کدشناسایى :1453977 کدبایگانى :6521937 نام :حسین نام خانوادگى :شیفته نام پدر :احمد تاریختولد :02/05/1341 ش.ش : محلصدورشناسنامه :صومعهسرا تاریخ شهادت :23/10/65 نوع حادثه :حوادثمربوطبهجنگتحمیلى شرح حادثه :حوادث ناشى ازدرگیرى مستقیم بادشمن-توسطدشمندرجبهه استان :بنیادشهیداستانگیلان شهر :ادارهبنیادشهیدصومعهسرا وصیتنامه :بسم رب الشهدا و الصدیقین ??به نام پاسدار حرمت خون شهیدان به نام آنکس که شهیدان را اجر ومزدشان را از او مىگیرند و به نام انکه امید همه محرومان به اوست به نام آنکس که انسانهاى پاکخود را به درجه ومقامعالى مىرسانند وآنکس که دشمنان اسلام ومسلمانان را به خاک ذلت مىمالد وصیتنامه خود را آغاز مىکنم از شمائى که وصیتنامه اینجانب را مىخوانید مىخواهم که به فرزندانم حقایق را بگوئید با فرزندانم بگوئید تا بدانند که پدرشان شهید شده است به آنان بگوئید که به دست چه سکانى شهید شده است که تا زنده هستند عقده دشمنان اسلام وقرآن به دلتان باقى نماند بگوئید که قلب پدرشان را ؟؟؟خمپاره صدایمان شکافته است بگوئید که رگبار گلوله خصم و زبون ؟؟؟ را پاره پاره کرده است بگوئید که پدرشان براى دفاع از اسلام وقرآن و خونخواهى حضرت اباعبدالله سالار شهیدان کربلا به جبهه رفته است تا انتقام خونهاى شهیدان را که به دست مزدوران شرق و غرب یعنى بعثیان کافر به زمین ریخته شده است بگیرد به آنان حقیقت را بگوئید تا نغمه لذت بخش شهادت در گوششان بماند تا وقتى بزرگ شدند ؟؟؟ جزراه اسلم را انتخاب نکنند وهم وصیتنامهام را در موقع تشییع جنازه جلوى مردم بخوانید تا آنکسانى که نه سهمى در پیروزى انقلاب ونه در طول جنگ داشتهاند و از دست همین انقلاب در رفاه بسر مىبرند آنکسانى که دتا قبل از انقلاب هیچر چیزى نداشتهاند و از دست انقلاب صاحب همه چیز شدهاند. باز نى مىزنند و مثل کفتاران پیر زوزه مىکشند و فریاد مىکنند که جنگ تا ؟؟؟ این مسلم است که شهید داده است حاضر نیست جنگ با غیر پیروزى به پایان برسد آنانکه نق مىزنند نه در جنگ شرکت داشتهاند و نه جوانشان در طول انقلاب وجنگ شهید شده است که دلشان بسوزد. اگر بزرگترین اجتماع خانوادهاى را در نظر بگیریم از بیست نمونه ؟؟؟ نمىکند آنانکه که نمىتوانندمشکل بیست نفر را تحمل کنند پس دولت به چه طریق از پس مشکلات چهل وچند میلیون نفر براید خودتان انصاف دهید در زمانى که ایران انقلاب میشود و بعد ازچند ماهى که انقلاب نگذشته جنگ را بر ما تحمیل کردهاندواز طرفى تحریم اقتصادى هستیم یعنى دستمان به جیب خودمان میرود نباید مشکلات داشته باشیم وشش سال است که با ابر قدرتها میجنگدومردانه روى پاى خود ایستاده و کمبودى هم بهآن صورت ندارد و به دهان ابر قدرتها مى کوبد . در پایان از خانواده ام مى خوا هم که در تشییع جنازه ام گریه نکنند چون شهادت گریه ندارد درست است که هنگام شهادت انسان از خانوادهاش جدا مى شود ولى زنده ابدیست ونزد خداى خود منزلتى دارد در عزایم گریه نکنید و لباس سیاه نپوشید چرا چون مگراهل بیت ا مام حسین را گذاشتند که در عزاى آن بزرگوار گریه کنند وخواهش دوم من از پدر ومادر وهمچنین از همسر این است که در جلوى فرزندانم گریه نکنند چرا چون که فرزندى براى دیدن پدر دلتنگى کند و هواى پدر به سرش بزند جز محبت پدر هیچ چیز نمى تواند فرزند پدر مرده را راضى سازد از این جهت است که پیغمبر اسلام حضرت محمد (ص) که دست نوازش بر سر یتیمان بکشید به جهت این که یتیمى احساس کمبود نکند هر کس یتیمى را خوشحال کند خدا را خوشحال کرده است واز شما مى خواهم که فرزندان شهدا را فراموش نکنید اگر نمىتوانید خواستهشان را فراهمکنید دست نوازش بر سرشان بکشید که همین دست خالى کشیدن پیش خداوند اجر ومزدى دارد وسفارش من به تو همسرم این است که از اقوام تا بیگانه کسانى از آنان را که خود مىدانى که من از آنان ناراحت بودم و چقدر مرا زجر روحى دادند اگر بر سر جنازهام آمدند نکند خداى نکرده با آنان با خشونت رفتار کنى همانطوریکه خود مىدانى که من چطور در مقابل زجرهاى روحىشان خونسردى خود را حفظ مىکردم خونسردى خود را حفظ کن و در مقابل مصیبت بزرگى که به تو وارد مىشود همواره صبر کن و شکر خداى بزرگ بجاى بیاور و امیدوار باش که در مقابل صبر و استقامت این دنیا مزدى نزد خدا درآن دنیا خواهى داشت و از هر کس دوستان وآشنایان برایم حلالیت بطلب و براى فرزندانم مادر که هستى پدر هم باش و تا جائى که برایت امکاندارد فرزندانم را به تحصیل بگمار تا در آینده ؟؟؟ براى اسلام باشند و درک این را داشته باشند که پدرشان در چه راهى قدم گذاشته و در چه راهى شهید شده است وموقعى که بد را از خوب تشخیص دادند به آنان بگو که من شهید شدم وبگو که من براى حفظ آرمان مقدس اسلام به جهاد در راه خدا شرکت کردهام وکشته شدهام اگر خدا بخواهد شهید حساب شده و در پیش شهیدان هستم و نزد خداوند بزرگ اجر و مزدى خواهم داشت و از شما مىخواهم که در عزاى من لباس سیاه نپوشیدچراچونکه من دوست نداشتم خبر مرگ کسى را بشنوم و در عزایش لباس سیاه بپوشم دوست داشتم در شادى مسلمان شریک باشم نه در عزایشان باز از شما مىخواهم کسانى که به من بدى کردهاند ویا درمقابل خوبى من جواب بد به من دادهاند خوبى کنید چونمن دوست نداشتم که با آزار کسى خشمخدا را به جوش بیاورم به پدر ومادر مهربانم از شما مىخواهم که در مقابل غمى که به شما وارد مىشود صبر کنید که خداوند صبرکنندگان را دوست دارد وهمچنین از خواهران خود مىخواهم که زینبگونه با فرزندانم محبت کنند تا راه زینب (ع) را ادامه داده باشند و از طرف من از تمام دوستان وآشنایان حلالیت بطلبید در پایان ظهورحضرت مهدى(عج) وطول عمر امام و پیروزى رزمندگان را از خداوند بزرگ خواهانم با چند بیت شعر وصیتنامهام را به پایان مىبرم. اگر کشته شدم در جبهه من اى مادر پیرم بدان که جرم من عشق خداست نیست تقصیرم نگهدارى کن تو اطفال من در این جهان مادر که من احساسم این باشد در آغوش توآسوده مىمیرم پدر را گو نباشید بهر من غمگین اى مادر که من راه شهیدان مىروم فرمان دهد چون رهبر پیرم والسلام جمعه 29 آذر 65 حسین شیفته ??