بسم الله الرحمن الرحیم وصیت نامه شهید مهندس عادل رحیم آبادی شهادت می دهم که آفریدگار جهان و جهانیان خداوند یکتاست و پیامبران را برای هدایت بشر فرستاد به عدد یکصد و بیست و چهار هزار نفر و آخرین آنها خاتم النبین حضرت محمد صلوات الله علیه می باشند و مسلمین را پس از خود به تمسک به کتاب خدا (قرآن) و خاندان خود سفارش نمودند که پس از ایشان دوازده امام بر حق که اول آنان حضرت علی ابن ابیطالب و آخرین آنها حضرت محمدبن الحسن عسکری (حضرت مهدی) می باشند جهت اجرای احکام الهی بر مسلمین حق امامت و ولایت داشتند که یازده تن از این امامان معصوم به دست کفار و منافقین شهید و یا مسموم گردیدند و آخرین آنها در پس پرده غیبت منتظران را نوید ظهور می دهد تا جهان را پر از عدل نماید و در زمان غیبت کبری ایشان رهبری مسلمانان با فقهای عادل و شجاع و متقی و مدیر و مدبر و آگاه به مسائل عصر خود بوده که در زمان حاضر در این مقام رهبری حضرت امام خمینی به حق به هدایت مسلمین می پردازند خداوند عمر پر برکت ایشان را هر چه طولانی تر بگرداند. و اما بعد از سلام بر پدر بزرگوار و مادر مهربانم و از خداوند می خواهم رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا: و از اینکه فرصت برای رسیدن به خدمتتان که در اول قرار بود این مهلت را بدهند به ما ندادند و بعلت اضطرار و نیاز فوری به امدادگر ما را اعزام نمودند و از سعادت زیارتشان محروم شدم، از خدمتتان طلب بخشش دارم و با اینکه بسیار ناراحت از این عدم توفیق زیارتتان هستم و در عین انتظار گذشت و طلب عفو و انشاءالله که اگر جهاد من با ثواب و عنایت الهی مقرون شود حتما برای تحمل سختیهای ظاهری که در حقیقت الطاف الهی است برای شما پاداش بزرگ خواهد بود و من از چهره رنج کشیده پدرم و رخسار محزون مادرم شرمنده و خجلم و با اینکه هیچ وقت نتوانستم و هرگز نخواهم توانست قطره ای از دریای زحمات و محبتهای آنها را جبران کنم ولی از خداوند بزرگ طلب می کنم که توفیق آن را به شما داده باشد که فرزندی خدمتگزار به اسلام و جهاد گر تحویل جامعه مسلمین داده باشید در روز جزا پدرم با شهدا و سروران اسلام و مادرم با بانوی اسلام محشور شوند و این آن سعادت حقیقی است که انشاءالله نصیب شما بشود، و از شما استدعا دارم که این جسارت مرا که توفیق خداحافظی دست نداد و از اینکه نتوانستم در طول حیاتم خدمتگزارتان باشم و اغلب سبب و ناراحتی و زحمات شما بودم گذشت نموده و مرا مورد بخشش خود قرار دهید و از خداوند بزرگ برای من استغفار نمائید. و در خاتمه زحمت و مسئولیت تربیت و رسیدگی به فرزندانم در حد مقدور شما به شما در درجه اول و بعد به برادرم حسین سپرده و همگی را به خدا می سپارم و بعد سلام به فرزندانم حامد مریم (هاجر ـ فاطمه) و محمد جواد اما شما را توصیه می کنم به تقوی و نظم کارهایتان را اطاعت از مقام ولایت فقیه و انجمن فرائض دینی و در هر حال پروردگار یکتا را شاهد اعمال خود دانستن و هر لحظه مرگ و روز جزا را بخاطر آوردن و متذکر می شوم عزیزان من آنطور که خداوند متعال در محکم کتاب آورده است. السان و البنون زینته الحیات الدنیا : که مال و فرزندان آرایش زندگی دنیاست و مایه آزمایش است و با قیامت و صالحات بهتر است و شما نور دیدگان و روشنی قلب و بر طرف کننده غمهایم با لبخندهای شیرینتان بودید و هر چند فراغ شما بر من بسی دشوار بود اما آن خدایی که به قدرت خویش نعمت وجود شما را گرامی بخش خانواده ما نمود خود بهترین حافظ شما می باشد و شما را به امید حفظ او ترک نمودم که نا الله و خیر حافظ و هوا رحم الراحمین: و از او می خواهم که مواره پشتیبان شما در زندگی بوده و شما را در زمره صالحان و دوستان خود قرار دهد و توفیق و هدایت و خدمت به اسلام عزیز و عمل به احکام شرع مقدس اسلام را به شما عنایت فرماید و در آن دنیا با شهدا محشورتان گرداند. انشاءالله و از شما عزیزان انتظار دعا و طلب بخشش از درگاه خداوند برای پدری که آنطور که شایسته و وظیفه او بود نتوانست خدمت به فرزندانش بنماید. دارم و همگی را به خدا می سپارم. و بعد سلام به همسرم که مدت هشت سال شریک و یاور من در سختیها و ناملایمات زندگی بود و برای او نتوانستم همسری شایسته باشم برای او طلب اجر و صبر بر مصائب و مشکلات از خداوند بزرگ می نمایم و امیدوارم بداند که این انتخاب من برای خدمت در جبهه های نبرد حق علیه باطل نبود مگر برای سعادت و توفیق خود و همسر و فرزندان و والدینم، که خداوند متعال بر ما ببخشاید و ما را در زمره نیکوکاران قرار دهد بدینوسیله هم رسالت خود را انجام رسانده باشم و آنچه شایسته یک مسلمان در دفاع از اسلام است توفیق اجرای آن را یافته و برای فرزندانم و پدر و مادر و همسر و نهایتا جامعه ام مایه سربلندی گردم. انشاءالله