ایوب عشق پرست مجازی

ایوب عشق پرست مجازی

نام: ایوب

نام خانوادگی: عشق پرست مجازی

نام پدر: اله بخش

تاریخ تولد: 1342/12/07

تاریخ شهادت: 1363/05/21

محل تولد: فومن

محل مزار: فومن

شهرستان محل پرونده: فومن

QR Code ایوب عشق پرست مجازی

هفدهم اسفند 1342، در شهرستان فومن چشم به جهان گشود. پدرش اللهبخش، میوهفروش بود و مادرش کلثوم نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و یکم مرداد 1363، در سومار توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شکم، شهید شد. مدفن وی در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

بسم الله الرحمن الرحیم در بر خصم زبون سر و قد افراشته ایم به جمله کردیم نثار آنچه به کف داشته ایم پیکر غرقه بخونی که چو گل در کفن است - بخار خون است که در سینه شب کاشته ایم اول سلام ودرود من به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام امت - خمینی کبیر دوم سلام من به شهیدان در خون خفته ا نقلاب اسلامی و سوم سلام گرم من به پدران و مادرانی که جوانان خودشان را برای انقلاب و میهن خود دادند تا درخت انقلاب اسلامی ایران را با خون خودشان آبیاری کنند تا رهبر عزیز ما سربلند باشد و باز سلامی گرم به رزمندگان عزیز اسلام که همیشه در راه میهن و وطن خود کوشش می کنند و با صدام کافر می جنگند که از شرف و ناموس خود دفاع کنند و دلیله می جنگند و عقلاً استقامت می کنند تا انقلاب عزیز خودمان را همیشه زنده و پایدار نگه دارند. آری برادران و خواهران چه زیباست که قطره اشکی در دل شب ریخته شود و قطره خونی که در راه خدا ریخته شود و خوشا به سعادت آنان که به چنین توفیقاتی بزرگ دست می یابند امید از خداوند دارم که من هنوز در صف چنین مجاهدان فی سبیل الله قرار گیرم چون دنیا ارزش ندارد و مرگ در رختخواب برای من ذلت و خواری است برادران و خواهرانم از انقلاب و ارزشهای والای آن دفاع نمائید. و همیشه در صحنه حضور فعال داشته باشید و از امام امت پشتیبانی نمائید. چون هر چه داریم از رهبر داریم - چند کلمه ای را نیز به خانواده ام متذکر می شوم پدر جان مادرم خیلی زحمت برای من کشیده است هیچ فرزندی نمی تواند خوبیهای شما پدر و مادر ما را فراموش کند آری پدر جان خیلی از شما متشکرم که فرزند شما را هیچ وقت فراموش نکردید. پدر جان خوبیهای شما یک دنیا برای من ارزش دارد و چون چشم امید هر فرزند به پدر و مادرش میباشد پس باید در همه جا یاور هم باشیم من هیچ وقت خوبیهای شما پدر عزیز و برادر گرامم محمد جان را فراموش نمی کنم- خواهران مهربانم سعی کنید رفتار و کردار شما اسلامی باشد و زینب گونه زندگی نمائید. شما می دانید که من 17 ماه داوطلبانه با مزدوران بعثی در نبرد بودم و مدام شهادت را برای خود آرزو کردم انشاء الله که خداوند توفیق شهادت به من خواهد داد این را بدانید راهم آگاهانه بوده است در پایان از همه کسانی که از من بدی دیده اند حلالیت می طلبم از خداوند بزرگ پیروزی اسلام بر کفر را خواستارم خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار 63/2/1

گالری تصاویر

تصویری وجود ندارد