بسم الله الرحمن الرحیم وصیت نامه شهید پرویز داوود زاده محل شهادت :مریوان نام عملیات :والفجر4 یاران چه غریبانه رفتندازاین خانه سلام بر مهدی منجی بشریت ،سلام بر قلب تپنده امت حضرت امام خمینی . ره . درودبر شهدای اسلام ازصدر اسلام گرفته تا کربلای ایران وشهدای دشت گرم و سوزان خونین خوزستان وسلام بر شما امت حزب الله وشهید پرور اسلام بر حسین (ع)که درس آزادی و شهادت را به ما آموخت وراه فلاح و رستگاران را نشان داد تا چگونه زیستن وچگونه مردن را بیاموزیم سپاس خدایی را که انسان را آفریدوبه آن عقل و شعور دادتا راه خود راباچشمان باز انتخاب کند.سرانجام لطف پروردگار شامل حال ما شدوخدای تبارک وتعالی ما رایاری نمودوبما این لیاقت را عطاکردتابتوانیم درکربلای خونین ایران حاضر شویم و سهمی خیلی کوچک وحتی کوچکتر از قطره درمقابل دریا در پیروزی انقلاب شکوهمند وخونین داشته باشیم واگر خون ما این لیاقت را داشته باشدتا بتواند قسمت کوچکی ازدرخت شکوهمند آزادی راآبیاری کندحتی لحظه ای تامل نخواهم کرد. درودوسلام برشماخواهران وبرادران حزب الله که بابیداری وهوشیاریتان ضربه ای فراموش نشدنی به دشمن کافرمی زنید برادران وخواهران:هوشیاری ودقت عمل شما در امور ضامن پیروزی انقلاب نو نهال اسلامی ما خواهد بود. بدانید باشیدکه شما راه نجات را دردست :پیروزی از خط امام وولایت فقیه است وگرفتاریهای شما آن هنگام آغاز می شود که امام این شیر مرد جماران را تنها بگذارید .امت گرامی و عزیزهمیشه در کارهایتان تعقل و اندیشه کنیدوکاررابرای رضای خداانجام دهیددراین زمان حساس چشمان تمام مستضعفین جان به این انقلاب دوخته شده است وعملکردشما برادران وخواهران بایدپیام رسان این انقلاب باشیدوماعملکرد خودانقلاب رادرقلبها صادر کنیدوبرادرانی که مرا می شناسید مرا حلال کنید . سلام بر تو ای مادر وای نور دیده من ،ای کسی که مرا با رنج و مشقت بزرگ کردی وانتظار دامادی مرا داشتی .مادرم دیدی که چگونه به آرزویت رسیدی ،من داماد شدم مادر.اما دامادیم با دیگر دامادها فرق می کند و تفاوت دارد من در آن شب عروسی زیبایی شهادت را در بغل گرفتم و بسوی معبودم شتافتم .همان کس که سالها انتظار من راداشتم .مادرم من ترکشهای گرم خون پاره وتوپ را بجان خریدم وبا آغوش بازاز آنها استقبال کردم وتو ای مادرم به دشمن بگو که پرویز راهش را آگاهانه انتخاب کرد و آگاهانه هم شهید شد .مادرم میدانم که رنجها ومشقتها را برای بزرگ کردن من بجان خریدی و مرا بزرگ نمودی .مادر بهتر از جانم من ،تووپدرم وخواهرم وپدرم را خیلی دوست می داشتم اما چه کنم اسلام در خطر بود .قرآن داشت سر کوب می شد و من بر حسب وظیفه شرعی خودمی دهم که باید بر خیزم واز قرآن و اسلام با خون وجان خود دفاع کنم.برای من حفظ اسلام مهم بود .مادر جان من به داشتن چنین مادری افتخار می کنم که توانست در دامن خود فرزندی را پرورش بدهد که حافظ اسلام وقرآنش باشد .مادر جان درمرگ من هرگز گریه نکنید ،بدرستی که این مرگ نیست بلکه زندگی دوباره است وسلام بر تو ای پدر رئوف وبزرگوارم ودرود بر توای سربلند ووالا مقام .پدر جان و ای پدرم روح تو خیلی بزرگوار است وامیدوارم که مرا ببخشید .برادران وخواهران خود را برای تامل رنجها ومصیبتها وناکامیها وناروائیها آماده سازید ودل خود را قوی کنید که قادر یکتا ومتعال،پشتیبان و نگهبان شماست و تنها اوست که شما را از شرّ دشمنان نجات بخشید وعاقبت شما را به خیر می گرداند و دشمنان شما را به انواع عذابها وشکستها دچار می گرداند این مصیبتها وسختیها زودگذر وتمام شدنی است ولی بپاداش این جان فشانیها و فداکاریها به نعمتهای ابدی و بی پایان خداوندی خواهید رسید اگر می خواهید در مقام و عظمت شما کاسته نشود بر زبان نیاورید چرا که اعتراض این انقلاب به رسول ا... (ص)است اگر خداوند شهادت را نصیب این بنده حقیر نمود من را پیش شهید پرویز منظر نظام دفن کنید....... امام را دعا کنید من الله التوفیق