بسم الله الرحمن الرحیم "وصیت نامه برادر رشید اسلام شهید بیژن جبارزاده" واعدو لهم مستطعطم من قواه با درود و سلام به پیشگاه حضرت مهدی (ع) سرلشکر لشکریان خمین و نائب بر حقش شیر ایران پیرجماران حضرت امام خمینی و بر لشکریان توحید و با سلام به مجروحین جنگ تحمیلی و با سلام به شهدای گلگون ایران بخصوص شهدای پایگاه شهید پارسی خدایا، بارالها، پروردگارا، معبودا، معشوقا، مولایم من ضعیف و ناتوان که تحمل درد از دست دادن پاهایم را ندارم چگونه تحمل عذاب تو را می توانم بکشم؟ خدایا، مرا ببخش و از گناهانم درگذر، تو کریم و رحیم هستی. خدایا، ما با تو پیمان بسته بودیم که تا پایان راه برویم و بر پیمان خود همچنان استوار ماندیم. خدایا، های و هوی بهشت را می بینم. چه غوغایی. حسین به پیشواز یارانش آمده. چه صحنه ای، فرشتگان ندا می دهند که همرزمان ابراهیم، همراهان عیسی، همدستان موسی، همکیشان محمد، همسنگران علی، همفکران حسین و همگامان خمینی از سنگر کربلای ایران آمده اند، چه شکوهی. خدایا، میدانی که چه می کشیم. پنداری که چون شمع ذوب می شویم، اما از مردن هراسی به دل راه نمی دهیم. اما می ترسیم بعداز ما ایمان را سر ببرند و اگر بسوزیم هم که روشنایی میرود و جای خود را دوباره به شب میسپارد. پس چه باید کرد؟ از یکسو باید بمانیم تا شهید آینده شویم و از دیگر سو باید شهید شویم تا آینده بماند. هم باید امروز شهید شویم تا فردا بماند و هم باید بمانیم تا فردا شهید نشود. عجب دردی چه می شد امروز شهید می شدیم و فدا زنده شویم تا دوباره شهید شویم. آری، همه دوستان سوی شهادت رفتند و در عین حال نگران آینده بودند. من با امام خمینی میثاق بستم و به او وفادارم. زیرا که او به اسلام و قرآن وفادار است و اگر چندین بار مرا بکشند و زنده ام کنند دست از او نخواهم کشید. راه حسین (ع) راه سعادت بخش امامان را ادامه دهید و ای خواهران زینب وار زندگی کنید. زیرا این دنیا یک بازیچه است باید بقول معروف یک درس و گرچه ما در این کلاس مردود شدیم اما شما کاری کنید که کارنامه اعمال شما منظم و پاک باشد. ضمناً وصیتی با مادرم دارم. مادر جان تو برای ما هم پدر بودی و هم مادر. مادر جان اگر میتوانی دعا کن که خداوند گناهان ما را پاک کند تا ما با خیال راحت جان دهیم و از شما بخشش می خواهیم. می خواهیم که مرا ببخشید و به پدر بگوئید که شما را خیلی اذیت کردم. امیدوارم که از او برای بنده بخشش بگیرید. لیلا جان امیدوارم که شما نیز از اینکه شما را اذیت کردم مرا ببخشید. دیگر عرضی ندارم. دعا یادتان نرود. والسلام خدایا، خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار 65/12/7 بیژن جبارزاده