وصیتنامه شهید کاظم امدادی
با دود[1] فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و با سلام بر تمامی شهیدان و با سلام بر تمامی رزمندگان جان بر کف که خون خود را نثار اسلام نموده و میکنند و با سلام بر شما پدر و مادر گرامی که برایم زحمات فراوانی کشیده و مرا تا به اینجا رسانیدهاید و افتخار کنید که چنین فرزندی را به اسلام و در راه اسلام به ملکوتی[که جهان] ...[2] را آفریده و سرنوشت تمام انسانها دست اوست. هدیه نمودهاید و این افتخاری است بس بزرگ که نصیب شما گشته و هیچ ناراحت من نباشید. چون خواست خدا بود که من در راه او شهید شوم. و واقعاً خوشحال هستم که چنین مقامی را در پیش روی خود میبینم درست است که شما برایم [زحمات][3] بسیار بسیار بزرگی کشیدهاید و من واقعاً از شما ممنون و متشکرم یعنی اینکه من زندگی خود را مدیون شما میدانم و انقدر شما را دوست دارم که نوشتم در روی این کاغذ میسر نیست یعنی اینکه تنها دو چشمان من هستید و من تنها آروزیی که داشتم این بود که بتوانم کمی از محبتهای شما را جبران کنم ولی خدا نخواست یعنی اینکه سرنوشتی بود که خدا برایم معین نموده بود و من رازی هستم و از شما به رضای او و از شما خواهانم که آنقدر برایم ناراحت نباشید که خدا را از یاد ببرید.
پدر و مادر جان من هم همانند کسانی که در راه خدا مبارزه کردند و جان خود را برای اسلام و میهن فدا نمودند و من واقعاً معذرت میخواهم و جسارت است، فکر نکنید که من متأهل بودم و فرزند داشتم. من فرزندانم را دوست دارم و آرزوی من این بود که آنها را بزرگ کنم و راه رفتن آنها را ببینم. اما خواست خداوند این بود که این آرزوی خود را به همراه خود بگور ببرم. اما آنها را به شما میسپارم و شما را هم به خدا عزوجل میسپارم.
مادر جان میدانم که مصیبتهای فراوان دیدهاید و دلت پر از مصیبت است. مادر جان اگر صلاحیت داشتم سلام تو و خانوادهات[4] را به محمد خواهم رساند. و در آنجا برادرانت را خواهم دید. و تنها خواهشی که از تو دارم زیاد برایم ناراحت نباشی خدا به تو و پدرم عنایت بفرماید و مادر جان همسرم را به شما میسپارم و امیدوارم که از او خوب مواظبت کنید. در ضمن خبر مرا به دوستان بگویید که پیش ابراهیم و عباس بکنند. و به خانوادهشان بگویید که حتماً سلام شما را به آنها خواهم رسانید و سلام مرا به برادرم که تنها امیدم در زندگانی بود برسانید و بگویید که از برادرزادههای خود خوب مواظبت کن در پایان از پدر و مادر و برادر و همسر و فرزندان و پدربزرگ و مادربزرگ و کلیه فامیلها را به خدا میسپارم و از خداوند میخواهم که همگی شما را در زیر سایه خودش محفوظ بگردان. و السلام
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
6/6/65
در ضمن .... به ... و 20 تومان به ایوب خودمان و 100 .... به یوسف مکانیک غرض[5] دارم از شما میخواهم که ادا بفرمایید
[1]
[2]
[3]
[4]
[5]