بسمه تعالی وصیتنامه پاسدار رشید اسلام برادر صمد عاشوری جبهه ها دانشگاهی است و چنان شوری در جبهه ها وجود دارد که انسان را دلباخته حسین(ع) می کند. (ملتی که شهادت دارد اسارت ندارد). امام خمینی با سلام فراوان بر ملت شهید پرور ایران و درود بی کران بر شهیدانی که همچون شمعی سوختند و محفل بشریت را نورانی کردند و مردم یک محل را بیدار کردند و به خفتگان نوید پیروزی علیه ظلم و ستم دادند، با سلام به خدمت پدر و مادر بزرگوارم امیدوارم که از رفتن من در جبهه های نور علیه ظلمت اصلا ناراحت نباشید و دیگر برادرانم را تشویق به رفتن جبهه ها را نمائید اما مادرم می دانم که پسرت برایت عزیز می باشد با شهید شدن من حتما گریه و زاری می کنی ولی این را به خاطر بسپار که در صحرای کربلا امام حسین(ع) جز 72 تن نبودند و مظلومانه شهادت را پذیرا شدند و کسی نبود که برایشان اشک بریزند و گریه و زاری کنند مادرم از تو خواهش می کنم که پس از شهادت برای حسین(ع) گریه و زاری کن و همچون کوهی استوار در مقابل هر نوع مصیبت و ناراحتی که تاکنون متحمل شدید باز هم مقاومت کنید و تو را سفارش به صبر می کنم که خداوند صبر کنندگان را دوست دارد. ان الله یحب الصابرین اما پدرم امیدوارم که پس از شهادتم ناراحت نشوید و مانند پدرهای شهدای دیگر با شما دو تا (پدر و مادرم) من با آغوش باز این راه را انتخاب کردم و اما خواهرانم از شما می خواهم که پیام رسان خون شهدا باشید همچون زینب که در کربلا خطبه هایش آتش بر قلب دشمن افروخت و از دیگر برادرانم می خواهم که راه مرا ادامه دهید در پایان از دوستانم می خواهم که راه شهدا را ادامه دهند و در سنگر مدرسه و یا در سنگر جبهه با هر گونه کفر و گروهکها مبارزه کنید دیگر عرضی ندارم به جز پیروزی حق بر علیه باطل. والسلام خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار