فرازی از سفارشات شهید در آخرین مکتوب حیاتش
با سلام و درود بر پیشگاه مقدس امام زمان (عج) و نائب بر حقش امام امت وسلام بر تمام شهدا از صدر اسلام تا جنگ تحمیلی ایران. من وصیتم را از حدیث گوهر بار پیامبر اکرم (ص) آغاز می کنم که فرمودند: ...من اصبح لم یهتم بامور تامسلمین فلیس بمسلم... کسی که روز را شب کند و به فکر آسایش دیگران نباشد مسلمان نیست . این مسئله برای همه مسلمان نیست. این مسئله برای همه مسلمانان روشن است که گفتار آن پیغمبر چه بود و مربوط به چه زمانی است . حضرت از این گفتارش فریاد رهایی و مظلومیت بر می خیزد که به گوش ما رسید که باید به یاری مظلومان مدتی است که قافله ها و کاروانهای اباعبدا... از میهن اسلامی ما از شهرها و روستاها با همراهان پیرو و مشتاق به سوی کربلا در حال حرکت است و خود هم مدتها بود از قافله عقب مانده بودم شاید شیطان این غفلت را در من بوجود آوره بود که توانسته بودم با کاروان حرکت کنم اکنون دوست دارم که به کاروان شهدا برسم . نزد خانواده های شهدا سر شکسته ام من دیگر طاقت ندارم . مادر شهید سید جواد موسوی و لطیف پسندیده به من نگاه می کنند من نزد آنان شرمنده ام دوست دارم مثل مرغی که از قفس آزاد می شود پرواز کنم هیچ وقت دوست ندارم با مرگ طبیعی از دنیا بروم . دوست دارم که همچون عاشقی باشم که از عاشقان حسین هر چند گنه کارم. هرکس خود را بیشتر می شناسد ولی با این همه گناه عاشق حسینم . امیدوارم که جزء آنان باشم ولی با این همه گناهانم نمی توانم جزء شهدا باشم . ولی نا امید نیستم و به وعده الهی کاملا معتقدم . و اما پدر و مادر عزیزم . که برایم زحمت و رنج های زیادی کشیدید. شاید دوست می داشتید در دوران پیری من کمکی برایتان باشم اینجاست که باید به وعده الهی ایمان داشته باشیم که دارید . صبور باشید. مرا ببخشید جز مزاحمت در زندگی چیزی برایتان فراهم نکردم
. در آخر از پدر و مادرم می خواهم که مرا حلال کنند و همه خواهران و برادران می خواهم مرا عفو کنید و شب های جمعه مرا یاد کنید. امام را دعا کنید و به عهد خود وفا کنید.
علی اصغر عبدالهی.