بیستم اسفند 1342، در روستای خرارود از توابع شهرستان سیاهکل به دنیا آمد. پدرش حمزه و مادرش گلدسته نام داشت. تا چهارم متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند. کارگر بود. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم تیر 1364، در اشنویه توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت گلوله تانک به شهادت رسید. مدفن وی در زادگاهش واقع است.
بسم الله الرحمن الرحیم
با درود و سلام بر نبی اکرم (ص) و جانشینان بر حق ایشان مخصوصا حضرت مهدی(عج) و نایب بر حقش امام امت خمینی بت شکن و درود بی پایان بر گلگون کفنان ایران. نمی دانم چه بگویم خدایا یا الله یا محمد یا علی یا فاطمه زهرا یا حسین یا حسن یا مهدی عج و تو ای ولی مان یا روح الله و شما ای پیروان صدیق شهیدان خدایا چگونه وصیت نامه بنویسم در حالیکه سرا پا گناه و معصیت و سراپا تقصیر و نافرمانی گرچه از رحمت و بخشش تو نا امید نیستم ولی ترسم از این است که نیامرزیده از دنیا بروم می ترسم رفتنم خالص نباشد و پذیرفته درگاهت شوم یا رب العفو خدایا بمیرم در حالیکه از من راضی نباشی ای وای که سیه روز خواهم بود خدایا چقدر دوست داشتم ؟؟؟ هستی هیهات که نفهمیدم و ابا عبدالله شفاعت آه چقدر لذت بخش است که انسان آماده باشد برای دیدار او ولی چه کنم که تهیدستم خدایا تو قبولم کن که ای خدای عزیز ای معبود دلها ای یاور بی پناهان مرا دریاب و در این زندگی فانی دنیایی ؟؟؟ که جز معصیت و گناه چیزی نیست همچنان خودت در قرآنت فرموده ای (و ما الحیوة الدنیا الالعب او لهو) دنیا جز بازیچه کودکانه و هوسرانی بیخردان هیچ نیست او این دنیا سرمایه و مالی ندارم که در پیشگاه تو تقدیم کنم تا از من راضی شوی تنها یک جان دارم ای خدا به زهرای اطهر تو را سوگند می دهم که این جان ناقابل من را خریدار باش چون می ترسم بعد از این دوران خدمت سالم باشم و این دنیا مرا گول بزند و جذب خود کند آنوقت است که باید سر به بیابان گذارم و آنقدر ناله و زاری کنم تا از من راضی شوی. بدانید و مطمئن باشید ای خانواده ام امروز گام در راه جاودانه ای نهادم که انتهای آن انتشار حکومت مستضعفین بر جهان باشد. شما ای پدر و مادرم بارها پیش خودم ؟؟؟ نمودم که شما برای من زحمت بسیار کشیدید و من هم در آخر نتوانستم زحمات شما جبران نمایم در حق شما خیلی کوتاهی نمودم و دین خود را نسبت به شما بطور صحیح ادا نکردم از شما جدا می خواهم برایم طلب آمرزش نمائید. مادرم بدان که انسان تنها در مقابل مرگ تسلیم است. و هیچ کاری از او بر نمی آید پس چه بهتر که این مرگ در راه عشق در راه آن کسی باشد که انسان او را می پرستد و به صورت شهادت ملقب بشود که بزرگترین نامها شهید است و شماها ای خواهرم باید زینب وار در مقابل دشمن بمانید تا کوچکتر استفاده ای دشمنان از شماها نکنند. خواهرهایم حجاب شما کوبنده تر از خون من است پس حجاب اسلامی خودتان را رعایت کنید چون این خون ها که ریخته می شوند همه شان به خاطر حفظ ناموس و آبروی کشورمان است و تو ای برادرم حسین جانم تو باید راه حسین بن علی را قبول کنی و پیروی از امام کنی امیدوارم که خداوند تو را توفیق عنایت نماید ای پدرم و ای مادرم و خواهرهایم و ای برادرانم من می دانم که شهادتم همه شما را گوشه نشین می کند ولی باید صبر داشته باشید. پدرم و مادرم ناراحت نباشید از اینکه قربانی در راه خدا داده اید انشاءالله خداوند همه شماها را صبر عنایت فرماید زحمتهای خودتان را برایم حلال کنید از همه دوستان و آشنایان و فامیل هایم حلالیت برایم بطلبید و در آخر هم خواهر کوچکم فرحناز این وصیت خودم را به دست تو می دهم تا همیشه مرا یاد کنی و برایم سوره الحمد بخوانید. و هرگز راه من را از یادتان نرود. در آخر همه شماها را به خدای یکتا می سپارم. خداحافظ مورخه اعزام 1363/7/18 روز چهارشنبه ساعت 8/30 صبح
سرباز وظیفه عنایت خانجانی