بسم الله الرحمن الرحیم الذین هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجهً عندالله و اولئک هم الفائزون کسانی هجرت می کنند و در راه خدا جهاد با اموال و جانهایشان بزرگتر درجه را در نزد خدا دارند و هم آنان ایشان رستگار با درود و سلام بر منجی عالم بشریت آقا امام زمان (عج) و نایب بر حقش این پیر جماران این رخسارة تابان این ابراهیم زمان این بت شکن زمان خمینی بت شکن و سلام و درود بر شهیدان گلگون کفن ایران که با شهادتشان درخت این انقلاب را آبیاری کردند و هنوز هم آبیاری می کنند و سلام و درود بر رزمندگان غیور و پرتوان و شجاع ایران که با ایثارشان از این وطن اسلامی دفاع می کنند و سلام و درود بر ملت شهید پرور و قهرمان ایران و سلام بر تو ای مادر عزیزم بر تو ای چشمه پرفیض سلام بر تو ای خورشید تابان امیدوارم سلامم را بپذیری در هر کجای این دیار که هستی تو بزرگی تو با شکوهی , چگونه بزرگی و طلابتت را بر لوح سفید دفترم بنگارم چگونه شهامتت را شرح دهم ؟ می دانم که نمی توانم قلم در دستم می لرزد افکارم بجایی بند نمی شود زبانم ؟؟ شده است چه بگویم در مرحمت چه بنویسم در وصفت کدامین سخن می تواند کمالاتت را بیان کند کدامین نویسنده چیره دست می تواند تو را درک کند و پس در مدحت شعر و مقوله ای بنویسد؟ تو مادر برادرم هستی که زیباترین شعر حماسی را سرود و بر منارة عشق اذان خون خواند تو مادر برادرم هستی که نارنجک بر کمر بست و بر زیر تانک دشمن پرید و صد پاره شد تا وجبی از خاک میهن اسلامی بدست متجاوزان نیفتد تو مادر برادرم هستی که در زیر شکنجه جانیان وحشی همه رنج را تحمل کرد و ایمان را معنی نمود تو مادر برادرم هستی که سر داد تا سردار جمالان موید باشد آری مادرم تو ایمانی تو تازه جوانت را به میدان نبرد فرستادی تا در کربلای ایران به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان لبیک بگوید مادر جان نمی دانم تو را چه بگویم تو شوری و صفایی تو در کدامین مکتب درس آموختی که اینگونه فرهنگ شهادت طلبی را به فرزندت یاد دادی تو از کدامین دیاری تو از دیاران مادران دلشکسته صحرای کربلا و صدر اسلام هستی تو از تبار زمینی مادرم چه بگویمت تو ستاره آسمان تاریک منی مادر تو وفایی تو مادر ایرانی مادر جان مادر چه بگویمت ؟ که خدا را خوش آید مادر جان می دانم که داغ فرزند بسیار گران است مادر عزیز در روز محشر حضرت زینب بر تو لبخند می زند پس تو مقدسی آری مادرم تو مقدسی مادر تو حماسه سه قرنی مادر جان سفارش که به تو دارم همیشه با صبر و استقامت کن مبادا بی قراری کنی مبادا مروارید چشمانت را بر رخسار جاری نمایی مادر جان مبادا گونه ات را خراش دهی مادر جان دوباره می گویم صبر کن زیرا منافقین خوشحال می شوند اگر بی قراری نمایی مادر جان وصیتم بر تو ای مادر این است که دستانم را گره کنید تا منافقین بدانند که حتی جنازه بی جانم هم از آنها نفرت دارد و دستانم را از تابوت بیرون بگذارید تا دنیا پرستان بدانند که با خود چیزی نبردم و مادر جان خرج مراسم را به مستضعفین بدهید که وارثان زمین و فرزندان با ایمان تو بودند و تو مادر صابر بر آنهایی راستی چگونه قدر تو را گرامی بدارم جسم خاکی من ظرفیت شناختن روح بزرگ و ملکوتی تو را ندارد تو مادر شهیدی شده ای که فی سبیل الله کشته شد و خونش زمین را خونرنگ نمود و با لب تشنه بر آستان مقدس معشوق بوسه زد و بر خوان و ضیافت معبود دست یافت مادر جان می دانم که شب تا سحر در کنار گهواره من خوابیده ای و نخفته ای می دانم که سختیهای زیادی برای من کشیده ای می دانم که زحمتهای فراوان برای من کشیده ای مادر جان او تو خواهش می کنم که من را ببخش و من را حلال کن وصیتی دارم به پدر عزیز و بزرگوار و محبوبم پدر جان سلام سلام گرم من را بپذیر پدر جان تو بهترین پدری هستی که در این دنیا دیده ام می دانم که شما هم چه زحمتها و سختیها برای من فرزندت کشیده ای می دانم چقدر برای من خرج کرده ای تا من بزرگ شوم پدر جان تو امانتی که خداوند به تو داده بود خوب تربیت کردی می دانم کشته شدن من برای تو داغ بسیار گران و بزرگی است پس تو هم همچون پدران دیگر شهید صبر و استقامت داشته باش تا روحیه منافقین ضعیف و خوار گردد پدر جان امام را تنها مگذار و هیچ وقت امام را فراموش مکن چون او بود که ما را از خواب غفلت بیدار کرد و پدر جان وصیت دیگرم این است که از تو حلالیت می خواهم پدر جان من را ببخش و حلال کن و وصیتی دارم به برادرانم برادران عزیز سلام امیدوارم که حال شما خوب و سلامت باشد برادران عزیزم از شما می خواهم که سلاح بر زمین افتاده ام را بردارید و بر قلب دشمن بتازید و انتقام دیگر برادران شهیدتان را بگیرید و راه برادر شهیدت را ادامه بدهید وبرادران عزیز از شما می خواهم که اگر بدی از من دیدید من را به بزرگواری خودتان ببخشید و وصیتی دارم با شما خواهران عزیز خواهران عزیز وصیتم به شما این است که حجابتان را رعایت کنید خواهران عزیز اگر می خواهید راه من ادامه داشته باشد و راه من جاودان باشد حتماً حجابتان را رعایت کنید و ازشما هم طلب بخشش و حلالیت را دارم و وصیتی دارم به فامیلهای عزیزم اگر شما هم از من بدی دیده اید به بزرگواری خودتان از من ببخشید و من را حلال کنید و همیشه امام را دعا کنید و خدا را فراموش نکنید و وصیتی دارم به همسایگان محترم همسایگان عزیز از شما هم می خواهم که هر چه از من حقیر بدی دیده اید من را به بزرگواری خودتان ببخشید و بیامرزید و وصیتی دارم به دوستان عزیزم دوستان عزیزم از شما می خواهم که من را به بزرگی خودتان ببخشید و حلالم کنید از شما هم می خواهم که هیچ وقت خدا را فراموش نکنید و امام را دعا کنید و وصیتی دارم به ملت شهید پرور و قهرمان لوشان ملت عزیز بت شکن و شهید پرور شما خوب می دانید که این صدام لعنتی جنگ را بر ما تحمیل کرد پس شما باید با این دشمن خائن باید همچون شیر بتازید شما می دانید که هر روز هواپیماهای دشمن گروه گروه از خواهران و برادران هم وطن ما را شهید می کند پس شما باید پشت جبهه ها را محکم نگه دارید و وصیتم این است که امام را تنها نگذارید و همیشه به یاد امام و خدا باشید در نماز جمعه ها شرکت کنید چون که نماز جمعه کلاس ایمان است رزمندگان را دعا کنید که چشم و چراغ شما این رزمندگان عزیز و شجاع است و شهیدان را فراموش نکنید که شهیدان بودند که با خونشان درخت این انقلاب را آبیاری کردند و دیگر عرضی ندارم و شما را به خدای بزرگ می سپارم پدر و مادر عزیز اگر شهید شدم اسم برادر کوچکم را مهدی بگذار و برادرم را بزرگ کن و بگذار ادامه دهنده راه برادر شهیدش بشود و السلام جعفر علی آقاجانی وصیتی دارم به برادر بزرگم صفر جان, امیدوارم که حالت خوب و در مزارم گریه نکرده باشی صفر جان من را ببخش صفر جان تو بهترین برادرم هستی و صفر جان آن دوربین را به یادگاری برادر شهیدت نگاه دار وقتی که می خواهی عکس بگیری به یاد من باش حتما آن را نگاه دار و وصیتی دارم به دوست عزیزم محمد جهانی وصیتم به تو این است که تو هم من را ببخشی محمد جان تو بهترین دوست من هستی که برای من بودی و تو را بهترین دوست در این دنیا می دانم محمد جان راه من را ادامه بده و از تمام دوستان از طرف من طلب بخشش نما. سلام عبدالله جان امیدوارم که حال شما هم خوب باشد عبدالله جان تو هم دوست خوب من هستی امیدوارم که راه من را ادامه بدهی و آن فیلمی که ظاهر می کند آنها را بگیر و به دیوار مسجد بزن وتو هم اگر بدی از من دیدی من را ببخش پدر جان من 15 تومان به بخشعلی برق کشی بده کار هستم حتما حتما به زور هم که شده به او بدهید 500 تومانی را در بانک دارم به اسم خواهر کوچکم مریم بگذارید مرثیه ای برای مادر عاشق ؟ همه مادر ای مادر سنگر بود قتلگهم مار ای مادر خفته ای شب تا سحر تو بر بالینم نخفته ای تو در برم تا سحر مادر ای مادر سنگرم ای مادر سرفراز من مهری بود اندر سرم مادر ای مادر رهبرم را بی کس و یاور نگذارم جان دهم انر رهش مادر ای مادر خون خدا اندر رگم مادر ای مادر من حافظ دین خدا هستم مادر ای مادر جان دهم در راه آن رهبر مادر ای مادر سنگر بود قتلگهم مادر ای مادر عاشق ثارالهم مادر ای مادر سنگر بود قتلگهم مادر ای مادر زندگی را در شهادت جویم مادر ای مادر جان می دهم در این هدف مادر ای مادر _______________________________________________________________________________________ سلام ای مادر تنهای تنها (2) سلام ای مار بی مثل همتا سلام ای مادر نیکو سرشتم برایت این نامه ها با خون نوشتم سلام ای مادر گریان زارم نچیده غنچه ای گرد از نثارم بر بالینم ای مادر من که چون خونپاره(خمپاره) آمد بر سر من سلام برای مادر تنهای تنها سلام ای مادر بی مثل و همتا سلام ای مادر نیکو سرشتم برایت این نامه را با خون نوشتم ________________________________________________________________________________________ پدر و مادر عزیز من که شهید شدم یعنی که داماد شده ام وقتی که کفن پوشاندنم یعنی لباس دامادی پوشیدم و هر وقت که داخل قبر گذاشتنم یعنی به منزل ؟ رفتم مادر جان پدر جان خواهر جان و برادر جان خداحافظ باید گذشت عملیات کربلای 4 کدشناسایى :1004382 کدبایگانى :491 65 نام :جعفرعلى نام خانوادگى :آقاجانى نام پدر :قلندر تاریختولد :12/08/1348 ش.ش :88 محلصدورشناسنامه :رودبار تاریخ شهادت :25/10/65 نوع حادثه :حوادثمربوطبهجنگتحمیلى شرح حادثه :حوادث ناشى ازدرگیرى مستقیم بادشمن-توسطدشمندرجبهه استان :بنیادشهیداستانگیلان شهر :ادارهبنیادشهیدرودبار وصیتنامه : بسم اله الرحمن الرحیم ??وصـــیت نـــامــــــــــــه ?? شــــــــــهید صفر على آقـــاجــانـــى ??،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،??( الذین هاجروا و جاهدوا فى سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجة عند الله و اولئک هم الفائزون )??کسانى که هجرت میکنند و در راه خدا جهاد با اموال و جانهایشان بزگتر درجه را در نزد خداوند و هم آنان ایشان رستگارند ??با درود و سلام بر منجى عالم بشریت آقا امام زمان (عج) و نایب بر حقش این پیر جماران این رخساره تابان این ابراهیم زمان این بت شکن زمان خمینى بت شکن و سلام و درود بر شهیدان گلگون کفن ایران که با شهادتشان درخت این انقلاب را آبیارى کردند و هنوز هم آبیارى میکنند و سلام بر رزمندگان غیور و پرتوان و شجاع ایران که با نثارشان از این وطن اسلامى دفاع میکنند و سلام و درود بر ملت شهید پرور و قهرمان ایران و سلام بر تو اى مادر عزیزم بر تو اى چشمه پر فیض اسلام بر تو اى ورشید تابان ! امیدوارم سلامم را بپذیرى و در هر کجاى این دیار که هستى ، تو بزرگى ، تو با شکوهى ، چگونه بزرگى و صلابتت را بر لوح سفید دفترم بنویسم و شهادتتم را شرح دهم . مىدانم نمىتوانم قلم در دستم مىلرزد ، افکارم بجایى بند نمىشود زبانم الکن شده است . چه بگویم در و در مدحت چه بنویسم در وصوت کدامین سخن مىواند کمالاتت را بیان کند بر کدامین نویسنده چیره دست مىتواند تو را درک کند و پس در مدحت شعر و مقولهاى بنویسد ؟ تو مادربرادرم هستى که زیباترین شعر حساسى را سرود و بر مناره عشق اذان خون خواند تو مادر برادرم هستى که نارنجک بر کمر بست و بر زیر تانک دشمن یزید ، و صد پاره شد تا وجبى از خاک میهن اسلامى بدست متجاوزان نیفتد تو مادر برادر من هستى که در زیر شکنجه جانیان وحشى همه رنج را تحمل کرد و ایمان را معنى نمود تو مادر برادرم هستى که سرداد تا سرداران جماران مویئد باشد . آرى مادرم تو ایمانى تو تازه جوانت را به میدان نبرد فرستادى تا در کربلاى ایران به نداى حل من ینصرنى حسین زمان لبیک بگوید . مادر جان نمىدانم تو را چه بگویم . تو شورى و صفایى تو در کدامین مکتب درس آموختى که اینگونه فرهنگ شهادت طلبى را به فرزندت یاد دادى تو از کدامین دیارى تو از دیاران مادران دلشکسته صحراى کربلا و صدر اسلام . تو از تبار زینبى . مادرم چه بگویمت تو ستاره آسمان تاریک منى . مادر تو رفایى تو مادر ایرانى . مادر جان مادر چه بگویمت ؟ مادر جان مىدان که داغ فرزند بسیار گران است مادر عزیز در روز محشر حضرت زینب بر تو لبخند مىزند پس تو مقدسى اى مادرم تو مقدسى مادر تو حماسه قرنى . مادر جان سفارشى که به تو دارم همیشه با صبر و استقامت کن مبادا بى قرارى کنى مبادا مروارید چشمانت را بر رخساره جارى نمایى مادر جان مبادا گونه ات را خراش دهى مادر جان دوباره مىگویم صبر کن زیرا منافقین خوشحال میشوند اگر بىقرارى نمایى مادر جان وصیتم بر تو اینست که دستانم را گره کنید تا منافقین بدانند که حتى جنازه بىجانم هم از آنها نفرت دارد و دستانم را از تابوت بیرون بگذار تا دنیا پرستان بدانند که با خود چیزى نبردم و مادر جان خرج مراسم را به مستضعفین بدهید که وارثان زمین و فرزندان با ایمان تو بودند و تو مادر صابر آنهایى ، راستى چگونه قدر تو را بدارم جسم خاکى من ظرفیت شناختن روح بزرگ و ملکوتى تو را ندارد تو مادر شهید شده اى که فى سبیل الله کشته شد و خونش زمین را خونرنگ نمود و بالب تشنه بر آستان مقدس معشوقش بوسه زد و بر خون و ضیافت معبود دست یافت مادر جان مىدانم که شب تا سحر در کنار گهوارهام مىخوابیدى و نخفتهاى مىدانم که سختیهاى زیادى براى من کشیدهاى مىدانم که زحمتهاى فراوان براى من کشیدهاى . مادرجان از تو خواهش مىکنم که مرا ببخشى و مرا حلال کنى وصیتى دارم به پدر عزیز و بزرگوارم و محبوبم ، پدر جان لام ، سلام گرم مرا بپذیر در جان تو بهترین پدرى هستى که در این دنیا دیدهام مىدانم که شما هم چه زحمتها و سختیها براى من ، فرزندت کشیدهاى مىدانم پدر براى من خرج کردى تا من بزرگ شوم پدرجان تو امانتى که خداوند به تو داده بود خوب تربیت کردى مىدانم کشته شدن من براى تو داغ بسیار گران و بزرگى است پس تو هم همچون پدران دیگر شهید صبر و استقامت داشته باش تا روحیه منافقین ضعیف و خوار گردد پدر جان امام را تنها مگذار و هیچ وقت امام را فراموش نکن چون او بود که ما را از خواب قفلت بیدار کرد پدر جان وصیت دیگرم این است که از تو حلالیت مىخواهم پدر جان مرا ببخش و حلال کن و وصیتى دارم به برادرانم عزیز ، سلام امیدوارم که حال مبارک شما خوب و سلامت باشد برادران عزیز از شما میخواهم که سلاحم بر زمین افتادهام را بردارید و برقلب دشمن بتازید و انتقام دیگر برادران شهیدت را بگیرید و راه برادر شهیدت را ادامه بدهید و برادران عزیز از شما میخواهم که اگر بدى از من دیدید به بزرگوارى خودتان ببخشید و وصیتى دارم با شما خواهران عزیزم خاهران عزیز وصیتم به شما این است که حجابتان را رعایت کنید خواهران اگر میخواهید راه مرا ادامه دهید و راه من جاودانه باشد حتما حجابتان را رعایت کنید و از شما هم طلب بخشش و حلالیت دارم و وصیتى به فامیلها ى عزیزم دارم اگر شما هم از من بدى دیدید به بزرگواریتان مرا ببخشید و مرا حلال کنید و همیشه امام را دعا کنید و خدا را فراموش نکنید و وصیتى دارم با همسایگان عزیز و از شما میخواهم که هر چه از من حقیر بدى دیدهاید مرا به بزرگوارى خودتان ببخشید و بیامرزید و وصیتى دارم با دوستان عزیز ، دوستان عزیز از شما هم میخواهم که مرا حلال کنید و مرا ببخشید . و شما هم هیچ وقت خدا را فراموش نکنید و امام را دعا کنید . و وصیتى دارم با امت شهید پرور و قهرمان لوشان ملت عزیز و ملت شهید پرور شما خوب میدانید که این صدام لعنتى اول جنگ را بر ما تحمیل کرد و پس شما باید بر این دشمن خائن باید همچون شیر بتازید شما مىدانید که هر روز هواپیماهاى دشمن گروه گروه از خواهران و برادران هموطن ما را شهید میکنند پس شما باید پشت جبهه را محکم نگاه بدارید وصیتم این است که امام را تنها نگذارید و همیشه به یاد خدا باشید و در نماز جمعه ها شرکت کنید چونکه نماز جمعه کلاس ایمان است رزمندگان را دعا کنید که چشم و چراغ شما این رزمندگان غیور وشجاع است شهیدان را فراموش نکنید که شهیدان بودند که با خونشان درخت این انقلاب را آبیارى کردند ، دیگر عرضى ندارم و شما را به خدا بزرگ میسپارم . خداحافظ پدر و مادر عزیز اگر شهید شدم اسم برادر کوچکم را مهدى بگذار و برادرم را بزرگ کن و بگذار ادامه دهنده راه برادر شهیدش باشد . جعفـــر على آقاجانى ??30/9/65 ??