بسم الله الرحمن الرحیم وصیتنامه برادر رشید اسلام شهید بهمن شکوهی پروردگارا اصلاح کن دین مرا زیرا آن دین نگهدار من است و اصلاح کن آخرتم را زیرا آخرت و خانه پایدار است. الهم اصلح لی دینی فاند عصمه امری و اصلح لی آخرتی فانها دار مقری بار خدایا اصلاح کن دینم را نگهدارشان من است و اصلاح کن برایم آخرتم را که خانه پایدار من است. با درودوسلام بر آقا امام زمان و نائب بر حقش امام خمینی. با درود و سلام بر شهیدان راه حق و حقیقت و شهدای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران. این وصیت نامه را برای همسر ارجمند خود می نویسم که الگو و اسوه تمامی همسران شهید بوده باشد. همسرم راهی که من انتخاب کردم جز راه الله راهی دیگر نبوده است راهی که امام حسین(ع) و یارانش رفتند و من به همان راه رفتم و من به آرزویم که همان شهادت باشد رسیدم. همسرم در شهادتم گریه مکن که گریه تو دشمنان ما را خوشحال می نماید و بدان اگر این شهادت ها نبود انقلاب ما اینقدر گسترش نمی یافت و بدان انقلاب ما و اسلام به این خونها احتیاج دارد همانطوری که گل یا درخت احتیاج به آبیاری از آن را دارد اسلام هم چنین می باشد در زندگی صبر را پیشه خود ساز و مثل زینب(ع) باش و مثل او زندگی کن و کارهای او را الگوی خود قرار ده که او سرور تمامی همسران شهید داده می باشد در ضمن از شما راضی بودم و هستم و امید آن دارم که شما از بنده راضی باشید پدر و مادرم می خواهم از بنده راضی باشیدهر چند که در روبروی شما از دخترتان فاطمه بد گفتم و از خواهرانم فرزانه افسانه پروانه گلنوم و از برادرانم حسن ؟ از بنده راضی باشید و اگر در جایی از بنده بدی دیده اید به بزرگی خودتان بنده را عفو نمائید. فاطمه جان من در زندگی خیلی به شما بدی کردم و نتوانستم خوبیهای تو را جبران کنم و از تو حلالیت می طلبم و امیدوارم که بنده را به بزرگی خودتان ببخشید. فاطمه جان در زندگی خیلی چیزها آموختی از تو تشکر می کنم از خوبیهایی که در حق بنده نمودید از کارهایی که برایم انجام دادید از محبتهایی که برایم کردید و در آخرت بتوانم شفاعت گو تو باشم هر چند در این دنیای فانی خوبی در حق تو ننمودم بتوانم در آخرت در پیشگاه خدا شفاعت تو را کنم. فاطمه جان در شب جمعه مزارم را روشن کن و بخوان سوره از قرآن کریم را بر مزار بنده تا روشن شود قبرم و یاد کنی از مردی که در آخرت در پیش گاه خدا جایی دارد همانطور که خدا در قرآن کریم به شهیدان وعده خوب منزلگاه خوب می دهد و امید آن دارم که شما هم در آخرت در پیش گاه خدا سربلند ببینم من رفتم و تو را به خدا سپردم چون خداوند رحیم به خانواده های شهداء صبر می دهد و به آنها نگاه می کند. همسرم بدان جانم را در راه حق و حقیقت دادم نه در راه هوا و هوس نه در راه شیطانیان بدان که شهید شدم در پیش خداوند سر بلند از امتحان در آمدم گول این دنیای فانی را نخورید تا در پیشگاه خداوند سربلند باشید. دنیایی که رفتنی است این دنیا مثل امتحان سر کلاس می باشد اگر خوب دادی که دادی اگر ندادی بدان رد گشتی دنیا چنین است اگر مال و یا چیزی از بنده باقی مانده است آن را به تو می بخشم. فاطمه جان در ضمن بعد شهادتم اگر خواستی ازدواج کن و فقط ادامه بده راه شهدا را و یاد کن از بنده ء کوچک و اگر فرزندی از بنده بدنیا آمد پسر بود نامش را صابر بگذارید و اگر دختر بود اسمش را خودت انتخاب کن.در ضمن به فرزندم بیاموز درس ایثار شهامت گذشت مردانگی و شهادت را به او بگو که پدرش راهی رفته که خداوند به انسانها وعده می دهد و او را آزاد بزرگ کن در حقش بدی نکن و خوبی کن برایش و بدان در پیش خداوند متعال شفاعت شما را خواهم نمود در ضمن چند کلمه با مادرتان دارم مادر جان این داماد کوچک تان را ببخشید بد گفتم خوبی ننمودم و چه کارها که باید نکنم بنده را ببخش مادر جان به فاطمه دلداری بده از من راضی باش از همه از بنده راضیت [رضایت] بگیر. فاطمه مزارم را روشن کن در ضمن بنده را در کوشال دفن نماید چون مزار مادرم آنجا امی باشد مادر جان ببخش این فرزند کوچک در ضمن فاطمه خدا یار و نگهدارت وتو را به خدای منان می سپارم. دیدار به قیامت وصیت نامه دیگرم در کمد کوچک می باشد. این وصیت نامه مورخ 65/10/3 در پانزده کیلومتری شوشتر مقر لشکر ؟گیلان نوشته شده است. این وصیت نامه مورخ 65/10/3 در پانزده کیلومتری شوشتر مغز لشکر قدس گیلان نوشته شده است.