بهروز محمدحسینی گیل کلایه

بهروز محمدحسینی گیل کلایه

نام: بهروز

نام خانوادگی: محمدحسینی گیل کلایه

نام پدر: رضا

تاریخ تولد: 1322/10/10

تاریخ شهادت: 1366/04/05

محل تولد: رودسر

محل مزار: کلاچای

شهرستان محل پرونده: رودسر

QR Code بهروز محمدحسینی گیل کلایه

اطلاعاتی موجود نیست

ان الذین امنو وعملوا الصالحات اولئک هم خیرالبریاء. سخنی با مسولین: به جمهوری اسلامی پستها و مقامها اماناتی هستند در دست صاحبانآن و هر کس هر کاری را که به جامعه تعلق دارد به هر شکلی که باشد. خوب انجام ندهد خیانت در امانت کرده است علی (ع) به یکی از اولیانش چنین می فرماید. اشتباه نکن این وسیله نیست که به تو دارد، تو را اگر والی فلان استان قرار داده ایم ،مبادا آنکه این پست و مقام را برای خودت طعمه ای حساب کنی بلکه امانتی است که بود ؟؟؟تو گزارده شده است. امید است در پاسداری و نگهداری از امانت بزرگ است ،حکومت جمهوری اسلامی که با الطاف و عنایات خدای متعال در اختیار مسلمانان ایران قرار گرفته است حداکثر کوشش و جدیت را به عمل آوریم . نکند خدای نکردده روز قیامت برادران مسول شهدا در مقابل شما باشند. و شهدا یک طرف قضیه و شما هم طرف دیگر قضیه .زندگی ارزش ندارد .این دنیا مزرعه ای است. برای آخرت . رهنمودهای امام را بیشتر تعمق کنید. و عمل به آن نمایید نترسید خدا پشتیبان شما است. . سخنی با همکاران معلم. معلم بچه را به نور وارد می کند ،عالم مدرسه است و معلمین این مدرسه انبیا و اولیا هستند(امام خمینی) . برادرم و خواهرم که مسولیت و آموزش فرزندان مردم را به عهده گرفته ای لحظه ای فکر نما و؟؟؟خلوت کن مقامت بالا است . از مقامت خوب استفاده نما. معلمی مزرعه خوبی است ،جهت آخرت (قبل ازورود به کلاس درس فکر نما آیا معلم هستی یا خیر) و اما معلمین راهنما* که همکاران خودم منظورم . آنهایی هستند که می دانند با کدامشان حرف دارم که فقط در مدرسه جو،شایعه، تهمت، با خود سوغات می برند لحظه ای فکر کنید چاپلوسی و غیره،بزودی برای مسولین روشن می گردد. برادرم ؟؟آخر و عاقبت چاپلوسی به جایی نخواهد رسید. از مورد این قبیل افراد اداره در جریان می باشد. در فکر اصلاح جامعه فرهنگی باشید،مسولین. هشدار به همه اقشار مردم، از دولت و افراد مجلس که ان شاءالله همه در خط اسلام هستند و تحت فرمان امام و از رئیس جمهور شهید زنده ،از ریس مجلس رفسنجانی یار باوفا و صدیق امام ،از نخست وزیر که جهت تداوم انقلاب از جان مایه گذاشته است. از دلیر مرد محسن رضایی سرباز واقعی امام و علما حمایت کنیم و نگذارید ضد انقلاب به این افراد که دلسوز نسبت به طبقه ضعیف جامعه و اسلام هستند ،توهین و جسارتی نمایند به ارکان ضد انقلاب ،بزنیدو اما شما پدر و مادر و محمد و فرزندان و برادران و خواهران. و اما پدر و مادرم که همیشه و از همه وقت از دوران شیر خوارگی تا کنون مزاحم شما بودم و هستم و دین خود را نسبت به شما آنگونه که بایستی می بود ادا نکردم و همیشه شما ها را رنج می دادم و امیدوارم که فرزند گناهکارتان را ببخشید و همچون حضرت زینب صبور باش .مادرم و پدرم استقامت پیشه نما. و خواهران و برادران ،همچون خواهران صبور باشید و مثل زینب صابر و پیامبر خون شهدا و برادران اسلام را فراموش نکنید و پیرو خط امام باشید. پروردگارا همسرم و فرزندانم را از خودتان جدا نکنید. آنها را (عبدالمهدی و ام البنین) را خوب تربیت کنید و اگر سعادت یاری نمود به درجه رفیع شهادت نائل گشتم به یاد مادران صبور اسلام باشید ،مادر وهب رادر نظر بگیرید که وقتی دشمن عزیز فرزندش ،جگر گوشه اش وهب را نزد مادرش می آورد و می خواهد او را زجر دهد و آزارش نماید . مادر وهب به سر فرزند تازه داماد خود بو سه ای می نوازد و به صحرا پرتاب می کند و می گوید آهای دشمن ما سری را که برای رضای خدا داده باشیم پس نخواهیم گرفت و امیدوارم که شما پدر و مادر خوبم چنین حرکتی داشته باشید و هیچگونه ناراحتی به خود راه ندهید. چون این جهان آزمایشگاهی است که انسانها در آن آزمایش می شوند و نتیجه را روز جزا خواهند دید و دل از جهان مادی و از زن و فرزند و کاشانه بایستی کشید ؟؟؟گلدانها را آب داد تا خوب رشد کنند و گلهای تازه و نو ببار آورند ،آری بایستی رفت خون ریخت تا گلها شکوفا شوند و فضای جامعه را معطر نمایید. و اما تو همسرم : در زندگی شاید آنطوریکه باشم نبودم و همیشه دور تر از تو و حتی یک هفته مدام در نزد تو نبودم که به صحبتهای تو گوش دهم ، درد دلهای تو را بشنوم ،هر چند که درد دلی نداشتی فقط مسئله اسلام برایت مطرح بود ،اگر سعادت یاری نمود و خبر شهادتم را دریافتی استوار باش و بردبار و شکیبا و بیاد زنان صدر اسلام هنگامیکه وهب تازه داماد به میدان نبرد می شتافت و شهید می شود. همسر او شتابان بطرف جنازه شهیدعزیزش می رود و می گوید:وهب تو داماد غرق به خون اسلام گردیدی و من لباس سفید عروسیم را همچنان سفید داشته باشم ،هاشا که چنین باشد من لباس سفید عروسیم را غرق در خون می کنم من در پیش روی پسر پیامبر و و در پیش و روی دختر پیامبر با کفار می جنگم و شرف گلگون شهر مان را می یابم. بله همسرم جهاد تو شربت فرزندانم می باشد دوست دارم فرزندانم آنچنان تربیت شوند که خادم اسلام باشند و پیرو خط امام و از . ولی فقیه دور نشوند و آنها را طوری تربیت نما که برای آقا امام زمان (عج) و برای اسلام جان خویش را فدا نماید. بعد از شهادتم طوری باشد که فکر می کنیم از امدادهای جبهه ؟؟برایت صحبت کرده باشم برای فرزندانم صحبت نما یادم هست صحبت می کردم یکی از برادران پاسدار دختر بچه 6 ساله ای داشت و این دختر بچه علاقه عجیبی به پدرش داشت هر وقت که پدرش از سر کار بر می گشت با شانه ریشهای پدرش را شانه می کرد ،این برادر ما در جبهه شهید شد و دختر بچه گرفته بود که حتما جسد پدرش را ببیند وقتی دختر بچه از نزدیک جسد پدرش بردیم زیر چادر کوچکش شانه ای بیرون آورد که موهای سر و صورت پدرش را شانه کند ،کفن را کنار زد دید که پدرش سر و بدن ندارد. به خاطر خون این عزیزان خون ماها کم ارزش و کم بها می باشد.کلا در خاتمه دوست داشتم فرزندم عبدالمهدی تربیتشان طوری باشد که در جبهه یک رزمنده در حوزه یک حکیم ،یک عالم، و در دانشگاه یک استاد و در خدمت به اجتماع افتاده ،بالاخره یک انسان وارسته اسلامی که جامعه اسلامی نیازمند به اوست. و اما دخترم ام البنین او بایستی وطری تربیت گردد همچون ام البنین صدر اسلام باشد او در نماز خاصع او یک دختر نمونه اسلام باشد و به هر دو فرزندانم بگویید که در نماز و دعا پدر گنهکارشان را از دعا محروم ننمایند و در انتها امید است که تمامی حرکات ما رضا الله یعنی جهت رضای خدا باشد، من الله ، الی الله، رضا الله. از خدا آمده ایم به سوی خدا می رویم. فقط به فقط جهت رضای خدا.فرمایشات امام با دقت گوش فرا دهید و امام را تنها نگذارید ،دعا به جان امام بزرگوار فراموشتان نشود و چند شعری در وصیت نامه گنجانده شود. رفتی دیگر بباید رفتی دیگر بباید مردن درون بستر دیگر بس است باید درون سنگر مرد مردنی که بود زنده شدن جاوید گشتن رو به سوی بی نهایت پر گشودن من دگر در ضعف در بستر ز بی نانی ز غارت غارت قدرت نمی میرم و گر میرم بدانید که در یورش یورش بر سر غارتگران مردم که مردن نیست از رفتن است رفتنی چون لاله در کویر چون تک درخت در بیابان و آنگاه پیروزیم بیابد. هم فراموشی بباید مردنی دیگر جاوید زند ماندنی بیاد آن بیاد زنده ماندن بیاد مردنی دگر چو مرغان پرواز رفته مان عیسی پور آقا جان مهدی محمد پور ،تقی ناصحی ،سعاداتی،سید رضا جعفری، حسینی،ذوالقدری، فبدح، خوش برش،خادم، بیگتن، حسین نصب، صیقلی، پاکزاد و مردان نمونه دیگر . همانانی که در سنگر سرخین روی گشتن.و پرواز جاوید سر دادند بباید مردنی اینچنین که اینچنین مردن آغاز است ،آغاز زیستی جاوید. بباید مردنی دیگر.. بهروز محمد حسینی 64/1/28 . این وصیت نام توسط این جانب بهروز محمد حسینی تهیه و تنظیم گردیده است. فقط استدعا دارم در خواندن دقت بیشتری را بعمل آید. اگر حاج آقا قدس در خواندنش مراحمت بکنند روحم شاد تر خواهد شد. اگر حاج آقا نتوانستند فردی را از جانب خود ایشان انتخاب نمایند خودشان بخوانند. در 16 صفحه تهیه و تنظیم گردیده است. ضمنا سه صفحه و یک صفحه دیگر مسائل ضمینه می شود. فرزندم عیسی را همانند دو فرزند دیگرم تربیت نمایید و بگویید همه شما را به خداوند بزرگ می سپارم 65/11/29

گالری تصاویر

تصویری وجود ندارد