یازدهم دی 1346، درروستای بازارجمعه ازتوابع شهرستان ماسال به دنیا آمد. پدرش طاهر، نانوا بود و مادرش سکینه نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. ششم تیر 1366، در ماووت عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مدفن وی در زادگاهش واقع است.
وصیت نامه شهید مجید مقدمی
بسم رب الشهدا و الصدیقین
ما من قطره احب ا...عزوجل دم فی سبیل ا...(حضرت رسول اکرم ص )
هیچ قطره خونی نزد خدا عزیزتر نیست مگر آنکه در راه خدا ریخته شود. ما مثل حسین (ع) در جنگ وارد شدیم و مثل حسین(ع) باید به شهادت برسیم نمی دانم از چه بنویسم و از کجا شروع کنم از ایثار و اخلاص بسیجیان این عاشقان راه شهادت یا از دلیر مردان سپاهی. الهم ارزقنا توفیق الشهداه غی سبیلک :خدایا توفیق شهادت در راهت به ما عطا کن پروردگارا به من توفیق عطا کن تا در گفته هایم ثابت قدم باشم و به هنگام رفتن از این دنیای فانی رو سفید باشم خدایا مرا نزد دوستان عزیزی که در راه تو در جبهه شهید شده اند ببر. معبودا عمر امام عزیزمان را به بلندی آفتاب بگردان شاهدی که چند سال است در آرزوی شهادت هستم و نمی خواهم در بستر بمیرم پروردگارا هر جا صلاح می دانی مرگم را برسان و با ریختن اولین قطره خونم گناهانم را ببخش خدایا شهادت لیاقت می خواهد نصیبم کن معبودا توفیق ده تا هر قدمی بر می دارم در راه تو باشد پروردگارا تو را سپاس که لیاقت رزمنده شده و رزمنده بودن را به ما عطا کردی و توانستم در میان مخلصان بسیجی و سپاهی کار کنم بار الها خودت شاهدی که هر وقت خبر شهادت دوستانم را می شنوم آنقدر ناراحت می شدم تا جایی که از شما تقاضای مرگ می کردم با درود و سلام بر حضرت بقیته ا...اعظم امام زمان حجت ابن العسکری روحی و ارواح العالمین لتواب مقدمه الفدا و با سلام بر نائب بحقش پیر جماران امام خمینی و با سلام بر شهدای به خون خفته انقلاب اسلامی ایران و جنگ تحمیلی و با سلام بر خانواده های مجروحین و معلولین و اسرا و با سلام بر امت شهید پرور و خانواده عزیزم و بارها وصیت نامه نوشتم یا داخل رودخانه افتاد آب برد یا در بیابان ماند ولی این بار فکر می کنم که آخرین وصیت نامه ام باشد از شما ملت عزیز می خواهم احترام وافری به خانواده های شهدا خصوصا مفقودین بگذارید چرا که آنها عزیزان گران بهایی را از دست داده اند مفقودین از جان خود و حتی از جسم خود گذشتند آنان مظلومند و جدا حکایت شهادتشان بسی غمگین است شهید سیامک و شهید حسین فلاح شهید نادر کارساز را و همچنین شهیدان علی قاسمی ،قسمت شیرازی ، عباس و بهنام جلالیان ،پرویز محبی ،عظیم علی پور ،رامین امیری و ...را از یاد نبرید کجایند تاریخ نویسان که از تمام آنها یاد کنند همه باید مهیا شوند و به خانواده های شهدا تسلیت بگویند . هر محله محرومی که می بینم غیر ممکن است که در آن پرچم سرخی که حاکی از خون نابه حق ریخته شهیدی است نباشد ملت شریف قدر امام عزیزمان را بدانید که برکتی بس بزرگ است برای ملت محروم از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری نکنید که اسلام امروز در خطر است . به جبهه بروید و از نزدیک صفا و صمیمیت رزمندگان را مشاهده کنید چرا از روبروی مزار شهدا می گذرید و بی تفاوت هستید مگر شهدا برای اسلام و مسلمین و ناموس همه ملت به جبهه نرفته اند خواهش می کنم بر مزار شهدا بروید بر قبر شهیدان کمی مکث کنید و لحظه ای آنها را از یاد نبرید در مراسمهای مذهبی نماز جمه ها و دعاهای کمیل توسل و زیارت عاشورا و تشییع جنازه شهدا شرکت فعال داشته باشید از روحانیت جدانشوید که عاقبت بدنی را به دنبال دارد پشتیبان ولایت فقیه باشید قدر این بسیجیان مظلوم را بدانید که به خدا قسم بدون هیچ آ؟رمی و هیچ توقعی برای اسلام و مسلمین خدمت می کنند آنقدر این بسیجیها مظلومند که امام درباره آنها می فرماید بسیج قلب من است اگر به گلزار شهدا بروی هر قبری را که غریب دیدی قبر یک بسیجی است و قدر برادران پاسدار را بدانید که اینها خیلی مخلصند خیلی برای اسلام زحمت کشیده اند و می کشند پاسداران نور چشم امام امت و مجلسند همانطور که امام درباره آنها می فرماید ای کاش من هم یه پاسدار بودم از مسئولین محترم می خواهم که برای رضای خدا کار کنند رفتار غیر اسلامی با افراد جامعه نداشته باشند خدای ناکرده مقامشان باعث غرور آنها نشود که دنیا با غرورش آدم را فریب می دهد من از بعضی مسئول نماها دیده ام که با رفتار غیر اسلامی خود مردم را ناراحت کرده اند بدانید که شهدا در آن دنیا یقه شما را خواهند گرفت امت شهید پرور ملت ستم دیده سروران من از شما معذرت می خواهم اگر شما خواهش می کنم موقعیت اسلام را درک کنید و با سختیها مبارزه کنید اینها همه امتحان الهی است از همه شما عذر می خواهم مرا عفو کنید ولی شما فرهنگیان و محصلین عزیز از همه شما میز معذرت می خواهم اگر شما را ناراحت کرده ام در صورت امکان به
جبهه بروید نگذارید دشمنان در میان شما نفوذ کنند اما ای محصلین ای دوستان عزیز بچه های نقاط محروم دستان شما آغشته به تاول و خون است داغ رنج به پیشانی دارید از فرط خستگی و کارگری نمی توانید تحصیل کنید اما اگر بکنید بدانید شما افضل از همه هستید همانطور که امام صادق (ع) می فرماید مداد العلماافضل من ؟؟؟؟شهدا. مداد عالم از خون شهید افضل تر است و صد البته بدانید که شما ارزشتان از دیگران که با ناز و نعمت درس می خوانند بیشتر است اما سخنی با دوستان عزیزم نور چشمانم از همه دوستان عزیز نهایت تشکر را دارم و از همه شما نیز طلب بخشش می کنم دوستان عزیز نکند در رختخواب بمیرید که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد نکند در غفلت بمیرید که امام علی(ع) در محراب شهید شد به دنیا دل نبندید که دنیا محل کفر است روزی می آییم و روزی می رویم چه بهتر در راه خدا کشته شویم در راه خدا رفتن شهادت و سرفرازی و تحصیل شرافت است و به خانه ما سر بزنید و خانواده ام را دلداری دهید هر وقت به مزارم بیاید و یادم کنید و فاتحه بخوانید و از دوستان صمیمی ام می خواهم شب اول قبر مرا تنها نگذارند و به منافقین نیز بگویید با آنکه شهادت را همچون عزیزی در آغوش می پذیرند نمی توانند مقابله کنند و سخنی با خانواده عزیزم مادر جان در ادامه وصیت خواستم از شما بنویسم که به خدا اشک در چشمانم حلقه بست می خواستم قلم را بر روی کاغذ بیاورم که دستم لرزید و نگاهم به دورها رفت و خاطرات شیرین زنده گشت . مادر مرا ببخش و در نمازهایت برایم دعا کن تا با حسین(ع) محشور شوم آخر تو نزد خدا خیلی اجر و قرب داری مادر جان می خواهم مطلب را عوض کنم ولی بزرگی و عظمت اجازه نمی دهد دست مرا خود به خود به حرکت درآورد گویی باید چندین دفتر برایت بنویسم و بعد دوباره بنویسم مادر جان مرا ببخش و بر رزمندگان پیروز دعا کن که خدا می خواهد و دیگران را دلداری بده و صبر را پیشه خود ساز و شما پدر جان نمی دانم که هر چه چیز شما تشکر کنم که هر خصلتی را برای نوشتن انتخاب می کنم چندین روز شکر گذاری لازم دارد البته زبان الکن من از بیان آن قاصر است و فکر بی جانم از تفکر در مورد آن ناتوان و قلم کم ارزش است دوست دارم از پرکاری و زحمت شما که از صبح تا شب برایم زحمت می کشیدی تا ما را با لقمه نانی حلال بزرگ کنی و این اعمال بود که مرا به اینجا راهنمایی کرد و لطف حضرت حق را نصیب این حقیر ساخت اگر در طول زندگی نتوانستم فرزند خوبی باشم از تو معذرت می خواهم و از تو می خواهم مرا حلال کنی و ببخش و از برادران عزیزم تشکر می کنم که قبل از این که با من برادر باشند یک رفیق بودند و در دل مرا با گوش و جان می نشیدند در ضمن مراسم ختم ساده و بی آلایش مرا که به سادگی آن بسیار تکیه می کنم برگزار کنید با همدیگر مهربان باشید و خواهرانم را به صبر و تقوا توصیه می کنم و هر چند شاید شما بیشتر از همه بی تابی کنید ولی به یاد علی اکبر باشید که حتی نگذاشت خواهرانش برایش گریه کنند نمی خواهم شما را زار گیه منع کنم مخصوصا مادرم هرگاه دل شکسته شدید گریه کنید که گریه بر شهید ثواب دارد از شما می خواهم به حال من دعا کنید و از خدا بخواهید که او ما را شهید بداند و با حسین (ع) محشور بگرداند که این اخرتی خوب است و به شما توصیه می کنم به خانواده های شهدا مخصوصا مفقودین سر زده و به آنها تسلی دهید خواهران و برادران و خانواده و خویشان را به صبر دعوت می کنم اما هر گاه از فراق من گریه کردند یادی از علی اکبر امام حسین (ع) داشته باشند در آخر از همه اقوام و خویشان به خصوص عمه و خانواده عموها و خانواده خاله ها و همه خویشاوندان و زن برادرانم حلالیت می طلبم و امیدوارم در همه حال با هم باشید و هر جا شما باشید سخن از خوبی و وحدت بگویید انشا ا...من در جمع شما هستم و هر گاه برادرانم در کنار هم باشند و خانواده ها با هم باشند انشاا...من نیز در آنجایم و مطمئن باشید خوشحال میشوم از تمام کسانی که در ختم این حقیر شرکت می کنند نهایت تشکر را می کنم و هرگاه خواستید دعایی در حق شهیدان بکنند تا با ائمه محشور شود خواهش می کنم آنهایی که پیرو خط امام نیستند حق دارند در تشییع جنازه من شرکت کنند اگر جنازه ام برگشت مرا در پارک شهدای ماسال دفن نمایید و از دوستان عزیزم معذرت می خواهم که ناراحتشان کردم نکند در رختخواب بمیرید که حسین(ع) در میدان نبرد شهید شد دنیا محل گذر است روزی می آییم و روزی باید برویم چه بهتر که در راه خدا کشته شویم شب اول قبر از دوستان صمیمی ام می خواهم مرا تنها نگذارند. ببوسم دستت ای مادر که پروردی مرا آزاد بیا بابا تماشا کن که فرزندت شده داماد به حجله روم شادان ولی زخمی به تن دارم به جای رخت دامادی لباس خون به تن دارم برادر جان بگو به خواهر خوبم شهید هرگز نمی میرد که من عشق شهادت را ز مولایم حسین دارم .خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار. .
کربلا رفتن خون می خواهد .دیدار روز قیامت65/10/16.
بسمه رب الشهدا والصدیقین
ما من قطره احب الی ا... عزوجل دم فی سبیل ا...
هیچ قطرۀ خونی نزد خدا عزیز نیست مگر آنکه در راه خدا ریخته شود ما مثل حسین(ع) در جنگ وارد شدیم و مثل حسین(ع) باید به شهادت برسیم نمی دانم از چه بنویسم و از کجا شروع کنم از ایثارز و اخلاص بسیجیان این عاشقان راه شهادت یا از دلیر مردان سپاهی .اللهم ارزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک» خدایا توفیق شهادت در راهت را به ما عطا کن.پروردگارا به من توفیق عطا کن تا در گفتهایم[گفته هایم] ثابت قدم باشم و به هنگام رفتن از این دنیای فانی رو سفید باشم .خدایا مرا نزد دوستان عزیزی که در راه تو در جبهه شهید شده اند ببر.معبودا عمر امام عزیزمان را به را ؟ آفتابگردان.بارالها:تو خد شاهدی که چند سال است در آرزوی شهادت هستم و نمی خواهم در بستر بمیرم.پروردگارا هر جه صلاح می دانی مرگم را برسان و با ریختن اولین قطرۀ خونم گناهانم را ببخش ،خدایا شهادت لیاقت می خواهد یاری ام کن-معبودا توفیق ده تا هر قدمی بر می دارم در راه تو باشد پروردگارا :تو را سپاس که لیاقت رزمنده شدن و رزمنده بودن را به من عطا کردی و توانستم در میان مخلصان بسیجی و سپاهی کار کنم .بارالها :خودت شاهدی که هر وقت خبر شهادت دوستانم را می شنیدم آنقدر ناراحت می شدم تا جایی که از شما تقاضای مرگ می کردم با درود وسلام بر حضرت بقیةا... الاعظم امام زمان (عج) حجت اب العسکری روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء و با سلام بر نائب بر حقش پیر جماران امام خمینی و با سلام بر شهدای بخون خفتۀ انقلاب اسلامی ایران و جنگ تحمیلی و با سلام بر خانواده های مجروحین و معولین و اسرا و با سلام بر امت شهید پرور و خانوادۀ عزیزم بارها وصیتنامه نوشتم یا داخل روخانه افتاد آب برد یا در بیابان ماند ولی اینبار فکر می کنم که آخرین وصیتنامه ام باشد از شما ملت عزیز می خواهم احترام وافری به خانواده های شهدا خصوصاً مفقودین بگذارید .چرا که آنها عزیزان گرانبهایی را از دست داده اند مفقودین ،از جان، و حتی از جسم خود گذشتند آنان مظلومند و جداً حکایت شهادتشان بس غمگین است(شهید سیامک-شهید حسین فلاح) شهید نادر شهید کارساز و همچنین شهیدان علی قاسمی-قسمت شیرازی -عباس جلالیان پرویز محبی -رامین امیری و غیره را از یاد نبرید.کجایند تاریخ نویسان که از تمام آنها یاد کنند؟ همه باید مهیا شوند و به خانواده های شهدا تسلیت بگویند.هر محله محرومی که می بینیم غیرممکن است که در آن پرچم ،سرخی که حاکی از خون به نا حق ریخته ی شهیدی است نباشد ای ملت شریف قدر امام عزیزمان را بدانید که برکتی بس بزرگ است برای ملت محروم از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری نکنید که اسلام امروز در خطر است .به جبهه ها بروید و از نزدیک صفا و صمیمیت رزمندگان را مشاهد[مشاهده]کنید.چرا از روبروی مزارشهدا می گذرید و بی تفاوت هستید؟ مگر شهدا برای اسلام و مسلمین وناموس همۀ ملت به جبهه نرفته اند خواهش می کنم به مزار شهدا بروید بر قبر شهیدان کمی مکث کنید و لحظه ای آنها را از یاد نبرید در مراسمهای مذهبی نماز جمعه-دعاهای کمیل-توسل و زیارت عاشورا و تشیع [تشییع] جنازه شهدا شرکت فعّال داشته باشید از روحانیت جدا نشوید که عاقبت بدی را بدنبال دارد پشتیبان ولایت فقیه باشید.قدر این بسیجیان مظلوم را بدانید که بخدا قسم بدون هیچ آرمی وهیچ توقعی برای اسلام و مسلمین خدمت می کنند آنقدر این بسیجیها مظلومند که امام دربارۀ آنها می فرماید بسیج قلب من است اگر برادران پاسدار را بدانید که اینها خیلی مخلصند خیلی برای اسلام زحمت کشیده اند و می کشند پاسداران نور چشم امام امت و مجلسند همانطور که امام دربارۀ آنها می فرماید.ای کاش من هم یک پاسدار بودم.از مسئولین محترم می خواهم که برای رضای خدا کار کنند رفتار غیر اسلامی با افراد جامعه نداشته باشند خدای ناکرده مقامشان باعث غرور آنها نشود که دنیا با غرورش آدم را فریب می دهد من از بعضی مسئول نماها دیده ام که با رفتار غیر اسلامی خود مردم را ناراحت کرده اند بدانید که شهدا در آن دنیا یقیۀ شما را خواهند گرفت امت شهید پرور-ملت ستم دیده سروران مناز شما خواهش می کنم موقعیت اسلام را درک کنید و با سختیها مبارزه کنید اینها همه امتحان الهی است از همه شما عذر می خواهم مرا عفو کنید ولی شما ای فرهنگیان و محصلین عزیز از همۀ شمانیز معذرت می خواهم اگر شما را نارحت کرده ام در صورت امکان به جبهه ها بروید نگذارید دشمنان در میان شما نفوذ کنند امّا ای محصلین ای دوستان عزیز بچه های نقاط محروم دستان شما آغشته به تاول و خون است داغ رنج به پیشانی دارید از فرط خستگی و گارگری[کارگری] طاقت را از کف داده و نمی توانید تحصیل کنید امّا اگر نکنید بدانید شما افضل از همه هستید همانطور که امام صادق(ع) می فرماید مداد العلماءِ افضل من دماءِ الشهداء مداد عالم از خون شهیدان افضل تر است و صد البتّه بدانید که شما ارزشتان از دیگران که با ناز و نعمت درس می خوانند بیشتر است امّا سخنی با دوستان عزیزم نورچشمانم از همۀ شما دوستان عزیز نهایت تشکر را دارم و از همۀ شما نیز طلب بخشش می کنم دوستان عزیز نکند در رختخواب بمیرید که حسین(ع) در میدان نبرد شهید شد نکند در غفلت بمیرید که امام علی(ع) در محراب شهید شد به دنیا دل نبندید که دنیا محل گذر است روزی می آئیم و روزی می رویم چه بهتر در راه خدا کشته شویم در راه خدا رفتن،شهادت و سرافرازی و تحصیل شرافت است و به خانۀ ما سر بزنید و خانواده ام را دلداری دهید هر وقت به مزارم بیائید ویادم کنید و فاتحا بخوانید و از دوستان صمیمی ام می خواهم شب اول قبر مرا تنها نگذارند بهمنافقین نیز بگوئید با آنانکه شهادت را همچون عزیزی در آغوش می پذیرند نمی توانند مقابله کنند و سخنی با خانوادۀ عزیزم مادرجان در ادامۀ وصیت خواستم از شما بنویسم که به خدا اشک در چشمانم حلقه بست می خواستم قلم را بر روی کاغذ بیاورم که دستم لرزید و نگاهم به دورها رفت و خاطرات شیرین زنده گشت.مادر مرا ببخش و در نمازهایت برایم دعا کن تا با حسین(ع) محشور شوم آخر تو نزد خدا خیلی اجر و قرب داری مادرجان می خواهم مطلب را عوض کنم ولی بزرگی و عظمتت اجازه نمی دهد دست مرا خود به خود به حرکت در می آورد گویی باید چندین دفتر برایت بنویسم و بعد دوباره بنویسم مادرجان مرا ببخش !مرا ببخش و بر رزمندگان پیروز دعا کن که خدا می خواهد و دیگران را دلداری بده و صبر را پیشۀ خود ساز و شما پدرجان نمی دانم از چه چیز شما تشکر کنم که هر خصلتی را برای نوشتن انتخاب می کنم چندین روز شکرپذاری لازم دارد که البته زبان الکن من از بیان آن قاصر است و فکر بی جانم از تفکر در مورد آن ناتوان و قلم کم ارزش است دوست دارم از پرکاری و زحمت شما تشکر کنم امّا نمی توانم چرا که وقتی صفحات این دفتر را ورق می زنم بیاد دستهای پینه بسته شما که از صبح تا شب برایم زحمت کشیدی تا ما را با لقمه نان حلال بزرگ کنی و این اعمال بود که مرا به اینجا راهنمایی کرد و لطف حضرت حق را نصیب این حقیر ساخت اگر در طول زندگی نتوانستم فرزند خوبی باشم از تو معذرت می خواهم و از تو می خواهم مرا حلال کنی و ببخشی از برادران عزیزم تشکر می کنم که قبل از این که برادر باشند یک رفیق بودند و دردل[درد دل] مرا با گوش جان می شنیدند در ضمن مراسم ختم ساده و بی آلایشم را که روی سادگی آن بسیار تکیه می کنم.برگزار کنید با همدیگر مهربان باشید و خواهرانم را به صبر و تقوا توصیه می کنم و هر چند شاید شما از همه بیشتر بی تابی کنید ولی به یاد علی اکبر باشید که حتی نگذاشت خواهرانش برایش گریه کنند نمی خواهم شما را از گریه منع کنم مخصوصاً مادرم هرگاه دل شکسته شدید گریه کنید که گریه بر شهید ثواب است از شما می خواهم به حال من دعا کنید و از خدا بخواهید که او ما را شهید بداند و با حسین (ع) محشور بگرداند که این آخرتی خوب است به شما توصیه می کنم به خانوادۀ شهدا مخصوصاً مفقودین سر زده و به آنها تسلی دهید خواهران و برادران و خانواده و خویشان را به صبر دعوت می کنم امّا هر گاه از فراق من گریه کردند یادی از علی اکبر امام حسین(ع) داشته باشند در آخر از همۀ اقوام و خویشان به خصوص عمه و خانوادۀ عموها و خانواده و خاله ها و همه خویشاوندان و زن برادرم حلالیت می طلبم و امیدوارم در همه حال با هم باشید و هرجا که شما جمع باشید و سخن از خوبی و و حدت بگوئید انشاءا... من در جمع شما هستم و هرگاه برادرانم در کنار هم باشند و خانواده ها با هم باشند انشاءالله من نیز در آنجایم و مطمئن باشید خوشحال می شوم.از تمام کسانی که در ختم این حقیر شرکت می کنند نهایت تشکر را می کنم و هرگاه خواستند دعایی در حق شهیدان بکنند دعا کنند تا با ائمه محشور شوند خواهش می کنم آنهایی که پیرو خط امام نیستند حق ندارند در تشیع[تشییع] جنازۀ من شرکت کنند اگر جنازه ام برگشت مرا در پارک شهدای ماسال دفن نمائید و از دوستان عزیزم معذرت می خواهم که ناراحتشان کردم نکند در رختخواب بمیرند که حسین(ع) در میدان نبرد شهید شد دنیا محل گذر است روزی می آئیم و روزی باید برویم چه بهتر که در راه خدا کشته شویم شب اول قبر از دوستان صمیمی ام می خواهم مرا تنها نگذارند.
خادم الاسلام مجیدمقدمی مجید مقدمی اعزامی از ماسال خدایا،خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
کربلا رفتن خون می خواهد دیدار روز قیامت مورخۀ 65/10/16
با درود فراوان به پیشگاه مقدس امام زمان (عج) و با سلام به نائب بر حقش امام خمینی و با سلام بر شهدای گمنان کردستان و با سلام بر شما ملت مسلمان و شهید پرور ماسال اینجانب مجید مقدسی وصیتنامۀ خود را با نام خدا و با یاد امام خمینی رهبر آزاد مردان جهان آغاز می کنم.تا با نثار خون ناقابل خویش به این نابخردان و بی دینان بفهمانیم که اگر نبودم در صحرای کربلا یاری امام حسین(ع) را نمایم امروز به ندای رهبرم خمینی بت شکن لبیک را می دهم و تا آخرین قطرۀ خوانم دست از چنین رهبری و چنین مکتبی نخواهم کشید تقاضای من ازشما ملت مسلمان این است که امام را تنها نگذارید و همیشه در صحنه باشید از روحانیت متعهد و مسئول جدا نشوید زیرا این روحانیت بود که پیشتاز انقلاب اسلامی ایران بود و با خون صدها هزار شهید را لحظه به لحظه بدوش می کشد و هرگز نمی گذارد که خونشان پایمال شود.ودتان[وحدتتان] را حفظ نمائید و با شرکت خود در نماز جمعه که بزرگترین سلاح ما است مشت محکمی بر دهانم ابر قدرتهای جهانخوار بزنید .ای مادران شهدایی که همیشه دعای خیرتان بدرقۀ راهمان بود اگر در آنزمان با حرفمان می گفتیم که راه فرزندانتان را ادامه می دهیم اکنون این سرو پیکر غرقه بخون ما که روبروب شماست گواهی به عملمان می دهد ما را از شهادت چه باک که ما عاشق شهادت بودیم و بهش رسیدیم ای امت شهید پرور الان موقع عمل است دیگر با حرف نگوئید یا حسین یا لَیتَنی کُنتُ ؟.که دوران عمل فرا رسیده بروید به جبهه ها و سنگرهای شهدا را پرکنید امّا اسلام و حسین را یاری کردن تنها بر جبهه جنگ اعزام شدن و با سلاح نظامی جنگیدن نیست تا آنجایی که امکان دارد به جبهه ها بروید اگر امکان ندارد در پشت جبهه به رزمندگان کمک کنید.آن پیرزنی که در روستا نان می پزد و برای رزمندگان می فرستد او هم در جنگ است و آن دانش آموزی که در مدرسه درس می خواند و مرتب سر کلاس درس حاضرمی شود بدون آنکه فریب گروهکهای محارب را بخورد مشغول تحصیل در جنگ است ای امت شهید پرور بنده متولد 1346 بودم از طرف سپاه بعنوان پاسدار مشمول به جبهه رفتم هنوز یکسال وقت داشتم چون علاقۀ زیادی به جبهه رفتن داشتم و پدر و مادرم مانع از رفتن من به جبهه نشوند الان در سنگر نشسته ام و وصیتنامه ام را می نویسم ای امت شهید پرور از رفتن فرزندانتان به جبهه ها جلوگیری نکنید ای جوانان بروید به جبهه و معجزات آقا امام زمان را از نزدیکبا چشم خودتان ببینید ای مسئولین کم کاری نکنید که وای بحال شما در آن دنیا شهدا یقۀ شما را خواهند گرفت
سخنی با خانوادۀ عزیزم سلام بر شما ای پدر و مادر گرامی شما دیگر منتظر آمدن من نباشید چون که من متظر شهادت بودم و بهش رسیدم باید مرا ببخشید که نتوانستم زحمتهایتان را جبران کنم در شهادت من نمی گویم برایم گریه نکنید آنطور گریه کنید که که دشمنان سوء استفاده نکنند برادر کوچکم روح الله را آنطوری تربیت کنید در راه خدا قدم بردارد و اسلحۀ زمین افتاده ام را از زین بلند کند و با دشمن اسلام بجنگد .پدر و مادر عزیزم هیچ میدانید که میتوانید سرتان را بالا بگیرید و بگوئید که ما در راه اسلام و امام زمان شهید داده ایم افتخار کنید که فرزندتان در راه خدا شهید شده فقط یک توصیه دارم و آن اینکه صبر کنید و انشاءا... می کنید چون از قبل صبر شما را می دانم و تو ای مادرم من در حتی تو فرزندی ؟ دم ولی تو در حق من برای من مادری را کامل ادا کردی شب های جمعه بر مزارم بیائید. سلام بر خواهرانم و برادرانم
خواهران عزیزم حجابتان را حفظ نمائید می دانم که برای آمدن من ثانیه شماری می کنید امّا چه کنم که خدا مرا به مهمانی خود دعوت کرده برادرانم در شهادت من گریه کم کنید شهادت من خدای ناکرده باعث دلسردی شما نشود راه شهدا را ادامه دهید قلب امام را نرنجانید در دعاها و در نماز جمعه شرکت نمائید.و سخنی با برادران بسیج و سپاه سلام بر شما که مردانه در راه خدا قدم برداشته و از هیچکس جزء خدا خوف ندارید برادران عزیز اسلحۀ زمین افتاده من در جبهه های غرب منتظر شماست بروید و اسلحۀ زمین افتاده ام را از زمین کردستان بلند کنید و با دشمنان قرآن بجنگید هر وقت به کربلا رسیدید عوض من قبر مولایم را ببوسید در دعای کمیل و دیگر مراسمهای مذهبی یادم کنید سخنی با دوستان عزیزم
سلام بر شما دوستان گرامی ای دوستان عزیزم می دانم که شما از شهادت من ناراحت می شود مرا ببخشید که نتوانستم در ایام دوستیمان دوست خوبی برای شما باشم هرگز امام را تنها نگذارید و به جبهه ها بروید با ظلم بجنگید و چه بکشید چه کشته شوید پیروزید قلب امام را درد نیاورید بر مزارم بیائید بنشینید فاتحه بخوانید چند آیه ای قران بخوانید با همدیگر مهربان باشید به خانۀ ما بروید هر چند روزیکبار و خانواده ام را دلداری دهید تا در غیبت من احساس ناراحتی نکنند در آخر از همۀ ملت شهید پرور بخصوص خانوادۀ عزیزم و فامیلها و آشنایان و دوستان حلالیت می طلبم. دیدار ما روز قیامت مرا در پارک شهدا دفن نمائید
والسلام و علی من التبع الهدی این وصیتنامه را در روز اربعین حسین(ع) نوشته ام مجید مورخۀ 64/8/13سال
خدایا(2) تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار