وصیت نامه مفقودالاثر (شهید) برادر امدادگر عسگر محبی بنام خداوند بخشنده مهربان اگر دلیلی برای زندگی کردن نداری دلیلی برای مردن داشته باش شکر خداوندی را که الطاف الهی اش شامل حالم شده و مرا یاری نموده که در راه اهداف مقدسم قدم برداشته تا به مقصود خویش نائل آیم. امروز که می گذرد روز زندگی ساز است همچون بهاری است که لاله ها از هر طرف شکوفا می شوند و این بهار زود سپری خواهد شد خوش بحال آن گلهایی که هیچ وقت پژمرده نمی شوند و خوش بحال آن کسی که بداند از کجا آمده و برای چه آمده و در آخر به کجا خواهد رفت امروز ما هر یک مسئولیت خطیری در مقابل آینده اسلام داریم، همچنان که قاسم تازه داماد و علی اکبر نوجوان و علی اصغر شش ماهه در راه اهداف قرآن قربانی شدند ما هم باید حرکت کنیم و کوشش کنیم وظیفه خود را انجام دهیم. من از روزی که به دنیا آمدم با مشکلات زیادی مواجه شده و تا امروز در حال مبارزه با آن هستم والان که تقریبا 22سال از عمرم میگذرد ، تاکنون یک دست لحاف و تشک نداشته و خوشحالم که با چنین وضعی بزرگ شده ام ولی خداوند بزرگ می داند که با همه مشکلات زندگی لحظه ای از یاد خدا فارغ نشده ام امروز من سهم کوچکی را در مقابل اسلام عزیز بر عهده گرفته و عازم جبهه می شوم زندگی و تمام چیزها در نظر خوب است ولی آن که از همه خوبتر است اسلام و پیروی از امر پروردگار است امید من آن است که بتوانم وظیفه ام را در مقابل خدا و قرآن و دین به انجام رسانم، مادر جان و برادران و خواهران عزیز ناراحت نباشید اگر به شهادت رسیدم بدانید که همان خواسته قلبی من بوده و به سعادت رسیده ام کاری نکنید که دشمن سوءاستفاده کند و دائم رزمندگان اسلام و بخصوص رهبر عظیم الشان مان امام خمینی را دعای خیر کنید خداوند انشاءالله به رهبر مان طول عمر عنایت فرماید در پایان شما را به خدا می سپارم. اگر به شهادت (سعادت) رسیدم مرا در کنار قبر شهید امام پناهی دفن نمایید ضمنا مقداری بدهکارم که در ورقه ای نوشته ام و در صندوق کوچک گذاشته ام و آن مقدار مبلغ پانصد و نود تومان می باشد و در خاتمه محمد و احمد و فروغ و سکینه را مهربانی نموده وآنان را مرنجانید. خدا به رهبرمان طول عمر عنایت فرماید خداحافظ- عسگر محبی 64/2/7