رسول فرجی لات محله

رسول فرجی لات محله

نام: رسول

نام خانوادگی: فرجی لات محله

نام پدر: فرج اله

تاریخ تولد: 1347/07/02

تاریخ شهادت: 1361/11/15

محل تولد: رودسر

محل مزار: ازارکی

شهرستان محل پرونده: رودسر

QR Code رسول فرجی لات محله

دوم مهر 1347، در روستای آزارکی از توابع شهرستان رودسر به دنیا آمد. پدرش فرجالله، نجار بود و مادرش سکینه نام داشت. دانشآموز دوم متوسطه در رشته اقتصاد بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. شانزدهم بهمن 1361، در مریوان هنگام درگیری با گروههای ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مدفن وی در زادگاهش واقع است.

وصیت نامه برادر شهید رسول فرجی بسم رب الشهداء و الصدیقین «من المومنین رجال صدقوا ماعاهد و الله علیه منهم من قضی نهبه و منهم من ینتظر و مابدلو تبدیلا» «ولا تقولو لمن یقتل فی سبیل الله امواتا بل احیاء و یکن لا تشعرون» (کسی که در راه خدا کشته شده مرده مپندارید بلکه او زنده و جاوید است و لکن شما این حقیقت را نمی فهمید.) (حمد و ستایش بر خدای را که جهان را آفرید و شکر و سپاس خداوندی را که مرا در زمان قرارداد که حکومت اسلامی در کشورم حاکم است و زمانی قرارداد که نیروی اسلام در حال نبرد با کفر و نفاق می باشد) (درود و سلام بر رهبران توحیدی از آدم تا خاتم و از محمد تا مهدی صاحب الزمان و نائب بر حقش امام عزیزمان این قلب طپنده توده های مستضعف و سلام و درود بروان پاک شهدای اسلام و شما مردم ایثارگر و سلحشور.) شهادت مقطعی از حرکت تکاملی است که انسان به وجود مطلق می پیوندد هیچ اجباری در این پیوند نیست بلکه باید انسان را به رشد راه بیابد و از طغیان و زبونی در آید تا بتواند به ملاقات حق که متضمن تلاش و کوشش اوست نائل گردد، انسانی که در سر دو راهی قرار گیرد باید یکی را انتخاب کند، با عزت یا ذلت یا حسین یا یزید یا شهادت یا کفر مکتب اسلام است که انسان می سازد و کارخانه انسان سازی دارد و به او راه می دهد و ایمان می بخشد که هیچگاه سر در برابر ظلم و ستم فرود نیاورد و لذا ای برادر و خواهر حزب الهی ما باید فدای چنین مکتب دینی باشیم و باید برای دفاع از آن جانبازی کنیم و این شهیدان ثابت کردند که هرگز زیر بار ظلم وستم ستمکاران نمی روند. اکنون با قلبی مالامال از عشق به الله به سوی جیهه برای دفاع از دین اسلام خود می روم تا به ندای هل من ناصر ینصرنی امام خود خمینی عزیز لبیک گویم و بگویم که ای امام این جان ناقابل چیزی نیست که در راه خدا ، تکه، تکه شود ای کاش هزار جان داشتم و در راه خدا می دادم. من راهم را آگاهانه انتخاب کردم و اگر شهیدم شدم با صدای بلند به گوش منافقان و کفار برسانید که ما با آگاهی و شناخت کافی بدون هیچ جبر و زوری که تنها بر شما (منافقان و کفار) وارد است این راه را قدم نهادم و دوست دارم شهید شوم نمی خواهم که مرگ سراغم بیاید می خواهم خودم سراغ مرگ بروم به! چه مرگی بهتر از این که انسان در راه خدا کشته شود. پدر عزیز ـ مادر مهربانم: اگر شهید شدم برایم گریه نکنید چون در راه خدا است و مرا ببخشید از اینکه بچه خوبی برای شما نبودم و از شما می خواهم که برای امام عزیز و پیروزی اسلام دعا کنید. برادرانم: از شما هم امیدوارم که دنبال رو شهیدان و همراه با ولایت فقیه باشید ا زمردم مسلمان این درخواست را دارم که هیچگاه از ولایت فقیه جدا نشوند و همراه با امام باشند و در نماز جمعه و جماعتها شرکت کنند و تو ای برادر و خواهر انجمن اسلامی: مسئولیتی بس بزرگ بر دوشتان است شما باید پاسدار حرمت خون شهیدان باشید و همراه با روحانیت کار کنید و کارتان فقط برای خدا باشد چون چیزی که در این دنیا برای ما باقی می ماند عمل خوب است. چون ما این دنیا را عبورگاه می دانیم نه توقف گاه و در پخش اشاعه فرهنگ اسلام کوشا باشید. به امید پیروزی اسلام بر کفر جهانی خدایا خدایا تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار رسول فرجی مورخ: 1361/9/1

گالری تصاویر

تصویری وجود ندارد