به نام خدا
ولا تحسبن الذين قتلو في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون (قرآن مجيد)
وصيت نامه شهيد پاسدار شهيد ابراهيم نوري
وصيتنامه اينجانب ابراهيم نوري با سلام به منجي عالم بشريت امام عصر(عج) و با درود و سلام به نائب بر حق او رهبر كبير انقلاب اسلامي ايران و جهان امام عزيز آن قلب تپنده امت و سلام بر تمامي شهدا از صدر اسلام تاكنون و خانواده هاي معظم شهدا و اسرا و مفقودين و جانبازان نكاتي چند به عرايض حقير و ؟؟؟ همانطوريكه اطلاع داريد تمامي كفر در برابر اسلام عزيز قد علم كردند و مي خواهند اسلام را در تمام جهان خصوصا ايران مظلوم را از بين ببرند ولي رهبر بيدار دل كه همه ما از كوچك و بزرگ مديونش هستيم با آن فرمايشات كوبنده خود در مقابل كفر جهاني چنان مي ايستد دنيا متحير مي شود و يا در مجلس كه نوحه سرايي حسين(ع) و يارانش مي شود با آن عظمت و رهبريت جهان اسلام را دارا است وقتي اسمي از حسين مظلوم عليه السلام و كربلا برده مي شود چنان افسرده و غمگين دستها روي پيشاني گذاشته و اشك از چشمانش مثل سيلاب سرازير مي شود آيا مي شود دستور بفرمايند مثل اهميت دادن به جنگ و جبهه را از فروع دين بداند و ما ساكت بنشينيم همين رهبر عزيز بوده كه ما را از دست ظالمين نجات داده همانطوريكه مي دانيد آمريكاي جنايتكار توسط صدام ترسو جنگ را به ما تحميل نموده تا بتواند اسالم را از بين ببرد ولي چقدرنادان و بچه گانه فكر مي كردند. با آنكه ميدانستند رهبري چون مثل امام عزيز در ايران است شاه و دار و دسته هاي آنرا كه توسط آمريكاي جنايتكار به ايران حكومت مي كردند با گريه از ايران بيرون كرد حالا كه مرجع عاليقدر رهبر جهان اسلام دستور فرمودند سيلي آخر را به صدام بزنيد من هم امرش را اطاعت كرده و عازم جبهه شدم بكشيم يا كشته شويم هر دو صورت پيروزيم چرا چونكه رهبر صدر اسلام ما حسين(ع) هم خودش و فرزندانش را فداي اسلام كرده نكته ديگر عرض برادران و خواهران: بدانيد كه من آگاهانه و با چشم باز به جبهه رفتم و مي دانستم كه در جبهه اسلام و كفر شيريني بخش نمي شود بلكه توپ و فشنگ و گلوله پخش شود ولي هشت سال از انقلاب گذشت و دشمن خدا نشناس دست بردار از دين ما نيست وظيفه شرعي من بود كه جبهه مي رفتم.برادران محله كفته رود و حومه اگر نمي توانيد به جبهه برويد لااقل در پشت جبهه با برادران مسجد و كمك به جبهه همكاري زيادي بكنيد خداوند از شما راضي خواهد بود البته اين را عرض كنم هر موقع اسم كمك به جبهه شد شما كوتاهي نكرديد مي دانم بعدها هم كوتاهي نمي كنيد ديگر اينكه كمال هاي انساني است غروبها اذان مسجد بلند بشود قهوه خانه ها باز و مردم داخل قهوه خانه بنشينند نماز را در مسجد بخوانند آيا وصيت شهدا ما اين بود آيا فرمايشات پيامبر اكرم(ص) اين بود.
چند كلمه با پدر و مادرم درد و دل كنم: عزيزان مرا راضي باشيد اگر ديديد جانم فداي اسلام شد نگران نباشيد صبر را پيشه خود كنيد فرمايشات امام را فراموش نكنيد برادران اي با برادران همكار خود در تمام قسمتها در كارخانه و همكارانم اسلام در خطر جدي است اسلام را تقويت كنيد، خواهشي كه از شما دارم گوش به شايعات ندهيد كشور ما امام زماني شده و مسئولين كشور صادقانه كار مي كنند، قدرشان را داشته باشيد با انجمن اسلامي كارخانه همكاري كنيد چند جمله هم با خانواده ام صحبت كنيم.
همسرم لازم نبود من در وصيت نامه ام بنويسم علنا به شما عرض كرده بودم خدا را شاهد مي گيرم كه واقعيت مي گويم در زندگي كوتاه مدتي كه با تو زندگي كردم هيچگونه نارضايتي از تو نداشتم ولي سعي مي كردم خوبيهايت را جبران كنم نكردم چونكه كشور و اسلام در خطر بوده بايد به جبهه مي رفتم به ياري جدت مي شتافتم همسرم از تو مي خواهم فرزندانم را مثل خودت تربيت بكني تا به درد جامعه بخورند. ديگر اينكه عاجزانه  مي خواهم فرداي قيامت مرا در پيش جدت روسفيد بكني سعي كن زينب وار زندگي بكني پيامم را شهدا به همه برسان صبر را پيشه خود بكني خداوند صابران را دوست دارد بچه ها را زياد دلداري بده چونكه بچه ها بزرگ شدند رنج مي بردند در رابطه با خانه زمين مفروض بوده با طلب داشتن را براي حاج محمد نوشتم و ضميمه اين وصيت است كه خود مي دانيد در خاتمه از مردم شهيد پرور كفترود و همه مي خواهم اگر نارضايتي و بدي از من ديديد مرا عفو كنيد و اگر مي خواهيد براي من و يتيمي فرزندانم گريه كنيد براي غريبي اسلام و غروبها براي خالي بودن مسجدها گريه كنيد با مسجد زياد در رابطه باشيد شهيد و پايگاه مقاومت را تقويت كنيد با بچه هاي مسجد همكاري بفرمائيد اگر شهادت نصيبم شده مرا در جوار شهدا دفن كنيد. 
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار
ابراهيم نوري

----

چکیده وصیت به همسرم
همسرم آیا اطلاع داریددرجبهه چه می گذردپیرجوان کوچک بزرگ متاهل ومجردوهمه به انتظاربازشدن راه کربلا هستند وهرلحظه منتظرندتا دستورحمله صادرشود خودت هم می دانی اسلام تربیت است مسلمین درجنگ دژخیمان به ستوح [ستوه]آمدند هرروزخانه های مردم مرزی ایران زیرآماج لوله های[گلوله های ]دشمن  چقدربچه های کوچک هنوززیرآوارماندندوزنده بگورشدندآیاتوراضی هستی که حسین ع درکشوربغداد زوّار نداشته باشد پس نماز خواندن وحسین حسین گفتن مادروغ است پس اگردورغ نیست باید عمل کنیم وصدامیان کافررا نابودکنیم تا تجاوزبه کشورمان نکنندوراه کربلا بازشودباخانواده اش که بهترین عزیزشان را ازدست دادندبرای آزادی کربلای قلبهایشان آرام بگیردازتوهم می خواهم همانطورقبلاًدر نماز همیشه دعامی کردی درمصیبت های حسین ع درگریان بودی بازهم دعابکن وهمیشه صابرباش وازجوه ات بخواه که به رزمندگان اسلام کمک بفرمایدسعی بکنی فرزندانمم را مثل خودت باربیاوری اگرفرزندانم نگرانی کردند خودت صبورباش مثل زینب وارباش دیگراینکه طعنه ها زیادمی شنوی همانطورکه بمن وتو می زدند باید به احترام جوه ات تحمل کنی دنیا زودگذر است ولی این را بدان فردای قیامت شما کسی داریدکه شما را شفاعت کندولی من بیچاره کسی ندارم فقط میخواهم یک خواهش از شما بکنم از جوه ات بخواهید که شفاعت مرا بکنی دیگرعرض کردم طعنه ها زیاد می شنوی واقعیت است ولی تهمت های به مسئولین کشورزدندوبرای آینده هم می زنند ولی دیگر تحمل بکن کلاًدرمقابل آن به ایست ولی تهمت هائی که بمن زدندمن راضی هستم واگرکسی بتو تهمت بزندتارزو قیامت ایشانرا نخواهم بخشیدچونکه دوست ندارم کسی بتو تهمت وناراضی بکند ولی بازهم تکرار می کنم دنیازودگذراست عمرزود می گذردبایدبفکرروزقیامت بوداز شماهم می خواهم خدارا فراموش نکن مثل قبل باش یادخدادل را از غم وغصه بازمی کندمن از تو راضی هستم هیچ گونه نگرانی از تو نداشتم وندارم امیدوارم تابحال هرگونه بدی از من دیددیدامیدوارم به بزرگی خود را ببخشیدخداوند همگی مارا ببخشدانشااله از پدرم ومادرم رضایت می طلبم امیدوارم زحمت هائی که برایم کشیدند مراعفو نمائید
به امیدپیروزی رزمندگان وبازشدن کربلای معلّا
انشااله 
60/10/1