کدشناسایى :1626699
کدبایگانى :6412785
نام :شهریار
نام خانوادگى :کریمىراستهکنارى
نام پدر :اکبر
تاریختولد :26/11/1345
ش.ش :65306
محلصدورشناسنامه :تبریز
تاریخ شهادت :25/11/64
نوع حادثه :حوادثمربوطبهجنگتحمیلى
شرح حادثه :حوادث ناشى ازدرگیرى مستقیم بادشمن-توسطدشمندرجبهه
استان :بنیادشهیداستانآذربایجانشرقى
شهر :ادارهبنیادشهیدتبریز
وصیتنامه :%
1626699
شهید شهریا ر کریمی
بسم الله الرحمن الرحیم
اشهد ان لا اله الا الله و اشهدا ان محمدا"رسول الله و اشهد ان على ولى الله
و شهادت میدهم به دوازده امام که اولین آنها على و آخرینش حضرت قائم آل محمد است .
بدینوسیله وصیت نامه ء خود رابه شرح زیر مرقوم مینمایم :
پدر و مادر و املبیت گرامى
در این لحظات حساس احساس میکنم که شاید دیگر نتوانم چهره هاى نورانى شما را ملاقات کنم .پدر عزیز با اینکه حتى نتوانسته ام جهره ء ماهت را ببینم اطمینان دارم که پیوندى قلبى میان من و شما وجود دارد شاید اصلا"همدیگر را نبینیم ولى خوب سرنوشت است و شاید خداوند خواسته که من و تو را این چنین آزمایش کند آرزو داشتم منهم پدر واقعى در زندگى داشتم و به او افتخار میکردم همیشه تن و روحم از این مسئله رنجور بود که چرا همه باید پدر داشته باشند و من حتى نتوانم پدرم را ببینم ولى جاى بسیار حمد و تشکر است که خداوند بر ما منت گذاشت و به ما پدر بزرگى عنایت فرمود که در حین زندگى نچندان مرفه سرپرستى دو بچه که یکى شش ماهه و دیگرى دوساله بود را قبول کرد خدا میداند اگر اینگونه نبود الان خود من چه میکردم و در کجا بودم ما که نتوانستیم حق مان را ادا کنیم خدا انشاء الله اجرش بدهد و به رفیع ترین درجات در عالم بالا برساندش.
برادر گرامی:
انشاء الله هر بدى از ما دید ى حلالمان کنى اداء نمازهاى قضایم را به تو واگذار میکنم امیدوارم نا امیدم نکنى هر چه لباس و کتاب و غیره دارم به تو میسپاارم هر گونه که میخواهى آنها را بکار ببر.برادر گرامیاز اینها گذشته توصیه بسیار مهمیبرایت دارم مادرمان از اوان کودکى ما را بزرگ کرده و زحمات فراوانى براى هر دوى ما کشیده تا اینکه ما به این سن رسیده ایم.
میدانم آرزویش فقط خوشبختى من و تو است برادر جان از تو میخواهم از مادرمان موظبت کنى .نگذار زیاد غصه بخورد او را دلدارى بده و بگو که شهریار از على اکبرحسین بالاتر ننیست بگو که شهریار آگاهانه رفت بگو که شهریا میدانست شهید میشود و بگو که افتخار کند که امانت خداوند را به او پس داده و بگو که او نیز در آخرت شریک مجاهدت اوست بگو که شهریا ر از دشمن نترسید و شهید شد و شهریا چون یاران حسین مردانه جنگید و شهید شد .
مادر عزیزم اکنون حالت را درک میکنم مادرم تو باید افتخار کنى که در راه خدا پسرت شهید شده مادرم تو برایم خیلى زحمت کشیدى ما که نرسیدیم گوشه اى از زحمات تو را جبران کنیم انشاء الله صبر را بر خودت پیشه کن و مانند دیگر مادران شهداء سرافراز باش و خداوند اجرى بزرگ برایت درنظر گرفته .از تو میخواهم تمام بدیهایم را حلال کنى .
اهل بیت گرامیتک تک شما زحمات فراوانى براى بزرگ شدن من متحمل شده اید همه شما را به خدا میسپارم و حلیت میخواهم :
انشاء الله خداوند اجر زحمات شما را خواهد داد همه ء شما را به تقواى خدا و ترس از او و به نماز و روزه و واجباتو حب پیغمبران و امامان و دوستى اولیا الله و راست گوئى و درست کارى دعوت میکنم امام این رهبر کبیر انقلاب اسلامیرا همیشه دعا کنید به زمزمه هاى تفرقه که فقط از دهان منافقین بیرون میآید گوش ندهید از اوامر پدرانه ء رهبر پیروى کنید تامیتوانید به انقلاب کمک کنید که اینجور موقع به دست هر کسى نمیافتد و خداوند این انقلاب را بر مردم ایران منت گذاشته یادتان نرود توصیه ء اصلى من به شما دو چیز است که مادرم را به شما میسپارم نگذارم احساس غم بکند .
حقیر شهریار کریمیراسته کنارى فرزند اکبر شماره شناسنامه 65306 متولد 1345 مذهب :شیعه ء دوازده امامى
مورخه 15/10/ 1364
جبهه سرزمین عشق و ایثار
جبهه وادى عشق است جبهه مثل نزول ملائکه مقرب خداست جبهه محل عاشقان واقعى است جبهه سرزمین ایثار و فداکارى است جبهه جان موءمنین است جبهه جائى است که پاى هیچکس بجز عاشقان واقعى ابا عبدالله به آن نرسیده آرى جبهه محل عروج ارواج مطهر و پاک شهدائى است که دروادى عشق همچون ابراهیم بت شکن و همچون على علیه السلام مردانه بر خصم زبون یورش برده اند .(مانندابراهیم بر بتهاى زمان مانند آمرییکا و شوروى و مانند على به دشمنان اسلام حمله بردند ) و از آنجا بسوى معشوقشان پرواز کرده اند آرى این شهیدانند که معنى واقعى عشق به الله را فهمیده اند .آرى صداى ناله ء نیمه شب بسیجى که در حال خواندن نماز شب است معنى واقعى انسان کامل است آرى اینان دیوانه عشقندو پروانه وار به گرد شمع خودمیگردند و در این راه پروانه وار بالشان را میسوزانند.
در سر هوس عشق تو دارم هر روز در عشق تو مست و بیقرارم هر روز
مرمستانرا خمار یک روز بود من آن مستم که خمارم هر روز
آرى این صداى عاشق است که او سینه ء پرسوز او بیرون مى آید و کیست آن عاشقى که هر روز مست و خمار معشوق است .بلى آن همان رزمنده ء اسلام است که در روز همچون راز و نیاز کرده و مست میشود ( مست الله )
خدایا بد کردم خدایا گناه کردم خدایا چه گناهها کردم در حالیکه تو حضور داشتى و بر من خشم نگرفتى خدایا چه تهمتها و غیبتها کردم در حالیکه خودم را مسلمان میدانستم خدایا العفو خدایا العفو.
برادر عزیزم این گوشه اى از اعمال رزمنده است شمائیکه در گوشه اى نشسته اید و دم او خلق میزندى بیائید و ببینید چه خبر استشمائیکه فکر میکنید رزمنده براى پول و مقام و معروف شدن به جبهه میرودمگر خبر ندارید که در ماءمن عشق هواهاى نفسانى و امور مادى جاى ندارد رزمنده از خدایش فقط خودش را میخواهد وبس لقاء الله آرزوى نهائى آنهاست پس مگر میشود رزمنده در فکر پول و . . . باشد .
اید دوست قبولم کن و جانم بستان مستم کن و از هر دو جهانم بستان
با هر چه دلم قرار گیرد بى تو آتش به من اندر زن و آنم بستان
آرى این آرزوى رزمنده است او از خدا و معشوقش فقط رسیدن به لو را میخواهد و در این راه از هر دو جهان میگذرد و فقط آرزومند لقاء خداست و چون در این مسیر خودش را عاجز میبیند از خدا میخواهد که در دل او هر گونه آلودگى و مادیت و ضعف است بیرون بیاورد خدایا خدایا تا انقلاب مهدى حتى کنار مهدى خمینى را نگه دار.
تقدیم به دوستان و برادران گرامیم که هر کدام ادامه دهنده راه سرخ شهیدان هستند .
15/ 10/ 1364 شهریا کریمیراسته کنارى