بشیر نظری جهودبجاری

بشیر نظری جهودبجاری

نام: بشیر

نام خانوادگی: نظری جهودبجاری

نام پدر: اسمعیل

تاریخ تولد: 1343/01/03

تاریخ شهادت: 1364/10/07

محل تولد: فومن

محل مزار: فومن

شهرستان محل پرونده: فومن

QR Code بشیر نظری جهودبجاری

سوم فروردین 1343، در شهرستان فومن دیده به جهان گشود. پدرش اسماعیل و مادرش کوکب نام داشت. تا سوم متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. هفتم دی1364، در هورالعظیم بر اثر اصابت ترکش به پا، شهید شد. مدفن وی در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد. برادرش خلیل نیز به شهادت رسیده است.

بسم الله الرحمن الرحیم رَبّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ اِذ هَدَیتَنا وَ هَب لَنا مِن لَدُنکَ رَحمَهً انَک اَنت َالوَهّاب.حقیر ،بشیرنظری -اعزامی از بسیج سپاه پاسداران فومن دوست دارم با این فرصتی که برایم ایجاد شده دردها و حرفهای دلم را بیان نمایم تا شاید به سمع عده ای از خفتگان بظاهر مسلمان برسد و فطرت خفته شان را بیدار نماید.آری منظور به آنهائی است که چشم به زینت و ظواهر دنیا دوخته اند و از بهشت و آخرت پروردگار غافلند همه آنهائی که خودشان را مسلمان میدانند که در واقع چنین نیست و خودشان را جا زده اند.موضوع عرائضم پیرامون جنگ است ،ابتدا بیان کنم بعداز اینکه انقلاب ما به پیروزی رسید و امت ما توانستند حاکمان طاغوت را متلاشی کند،آمریکا و عوامل مزدورش ؟ چون صدام ،به کشور ما تجاوز کردند و با وسیله ساختن صدامیان ،جنگ را بر ما تحمیل کردند و ما این امید که ارتش ما طاغوتی و سپاه ما کم تجربه و بی سلاح است،قصد برگرداندن نظام طاغوتی را بما داشتند ولی غافل از اینکه نیروهای رزمنده و دلاور ما اعم از ارتش و سپاه و ... مجهز به سلاح ایمانند از هیچ قدرتی بهم ندارند دشمنان قسم خورده انقلاب ما فکر این را نکرده بودند که ملت ما از بسیجی 15 ساله اش گرفته تا پدر پیرمرد 65 ساله اش تا آخرین قطره خون در میدان رزم پایداری و استقامت و از موضع بحق انقلاب دفاع خواهد کرد. هر چند عده ای هنوز موضع بحق مردم شهید داده ما را در نمی کنند ولی اینان هم بدانند که اگر جنگ بنفع صدام پایان پذیرد صدام چون گذشته (که به پیروجوان و زن و مرد و نوزاد ما رحم نکرد) باز هم رحم نخواهد کرد و برای رضای اربابانش دست به هر جنایتی خواهد زد.میخواهم از آنان که خوابند و شعور انقلابی ملت ما را درک نکرده اند،سئوال کنم :مگر قیامتی وجود ندارد؟ مر ما مخلوق خدا نیستیم؟ مگر قرآن ما،پیغمبر ما،داستان معاد را برای ما بیان نکرده اند؟ مگر ما اعتقاد به اینان نداریم؟ پس چرا ادعای مسلمانی می کنیم ولی در خط انبیا و امامان نیستیم؟چرا هنوز یک عده محکم چسبیده اند به مال و مقام و زرق و برق دنیا؟ ی برادر و ای خواهر این دنیا فریبنده است ،هر لحظه ای که حیات می کنیم در این دنیا شیطان همراه ماست من که همیشه از خدا میخواهم من را لحظه ای بخودم وا نگذارد ،چون در همان یک لحظه ،شیطان در تلاش ضلالت ماست. یادمان باشد امروز جنگ به ما احتیاج دارد به آن آقائی که ادعای مسلمانی دارد احتیاج دارد باید عمل کرد،عمل امروز جهاد است ،اینکه رفتن به جبهه را به گردن این و آن میگذاریم دوست نیست .همیشه انتظار این را بکشیم که دیگران میروند،درست نیست ،اگر فهمیده ایم که جهاد در راه خدا واجب است ،پس چرا پیش قدم نمی شویم ،مگر آنهائی که رفتند و شهید شدند از بین من و شما نبودند؟ دوستان ما نبودند؟ آنها برای خدا و اسلام رفتند ،حزب ما چرا نرویم؟ این صحیح است که آنها خونشان را بدهند ولی من و شما حتی راهشان را هم ادامه ندهیم ؟ چرا چسبیده ایم به این متاع قلیل دنیا،ار مومن هستیم خداوند برای مومنان وعده بهشت را داده،آری بهشت را به هرسی نمیدهند بهشت از آن سابقون است،سابقون هم شهدایند که رفتند آنها هستند که در کاروان هستند خداکند ما هم هدایت بشویم و از قله عقب نمانیم،خدایا،خدایا، غیر از تو کسی را نداریم و از اعمالمان احساس ندامت می کنیم ،خدایا توبه ما را بپذیر،قبول داریم که بنده گنهکاریم ولی خودت ستارالعیوب ستی. خدایا،این همه مجالس سینه زنی و عزاداری برای شهدای[شهدا]میگذارند ،خدایا هنوز یک عده خوابند،برادرها جنگ یادتان نرود ،باید همه مان به عنوان یک عمل الهی و انجام وظیفه جنگ شرکت کنیم ،امروز شرکت در جنگ،یاری دادن دین خداست،خداوند خودش فرموده است :که اگر من را یاری کنید من هم شما را یاری می کنم،البته یادمان نرود که خداوند غنی بالذات است و نیازی بما ندارد و اگه امروز اسلام بخواهیم مطمئناً اثر مثبتش برمیگردد به خود ما،چون این اسلام است که امنیت واقعی را برای ما ایجاد میکند. من بعنوان یک برادر مسلمان و خدمتگذار از همه تان میخواهم که همیشه بیاد خدا دین خدا را یاری دهید ،در جنگ شرکت کنید ،به صلح تحمیلی قانع نشوید ،چون پذیرش صلح،نویدی است برای تجدید قوا و تقویت جنایات صدام،و ما باید موج خروشانی باشیم که آرام و بی حرکت نمائیم ،باید تلاش و حرکت کنیم ،مکرراً عرض می کنم،امروز حرکت در راه خدا ،جهاد در راه خدا انجام فریضه است فراموش نکنید که برای این خلق نشده ایم که چند روزی در این دنیا بخوریم و بخوابیم ؟ برای ما سرمایه گذاری کرده ،سرمایه اش همین بس که ما را جانشین خود روی زمین قرارداده است،پس باید بیندیشیم بخودمان ،به اجتماعمان ،به وضع مردم جهان ،به ؟ و بالاخره به اسلام ،که هرچه داریم از اسلام داریم.درپایان عرائضم نکته ای دیگر را هم تذکر دهم که امام را تنها نگذارید ،وجود انقلاب ما از وجود پربرکت امام مان است از یمن همین امام بود که اماکن فساد در کوچه و بازار ما از بین رفت ،از نعمت اماممان بود که امروز خواهر و مادرانمان با حجاب و معفتشان از خانه بیرون می آیند و وارد جامعه می شوند پرا در گذشته این طوری نبود؟ مگر غیر از این بود که محیط ما از وجود میگساران نا امن بود،اجتماع ما پربود از انسانهای در حال زیان و فساد،امام آمد حیاتمان را عوض کرد،من از خودم شروع میکنم ،فردی بودم در حال خسران،اما با آمدن امام و با ایجاد جمهوری اسلامی،محیط ما چنان به پشتوانه وجود امام عزیزمان زمینه را برایم مهیا کرد که توانستم خودم را دریابم و امروز ادعا دارم که چنان تحول یافته ام که اگر تمام بدنم را قطعه قطعه نمایند،چون در راه خدا گام برداشته ام هراسی ندارم ؟ مایلم بدنم در جبهه ها قطعه قطعه بشود،خدایا من شرمنده ام ،از مادران شهدا،از رزمنده ها ،از معلولین ،از اسرا.... خدایا خانواده های شهدا عزیزانشان را در راه خدا دادند ولی ما چه کردیم ای خانواده های شهدا به فرزندانتان مباهات کنید بدانید اگر وعده کربلا به شما داده ایم مطمئن باشید تا زنده ایم به این وعده وفا خواهیم کرد ،امید با رهبریت امام به پیروزی برسیم و به کربلا برویم و عقده هایمان را خالی کنیم،خداوند انشالله ما را بدرگاهش قبول کند از همه التماس دعا برای خود و امام عزیز دارم والسلام بنده خدا بشیر بسم الله الرحمن الرحیم رَبّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ اِذ هَدَیتَنا وَ هَب لَنا مِن لَدُنکَ رَحمَهً انَک اَنت َالوَهّاب.حقیر ،بشیرنظری -اعزامی از بسیج سپاه پاسداران فومن دوست دارم با این فرصتی که برایم ایجاد شده دردها و حرفهای دلم را بیان نمایم تا شاید به سمع عده ای از خفتگان بظاهر مسلمان برسد و فطرت خفته شان را بیدار نماید.آری منظور به آنهائی است که چشم به زینت و ظواهر دنیا دوخته اند و از بهشت و آخرت پروردگار غافلند همه آنهائی که خودشان را مسلمان میدانند که در واقع چنین نیست و خودشان را جا زده اند.موضوع عرائضم پیرامون جنگ است ،ابتدا بیان کنم بعداز اینکه انقلاب ما به پیروزی رسید و امت ما توانستند حاکمان طاغوت را متلاشی کند،آمریکا و عوامل مزدورش ؟ چون صدام ،به کشور ما تجاوز کردند و با وسیله ساختن صدامیان ،جنگ را بر ما تحمیل کردند و ما این امید که ارتش ما طاغوتی و سپاه ما کم تجربه و بی سلاح است،قصد برگرداندن نظام طاغوتی را بما داشتند ولی غافل از اینکه نیروهای رزمنده و دلاور ما اعم از ارتش و سپاه و ... مجهز به سلاح ایمانند از هیچ قدرتی بهم ندارند دشمنان قسم خورده انقلاب ما فکر این را نکرده بودند که ملت ما از بسیجی 15 ساله اش گرفته تا پدر پیرمرد 65 ساله اش تا آخرین قطره خون در میدان رزم پایداری و استقامت و از موضع بحق انقلاب دفاع خواهد کرد. هر چند عده ای هنوز موضع بحق مردم شهید داده ما را در نمی کنند ولی اینان هم بدانند که اگر جنگ بنفع صدام پایان پذیرد صدام چون گذشته (که به پیروجوان و زن و مرد و نوزاد ما رحم نکرد) باز هم رحم نخواهد کرد و برای رضای اربابانش دست به هر جنایتی خواهد زد.میخواهم از آنان که خوابند و شعور انقلابی ملت ما را درک نکرده اند،سئوال کنم :مگر قیامتی وجود ندارد؟ مر ما مخلوق خدا نیستیم؟ مگر قرآن ما،پیغمبر ما،داستان معاد را برای ما بیان نکرده اند؟ مگر ما اعتقاد به اینان نداریم؟ پس چرا ادعای مسلمانی می کنیم ولی در خط انبیا و امامان نیستیم؟چرا هنوز یک عده محکم چسبیده اند به مال و مقام و زرق و برق دنیا؟ ی برادر و ای خواهر این دنیا فریبنده است ،هر لحظه ای که حیات می کنیم در این دنیا شیطان همراه ماست من که همیشه از خدا میخواهم من را لحظه ای بخودم وا نگذارد ،چون در همان یک لحظه ،شیطان در تلاش ضلالت ماست. یادمان باشد امروز جنگ به ما احتیاج دارد به آن آقائی که ادعای مسلمانی دارد احتیاج دارد باید عمل کرد،عمل امروز جهاد است ،اینکه رفتن به جبهه را به گردن این و آن میگذاریم دوست نیست .همیشه انتظار این را بکشیم که دیگران میروند،درست نیست ،اگر فهمیده ایم که جهاد در راه خدا واجب است ،پس چرا پیش قدم نمی شویم ،مگر آنهائی که رفتند و شهید شدند از بین من و شما نبودند؟ دوستان ما نبودند؟ آنها برای خدا و اسلام رفتند ،حزب ما چرا نرویم؟ این صحیح است که آنها خونشان را بدهند ولی من و شما حتی راهشان را هم ادامه ندهیم ؟ چرا چسبیده ایم به این متاع قلیل دنیا،ار مومن هستیم خداوند برای مومنان وعده بهشت را داده،آری بهشت را به هرسی نمیدهند بهشت از آن سابقون است،سابقون هم شهدایند که رفتند آنها هستند که در کاروان هستند خداکند ما هم هدایت بشویم و از قله عقب نمانیم،خدایا،خدایا، غیر از تو کسی را نداریم و از اعمالمان احساس ندامت می کنیم ،خدایا توبه ما را بپذیر،قبول داریم که بنده گنهکاریم ولی خودت ستارالعیوب ستی. خدایا،این همه مجالس سینه زنی و عزاداری برای شهدای[شهدا]میگذارند ،خدایا هنوز یک عده خوابند،برادرها جنگ یادتان نرود ،باید همه مان به عنوان یک عمل الهی و انجام وظیفه جنگ شرکت کنیم ،امروز شرکت در جنگ،یاری دادن دین خداست،خداوند خودش فرموده است :که اگر من را یاری کنید من هم شما را یاری می کنم،البته یادمان نرود که خداوند غنی بالذات است و نیازی بما ندارد و اگه امروز اسلام بخواهیم مطمئناً اثر مثبتش برمیگردد به خود ما،چون این اسلام است که امنیت واقعی را برای ما ایجاد میکند. من بعنوان یک برادر مسلمان و خدمتگذار از همه تان میخواهم که همیشه بیاد خدا دین خدا را یاری دهید ،در جنگ شرکت کنید ،به صلح تحمیلی قانع نشوید ،چون پذیرش صلح،نویدی است برای تجدید قوا و تقویت جنایات صدام،و ما باید موج خروشانی باشیم که آرام و بی حرکت نمائیم ،باید تلاش و حرکت کنیم ،مکرراً عرض می کنم،امروز حرکت در راه خدا ،جهاد در راه خدا انجام فریضه است فراموش نکنید که برای این خلق نشده ایم که چند روزی در این دنیا بخوریم و بخوابیم ؟ برای ما سرمایه گذاری کرده ،سرمایه اش همین بس که ما را جانشین خود روی زمین قرارداده است،پس باید بیندیشیم بخودمان ،به اجتماعمان ،به وضع مردم جهان ،به ؟ و بالاخره به اسلام ،که هرچه داریم از اسلام داریم.درپایان عرائضم نکته ای دیگر را هم تذکر دهم که امام را تنها نگذارید ،وجود انقلاب ما از وجود پربرکت امام مان است از یمن همین امام بود که اماکن فساد در کوچه و بازار ما از بین رفت ،از نعمت اماممان بود که امروز خواهر و مادرانمان با حجاب و معفتشان از خانه بیرون می آیند و وارد جامعه می شوند پرا در گذشته این طوری نبود؟ مگر غیر از این بود که محیط ما از وجود میگساران نا امن بود،اجتماع ما پربود از انسانهای در حال زیان و فساد،امام آمد حیاتمان را عوض کرد،من از خودم شروع میکنم ،فردی بودم در حال خسران،اما با آمدن امام و با ایجاد جمهوری اسلامی،محیط ما چنان به پشتوانه وجود امام عزیزمان زمینه را برایم مهیا کرد که توانستم خودم را دریابم و امروز ادعا دارم که چنان تحول یافته ام که اگر تمام بدنم را قطعه قطعه نمایند،چون در راه خدا گام برداشته ام هراسی ندارم ؟ مایلم بدنم در جبهه ها قطعه قطعه بشود،خدایا من شرمنده ام ،از مادران شهدا،از رزمنده ها ،از معلولین ،از اسرا.... خدایا خانواده های شهدا عزیزانشان را در راه خدا دادند ولی ما چه کردیم ای خانواده های شهدا به فرزندانتان مباهات کنید بدانید اگر وعده کربلا به شما داده ایم مطمئن باشید تا زنده ایم به این وعده وفا خواهیم کرد ،امید با رهبریت امام به پیروزی برسیم و به کربلا برویم و عقده هایمان را خالی کنیم،خداوند انشالله ما را بدرگاهش قبول کند از همه التماس دعا برای خود و امام عزیز دارم والسلام بنده خدا بشیر

گالری تصاویر

تصویری وجود ندارد