشگی من ، همانند زینب (س) صبور و بردبار باش و همواره در برابر مشکلات و سختی هایروزگار مقاومت کن تا با صبر و شکیبایی بر مشکلات فایق شوی. ای برادران مهربانم ، در کارها همواره یار ، و یاور پدر و مادر باشید . دست به دست هم دهید تا بر مشکلات و سختی ها پیروز گردید و یک لحظه از خانواده خصوصا پدر و مادر غافل نباشید و سعی کنید که دلدار و غمخوار خانواده بوده و مشکلات آنان را بر طرف نمایید. از برادر کوچکم می خواهم که همواره درسش را بخواند و با قلم خود قلب دشمنان خدا و وطن خود را شکافته و به این وسیله اعلام دارد که ادامه دهنده ی راه شهید است . برگفته از دفتر خاطرات شهید ، عارف یعقوبی

گالری تصاویر

تصویری وجود ندارد