وصیت نامه بسیجی شهید جعفر شمس پور ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون نپندارید آنان را که در راه خدا کشته شده اند مرده اند مرده اند بلکه زنده اند و در نزد خدا روزی میخورندا. بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با یاد آنکس که قلبها برای او می طپد و سلام بر آنکس که ما را از پستی و ذلت بسوی نور کشاند و با درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی و بنام خداوندی که مارا آفرید و شعور و عقل عطا کرد تا چگونه زیستن و چگونه مردن را دریافته و آنرا انتخاب کنیم، سلام بر حسین (ع) سید الشهدا و سلام بر کربلای کردستان این قبلگاه مظلومان و سلام بریاران حسین (,) که عاشقانه در راه دفاع از سنت الهی جان باختند حمد و ثنای خداوند بزرگ را که امام و رهبری چون خمینی را بر ما ارزانی داشت و باعث شد که عاشقان در گاهش با یاری او به آرزوی خویش برسند و رستگار شوند. من بر خود واجب می دانستم که به جبهه بروم چگونه می توانستم در خانه بنشینم در صورتی که می دیدم اسلام احتیاج به من ددارد اصلا انقلابی که ما کردیم برای حفظ و پیاده کردن اسلام و قرآن به جامعه و جان و مال و اعمال ما بود اصلا زنگی کردن ما و هدف ما از زندگی رسیدن به الله و معبود یگانه است پس چگونه در خانه بنشینم و شاهد این همه قتل و کشتار برادران دینی خود باشیم منافقین فکر نکنند که خانواده ما یک شهید داده است ما دیگر جبهه را فراموش میکنیم. وصیت من حقیر و گناهکار این است که در همه حال شکر گزار باشید در هنگام فقر شکرگزار باشید و مواظب آزمایشات الهی باشید و همچنین در مقابل مشکلات توکل به الله کنید و صابر باشید و با نیروی ایمان استقامت کنید و تا آخرین قطره خونتان در راه پیروزی حق علیه باطل و ..... پیروزی اسلام بر کفر مبارزه کنید تا انشاالله با سرافرازی روز قیامت جزو صالحان و صدیقان قرار گیرد و این را هم به شما تاکید میکنم و حتما انجام دهید و آن این است که از امام اطاعت کنید و از رهنمودهای امام پیروی کنید کارهایتان را برای الله انجام دهید و خدا راناظر بر اعمال خود بدانید به امید پیروزی حق ب ر باطل. پدر عزیزم: می دانم که این وصیت برای شما دشوار است ولی به شما توصیه میکنم که در عزای من گریه نکنید و خوشحال باشید که فرزندی را بزرگ کرده اید و زحمت کشیده اید و آن را در راه خدا داده اید و از شما تقاضا دارم که مرا عفو کنید و امیدوارم که اجر شما را از امام زمان (ع)- بگیرید مادر عزیزم: از شما تقاضا دارم که ناراحت نشوید و در عزاداری من گریه نکنید که فرزندی را در دفاع از دین و قرآن قربانی کرده اید و امیدوارم که اجر شما را از حضرت زهرا(ص) بگیرید و پیش او رو سپید باشید و مثل مادری باش که پنج فرزندش را در راه انقلاب شهادت رسانده اند و یک بچه کوچولو دارد که می گوید که اگر آنهم بزرگ شود به جبهه می فرستم امیدوارم تو نیز چنین باشی و مرا عفو کنی. برادر عزیزم: اسغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمانها راه تسکین دردهاست چون حسین وصیت کرده بود راهم را ادامه دهید من راه حسین را ادامه داده ام.... و همیشه بیاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید و هرگز دشمنان بینتان تفرقه نیاندازند و شما از روحانیت عظیم و اصیل و متعهدجدا نکنند که اگر چنین کردند روز بدبختی مسلمانان و روز جشن ابرقدرتهاست در فرامین امام بیشتر دقیق شوید وصیتهایش را با گوش دل بشنوید و عمل کنید. و آخرین وصیتم این است که اگر فیض شهادت نصیبقم شد آنانکه پیرو خط سرخ امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند راضی نیستم در تشیع جنازه من و بر جنازه من حاضر شوند و گریه کنند و مرا در کنار برادرم حسین بگذارید. اگر باشد قرار آخر بمیرم نمی خواهم که در بستر بمیرم خدایا کن شهادت را نصیبم که همچون اکبر و اصغر بمیرم با تقدیم احترامات بنده گناهکار جعفر شمس پور خدایا خدایا تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار وصیت نامه بسیجی شهید جعفر شمسی پور ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون نپندارید آنان را که در راه خدا کشته شده اند مرده اند بلکه زنده اند و در نزد خدا روزی می خورند. بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با یاد آنکس که قلبها برای او می طپد و سلام بر آنکس که ما را از ذلت و پستی به سوی نور کشاند و با درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی و بنام خداوندی که ما را آفرید و شعور وعقل عطا کرد تا چگونه زیستن و چگونه مردن را دریافته و آنرا انتخاب کنیم، سلام بر حسین(ع) سید الشهدا و سالم بر کربلای کردستان این قبله گاه مظلومان و سلام بر یاران حسین(ع) که عاشقانه در راه دفاع از سنت الهی جان باختند حمد و ثنای خداوند بزرگ را که امام و رهبری چون خمینی کبیر را بر ما ارزانی داشت و باعث شد که عاشقان درگاهش با یاری او به آرزوی خویش برسند و رستگار شوند. من بر خود واجب می دانستم که به جبهه بروم چگونه می توانستم در خانه بنشینم در صورتی که می دیدم اسلام احتیاج به من دارد اصلا انقلابی که ما کردیم برای حفظ و پیاده کردن اسلام و قرآن به جامعه و جان و مال و اعمال ما بود اصلا زندگی کردن ما و هدف ما از زندگی رسیدن به الله و معبود یگانه است پس چگونه در خانه بنشینم و شاهد این همه قتل و کشتار برادران دینی خود باشم منافقین فکر نکنند که خانواده ما یک شهید داده است ما دیگر جبهه را فراموش می کنیم. وصیت من حقیر و گناهکار این است که در همه حال شکر گزار باشید در هنگام فقر شکر گزار باشید و مواظب آزمایشات الهی باشید و همچنین ر مقابل مشکلات توکل به الله کنید و صابر با شهید و با نیروی ایمان استقامت کنید و تا آخرین قطره خونتان در راه پیروزی حق بر علیه باطل و پیروزی اسلام بر کفر مبارزه کنید تا انشاءالله با سرافرازی روز قیامت جزو صالحان و صدیقان قرار گیرید و این را هم به شما تاکید می کنم و حتما انجام دهید و آن این است که از امام اطاعت کنید و از رهنمودهای امام پیروی کنید کارهایتان را برای الله انجام دهید و خدا را ناظر بر اعمال خود بدانید به امید پیروزی حق بر باطل. پدر عزیزم: می دانم که این وصیت برای شما بس دشوار است ولی به شما توصیه می کنم که در عزای من گریه نکنید و خوشحال باشید که فرزندی را بزرگ کرده اید و زحمت کشیده اید و آن را در راه خدا داده اید و از شما تقاضا دارم که مرا عفو کنید و امیدوارم که اجر شما را از امام زمان(عج) بگیرید. مادر عزیزم: از شما تقاضا دارم که ناراحت نشوید و در عزاداری من گریه نکنید که فرزندی را در دفاع از دین و قرآن قربانی کرده اید و امید دارم که اجر شما را از حضرت زهرا(ص) بگیرید و پیش او رو سپید باشید و مثل آن مادری باش که پنج فرزندش را در راه انقلاب شهادت رسانده اند و یک بچه کوچولو دارد که می گوید که اگر آن هم بزرگ شود به جبهه می فرستم امیدوارم تو نیز چنین باشی و مرا عفو کنی. برادر عزیزم: استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمانها راه تسکین دردهاست چون حسین وصیت کرده بود راهم را ادامه دهید من راه حسین را ادامه داده ام... و همیشه به یاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید و هرگز دشمنان بینتان تفرقه نیاندازند و شما را از روحانیت عظیم و اصیل و متعهد جدا نکنند که اگر چنین کردند روز بدبختی مسلمانان و روز جشن ابر قدرتها است در فرامین امام بیشتر دقیق شوید وصیتهایش را با گوش دل بشنوید و عمل کنید و آخرین وصیتم این است که اگر فیض شهادت نصیبم شد آنانکه پیرو خط سرخ امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند راضی نیستم در تشیع جنازه من و بر جنازه من حاضر شودن و گریه کنند و مرا در کنار برادرم حسین بگذارید. اگر باشد قرار آخر بمیرم نمی خواهم که در بستر بمیرم خدایا کن شهادت را نصیبم که همچون اکبر و اصغر بمیرم با تقدیم احترامات بنده گناهکار جعفر شمسی پور خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار