ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواقابل احیاء عند ربهم یرزقون . آنان که در ازه خدا کشته می شوند مرده مپندارید بلکه زندگانند و در نزد خدا روزی می خورند خدایا اگر گل نیستم ،در گلستانت زمین تو گلهای که ریشه در کوثر عشق دارند همسایه ام خدایا ترا به بوی خوش گلهای گلستانت: شمیم لطفت را بر من نیز نثار کن تا لیاقت دوستی اینان را بیابم :بنام الله بیاد الله و برای الله با درود و سلام بر منجی عالم بشریت ولی عصر و نایب بر حقش امام امت خمینی کبیر و رزمندگان غیور جبهه ها و شهدای بخون خفته ای که با نثار خون خود درخت پربار انقلاب را آبیاری کرده و می کنند و خواهند کرد وصیت خود را از زمانی شروع می کنم که کشورهای استکبار برای نابود کردن انقلاب اسلامی از هر حیله و نیرنگ استفاده می کنند اما همانطور که برای ما ثابت است در قرآن و در روایت از اینچنین انقلاب نام برده شده است وظیفه خود دانسته که برای پاسداری از این انقلاب حتی جان خود را در کفه اخلاص گذاشته و از آن حفاظت نمایم کلمه شهید که در فرهنگ اسلامی از آن به شاهد و ناظر به اعمال کارها و در حیات انسان تعبیر شده است خود یک مقام خاصی دارد شهادت یک اسوه الهی است که علاوه بر مقام و منزلت در پیش خدا بلکه آنرا به مصداق آیه ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواقابل احیاء عند ربهم یرزقون تعبیر می نماید .برادران عزیز قدر این انقلاب را بدانید که زیرا این انقلاب جز یک وسیله ای که هدف را توجیح کند چیز دیگر نیست پس از شما تقاضا دارم که از این انقلاب پاسداری کنید و دنباله روی خون تمامی شهدای اسلام باشید من همه این ظواهر دنیا را جز رسیدن به وصال خود و معبود خود چیز دیگری نمی دانم پس جبهه ها را گرم نگهدارید تا بتوانید از تمام مادیات پیروزمندانه گذشته و به هدف خود که رسیدن به کربلا و آزادی قدس عزیز است باشد من از پدر و مادر و برادران و خواهران خود می خواهم که از شهادت من ناراحت نباشید زیرا هر چند برای من تلاش و کوشش کردید تا مرا به یک جایی برسانید اما پدر و مادر عزیز من یک امانتی بیش نیستم که از سوی خداوند و به اراده او آمدم و یک روزی هم این امانت خود را پس خواهد گرفت . پس هرچند از دست دادن یک فرزند خانواده بسیار درد بزرگی است اما چه کنم وظیفه خود دانستم که راه تمامی شهدا را ادامه دهم و مسئولیتی که بر عهده من نهاده شده است باید انجام دهم من مردن در رختخواب را برایم ننگ می دانم زیرا رهبرم با آن که سالها در تبعیدگاه بودند و الان با این که همه خدمت برای این مملکت انجام دادند و مردم ایران را از خواب غفلت بیدار کرده مردن در رختخواب را برای خودم ننگ می داند و از خداوند می خواهد که او را در بستر مرگ نمیراند به هر حال اگر بعد از شهادتم جسدم را آوردند جای دفن من را باید با رضایت پدر و مادرم به خصوص مادرم باید باشد در این صورت کسی حق دخالت انجام دفن مرا بر عهده نخواهد گرفت اما مادرجان از تو خواهش می کنم که در مراسم عزایم و هنگام شنیدن مرگ من برایم گریه و زاری نکنید زیرا هدف من غیر از هدفی است که انسانهای منحرف و خائن می روند و دیگر این که از برادران و خواهرانم می خواهم که در هنگام تشیع جنازه اینقدر بی تابی و گریه نکنید زیرا فلسفه قیام رهبر ما در این زمان از انقلاب چنین چیزی را پذیرا نخواهد بود . زیرا رهبر ما همان سرور آزادگان حضرت حسین ابن علی (ع) است که چگونه مردن و چگونه زیستن را به ما آموخت ما با تعلیم از این امام مان دنباله روی قیام عاشورای حسینی هستیم فلسفه قیام امام حسین (ع) گریه کردن نیست بلکه درس آموختن و زیر بار ظلم حاکمان و جنایتکاران زمان نرفتنی است یا بقول معلم زنده دکترعلی شریعتی که مردن اگر چه خونین است اما بهتر از زندگی ننگین است لذا ما نمی توانستیم تحمل آنرا نمایم که کشور اسلامی ما را با داشتن یک خون آشامی همچون صدام که روح چنگیز و هیتلر را سیاه کرده است بر ما حاکمیت داشته باشد و منابع موجود و ناموس این مرز و بوم را به دست ارباب استکبار و به قول امام امت شیطان بزرگ بسپارد پس برادران عزیزم و خانواده محترم باز جا دارد یاذی از شهدای اسلام بکنم که فرموده اند آنان که رفتند کار حسین کردند و آنانی که ماندند باید کار زینبی بکنند در غیر این صورت ؟؟؟؟؟ پی از تقاضای من از شما مادر و خواهرام این است که مانند زینب صبر داشته باشند تا بتوانند آینده اکبرها و علی اصغرها را تحویل جامعه بدهید .تقاضای دیگر من از پدر و برادرانم این است صبر ایوب گونه داشته باشید تا بتوانید با تمام مشکلات جامعه که از سوی قدرتهای بزرگ بر ما تحمیل می شود و دست و پنجه نرم نموده و در هدفهایی که در پیش گرفتید پیروز شوید که در غیر اینصورت به دامن شیطان افتادن است و مسئله دیگر اینکه باید به همه دوستان و آشنایانم گوشزد نمایم این است که دعا به جان امام را فراموش نکنید و در نمازهای دشمن شکن جمعه و جماعت شرکت نمایند تا یک مشت محکمی باشد بر دهان تمام سلطه گران ظالم در پایان از همه شما ؟؟؟ و رضایت می طلبم . به امید برافراشته شدن پرچم سبز لااله الاالله در فراز بلندترین قلل جهان با دست مبارک رزمندگان اسلام و برچیده شدن فساد و نابودی یهود در سرزمین اشغالی قدس و باز شدن راه کربلا و طول عمر برای امام رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران این وصیت نامه در تاریخ 65/10/1 در جبهه های جنگ و در کنار رزمندگان اسلام نگاشته شد به امید پیروزی رزمندگان اسلام حجت اسکندری ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواقابل احیاء عند ربهم یرزقون . آنان که در ازه خدا کشته می شوند مرده مپندارید بلکه زندگانند و در نزد خدا روزی می خورند خدایا اگر گل نیستم ،در گلستانت زمین تو گلهای که ریشه در کوثر عشق دارند همسایه ام خدایا ترا به بوی خوش گلهای گلستانت: شمیم لطفت را بر من نیز نثار کن تا لیاقت دوستی اینان را بیابم :بنام الله بیاد الله و برای الله با درود و سلام بر منجی عالم بشریت ولی عصر و نایب بر حقش امام امت خمینی کبیر و رزمندگان غیور جبهه ها و شهدای بخون خفته ای که با نثار خون خود درخت پربار انقلاب را آبیاری کرده و می کنند و خواهند کرد وصیت خود را از زمانی شروع می کنم که کشورهای استکبار برای نابود کردن انقلاب اسلامی از هر حیله و نیرنگ استفاده می کنند اما همانطور که برای ما ثابت است در قرآن و در روایت از اینچنین انقلاب نام برده شده است وظیفه خود دانسته که برای پاسداری از این انقلاب حتی جان خود را در کفه اخلاص گذاشته و از آن حفاظت نمایم کلمه شهید که در فرهنگ اسلامی از آن به شاهد و ناظر به اعمال کارها و در حیات انسان تعبیر شده است خود یک مقام خاصی دارد شهادت یک اسوه الهی است که علاوه بر مقام و منزلت در پیش خدا بلکه آنرا به مصداق آیه ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواقابل احیاء عند ربهم یرزقون تعبیر می نماید .برادران عزیز قدر این انقلاب را بدانید که زیرا این انقلاب جز یک وسیله ای که هدف را توجیح کند چیز دیگر نیست پس از شما تقاضا دارم که از این انقلاب پاسداری کنید و دنباله روی خون تمامی شهدای اسلام باشید من همه این ظواهر دنیا را جز رسیدن به وصال خود و معبود خود چیز دیگری نمی دانم پس جبهه ها را گرم نگهدارید تا بتوانید از تمام مادیات پیروزمندانه گذشته و به هدف خود که رسیدن به کربلا و آزادی قدس عزیز است باشد من از پدر و مادر و برادران و خواهران خود می خواهم که از شهادت من ناراحت نباشید زیرا هر چند برای من تلاش و کوشش کردید تا مرا به یک جایی برسانید اما پدر و مادر عزیز من یک امانتی بیش نیستم که از سوی خداوند و به اراده او آمدم و یک روزی هم این امانت خود را پس خواهد گرفت . پس هرچند از دست دادن یک فرزند خانواده بسیار درد بزرگی است اما چه کنم وظیفه خود دانستم که راه تمامی شهدا را ادامه دهم و مسئولیتی که بر عهده من نهاده شده است باید انجام دهم من مردن در رختخواب را برایم ننگ می دانم زیرا رهبرم با آن که سالها در تبعیدگاه بودند و الان با این که همه خدمت برای این مملکت انجام دادند و مردم ایران را از خواب غفلت بیدار کرده مردن در رختخواب را برای خودم ننگ می داند و از خداوند می خواهد که او را در بستر مرگ نمیراند به هر حال اگر بعد از شهادتم جسدم را آوردند جای دفن من را باید با رضایت پدر و مادرم به خصوص مادرم باید باشد در این صورت کسی حق دخالت انجام دفن مرا بر عهده نخواهد گرفت اما مادرجان از تو خواهش می کنم که در مراسم عزایم و هنگام شنیدن مرگ من برایم گریه و زاری نکنید زیرا هدف من غیر از هدفی است که انسانهای منحرف و خائن می روند و دیگر این که از برادران و خواهرانم می خواهم که در هنگام تشیع جنازه اینقدر بی تابی و گریه نکنید زیرا فلسفه قیام رهبر ما در این زمان از انقلاب چنین چیزی را پذیرا نخواهد بود . زیرا رهبر ما همان سرور آزادگان حضرت حسین ابن علی (ع) است که چگونه مردن و چگونه زیستن را به ما آموخت ما با تعلیم از این امام مان دنباله روی قیام عاشورای حسینی هستیم فلسفه قیام امام حسین (ع) گریه کردن نیست بلکه درس آموختن و زیر بار ظلم حاکمان و جنایتکاران زمان نرفتنی است یا بقول معلم زنده دکترعلی شریعتی که مردن اگر چه خونین است اما بهتر از زندگی ننگین است لذا ما نمی توانستیم تحمل آنرا نمایم که کشور اسلامی ما را با داشتن یک خون آشامی همچون صدام که روح چنگیز و هیتلر را سیاه کرده است بر ما حاکمیت داشته باشد و منابع موجود و ناموس این مرز و بوم را به دست ارباب استکبار و به قول امام امت شیطان بزرگ بسپارد پس برادران عزیزم و خانواده محترم باز جا دارد یاذی از شهدای اسلام بکنم که فرموده اند آنان که رفتند کار حسین کردند و آنانی که ماندند باید کار زینبی بکنند در غیر این صورت ؟؟؟؟؟ پی از تقاضای من از شما مادر و خواهرام این است که مانند زینب صبر داشته باشند تا بتوانند آینده اکبرها و علی اصغرها را تحویل جامعه بدهید .تقاضای دیگر من از پدر و برادرانم این است صبر ایوب گونه داشته باشید تا بتوانید با تمام مشکلات جامعه که از سوی قدرتهای بزرگ بر ما تحمیل می شود و دست و پنجه نرم نموده و در هدفهایی که در پیش گرفتید پیروز شوید که در غیر اینصورت به دامن شیطان افتادن است و مسئله دیگر اینکه باید به همه دوستان و آشنایانم گوشزد نمایم این است که دعا به جان امام را فراموش نکنید و در نمازهای دشمن شکن جمعه و جماعت شرکت نمایند تا یک مشت محکمی باشد بر دهان تمام سلطه گران ظالم در پایان از همه شما ؟؟؟ و رضایت می طلبم . به امید برافراشته شدن پرچم سبز لااله الاالله در فراز بلندترین قلل جهان با دست مبارک رزمندگان اسلام و برچیده شدن فساد و نابودی یهود در سرزمین اشغالی قدس و باز شدن راه کربلا و طول عمر برای امام رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران این وصیت نامه در تاریخ 65/10/1 در جبهه های جنگ و در کنار رزمندگان اسلام نگاشته شد به امید پیروزی رزمندگان اسلام حجت اسکندری بسم الله الرحمن الرحیم وصیت نامه شهید"ولا تحسبن الذین قتلوفی سببل الله امواتاً بل احیاءعندربهم یرزقون"((آنان که در راه خدا کشته می شوند مرده مپندارید بلکه زندگانن و در نزد خدای روزی می خورند)) خدا یا اگر گل نیستم در گلستان زمین تو گلهایی که ریشه در کوثر عشق دارند همسایه ام. خدا یا ترا به بوی خوش گلها گلستانت شمیم لطف را بر من نیز نثار کن تا لیاقت دوستی اینان را بیابم. بنام الله برای الله با درود و سلام بر منجی عالم بشریت ولی عصر و نایب بر حقش امام امت خمینی کبیر و رزمندگان غیور جبهه های و شهدای به خون خفته ای که با نثار خون خود درخت پر بار انقلاب را آبیاری کرده و می کنند و خواهند کرد. وصیت خود را از زمانی شروع می کنم که کشورهای استکبار برای نابود کردن انقلاب اسلامی از هر حیله و نیرنگ استفاده می کنند اما همانطور که برای ما ثابت است در قرآن و در روایت از اینچنین انقلاب نام برده شده است، وظیفه خود دانستم که برای پاسداری از این انقلاب حتی جان خود را در کفه اخلاص گذاشته و از آن حفاظت نمایم. کلمه شهید که در فرهنگ اسلامی از آن به شاهد و ناظر به اعمال کارها در حیات انسان تعبیر شده است خود یک مقام خاصی دارد شهادت یک اسوۀ الهی است که علاوه بر مقام و منزلت در پیش خدا بلکه آنرا به مصداق آیۀ: "ولا تحسبن الذین قتلوفی سببل الله امواتاً بل احیاءعندربهم یرزقون" تعبیر می نماید. برادران عزیز قدر این انقلاب را بدانید زیرا این انقلاب جز یک وسیله ای که هدف را توجیح کند چیزی دیگر نیست. از شما تقاضا دارم که از این انقلاب پاسداری کنید و دنباله روی خون تمامی شهدای اسلام باشید. من همه این ظواهر دنیا را جز رسیدن به وصال خود و معبود خود چیز دیگر نمی دانم پس جبهه ها را گرم نگهدارید تا بتوانید از تمام مادیات پیروزمندانه گذشته و به هدف خود که رسیدن به کربلا و قدس عزیز است باشید. من از پدر و مادر و برادران و خواهران خود می خواهم که از شهادت من ناراحت نباشید زیرا هر چند برای بزرگ کردن من تلاش و کوشش کردید تا مرا به یک جایی برسانید، اما پدر و مادر عزیز من یک امانتی بیش نیستم که از سوی خداوند و به اراده از آمدم و یک روزی هم این امانت خود را پس خواهد گرفت پس هرچند از دست دادن یک فرزند خانواده بسیار درد بزرگی است اما چه کنم وظیفه خود دانستم که راه تمامی شهدا را ادامه دهم و مسئولیتی که بر عهدۀ من نهاده شده است باید انجام دهم. من مردن در رختخواب را برایم ننگ می دانم زیرا رهبرم با آن که سالها در تبعید گاه بودند و الآن با این همه خدمت که برای این مملکت انجام دادند و مردم ایران را از خواب غفلت بیدار کرده مردن در رختخواب را برای خود ننگ می داند و از خداوند می خواهد که او را در بستر نمیراند. به هر حال اگر بعد از شهادتم جسدم را آوردند جای دفن من را باید با رضایت پدر و مادرم به خصوص مادرم باید باشد در این صورت کسی حق دخالت انجام دفن مرا به عهده نخواهد گرفت اما مادرجان از تو خواهش میکنم که در مراسم عزایم و هنگام شنیدن مرگ من برایم گریه زاری نکنید زیرا هدف من غیر از هدفی است که انسانهای منحرف و خائن می روند و دیگر این که از برادران و خواهرانم می خواهم که در هنگام تشییع جنازه ام اینقدر بی تابی و گریه نکنید زیرا فلسفه قیام رهبر ما در این زمان از انقلاب چنین چیزی را پذیرا نخواهد بود. زیرا رهبرمان همان سرور آزادگان حضرت حسین ابن علی (ع) است که چگونه مردن و چگونه زیستن را به ما آموخت ما با تعلیم از این امام مان دنباله روی قیام عاشورای حسینی هستیم فلسفه قیام اما حسین (ع) گریه کردن نیست بلکه درس آموختن و زیر بار ظلم حاکمان و جنایت کاران زمان نرفتن است یا به قول معلم زنده دکتر علی شریعتی که" مردن اگر چه خونین است اما بهتر از زندگی ننگین است" لذا ما نمی توانستیم تحمل آنرا نماییم که کشور اسلامی ما با داشتن یک خون آشامی همچون صدام که روح چنگیز و هیتلر را سفید کرده است بر ما حاکمیت داشته باشد و منابع و موجود و ناموس این مرز و بوم را به دست ارباب استکبار و به قول امام امت شیطان بزرگ بسپارد، پس برادران عزیزم و خانواده محترم باز جا دارد که جا دارد یادی از شهدای اسلام بکنم که فرموده اند."آنان که رفتند کار حسینی کردند و آنانی که ماندند باید کار زینبی بکنند در غیر این صورت یزیدیند" پس تقاضای من از شما مادر و خواهرانم این است که مانند زینب صبر داشته باشند تا بتوانند آینده اکبر ها و علی اصغر ها را تحویل جامعه بدهند. تقاضای دیگر من از پدر و برادرانم این است صبر ایوب گونه داشته باشند تا بتوانید با تمام مشکلات جامعه که از سوی قدرتهای بزرگ بر ما تحمیل می شود دست و پنجه نرم نموده و در هدفهایی که در پیش گرفتید پیروز شوید که غیر این صورت به دامن شیطان افتادن است و مسئله دیگر اینکه باید به همه دوستان و آشنایانم گوشزد نمایم این است که دعا به جان امام را فراموش نکنید و در نمازهای دشمن شکن جمعه و جماعات شرکت نمایند تا یک مشت محکمی باشد بر دهان تمام سلطه گران عالم. در پایان از همه شما راضیت و رضایت می طلبم. به امید برافراشته شدن پرچم سبز لا اله الا الله بر فراز بلند ترین قلل جهان با دست مبارک رزمندگان اسلام و برچیده شدن فساد و نابودی یهود در سرزمین اشغالی قدس و باز شدن راه کربلا و آرزوی طول عمر برای امام رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران. به امید پیروزی رزمندگان اسلام حجت الله اسکندری