هفتم خرداد 1342، در شهرستان رشت دیده به جهان گشود. پدرش نسیمعلی، کشاورز بود و مادرش رقیه نام داشت. تا اول متوسطه درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. هفتم دی 1360، در بستان بر اثر اصابت ترکش خمپاره به کمر، شهید شد. مدفن وی در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
بسمه رب الشهدا
ما امروز به انتظار شهادت نشسته ایم تا فردا فرزندانمان در مقابل کفر جهانی با سرافرازی بایستد.
"امام خمینی"
همه باید کار حسینی کنیم و همان طور که حسین برای شهادت نشسته بود و برای اسلام خود شهید شد ما هم باید کار حسینی کنیم این است قهرمان همان طور که شهیدان مان در جبهه ها می جنگد و ما باید راه همان ها را ادامه دهیم مگر ما مسلمان نیستیم و برای اسلام قیام نمی کنیم و موقعی که اسلام را پذیرفتم اسلام از ما خون می خواهد اگر ما برای اسلام خون بدهیم اسلام پیروز می شود و همان طور که دیدید که سال 57 قیام روح الله پیروز شد ما هم باید کاری را انجام دهیم که حسین انجام داده بود.
از پدر و مادر خود می خواهم مادر و پدر عزیز هیچ ناراحت نشوید من بسوی اسلام پرواز می کنم مادر مادر عزیز من سال 57 اسلام را شناختم و همان طور که می دانید که حسین و اماممان در راه اسلام شهید شده اند ما هم باید راه همانان را ادامه دهیم.
درود بر رهبر انقلاب اسلامی ایران
درود بر شهیدان از اول انقلاب تا به حال
درود بر رزمندگان اسلام که بر علیه
کفر می جنگد که اسلام پیروز شود
وصیت نامه شهید حبیب پور رجب
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام به پدر و مادر عزیزم :
مادر و پدر عزیز من خیلی خیلی شماها را دوست دارم و من میدانم که خیلی شما را اذیت کردم و باید مرا ببخشید من می خواهم به جبهه بروم . مثل اینکه اوّل می خواهند ما را به چالوس ببرند بعد از آنجا به جبهه که با کفّار بجنگیم ما باید صدام و امریکار را شکست بدهیم و اگر این جنگ را به پیروزی رسانیم اسلام پیروز می شود و اگر این جنگ شکست بخورد اسلام شکست خورده است و ما باید مثل امام حسین ( ع ) و یاران باوفای او شهید شویم تا اسلاممان را زنده نگهداریم و اگر ما میخواهیم اسلاممان پیروز شود باید خون بدهیم تا به پیروزی برسد . مادر و پدر به خاطر من ناراحت نباشید چونکه من برای حفظ اسلام و قرآن قدم برداشته ام و تا آخر خون خود را برای اسلام فدا خواهم کرد و شما پدر و مادر هیچ ناراحت نباشید که چرا من به شما اطلاع ندادم زیرا من وقتش را نداشتم بیایم و به شما اطلاع بدهم و از دور شما را می بوسم و سلام مرا به دوستالن و آشنایان برسانید و پدر عزیز از شما یک تقاضا دارم و آن این است که اگر من شهید شدم نکند مثل حسن سپاهی استقبال شود زیرا من هیچ وقت وابسته به هیچ گروه و سازمانی نبوده ام و عکس مرا بزرگ در اطاقم بگذارید و عکس من را مثل عکس حسین افتخاری چاپ بکنید و به کوچه و بازار بزنید و کتابخانه را خوب نگهدارید کودکان را جذب کتابخانه کنید و دیگر عرضی ندارم و آخر صحبتم را با سخنان امام بپایان می رسانم .
بکُشید ما را ملّت ما بیدارتر می شود : امام خمینی
صبح ساعت ده دقیقه به شش اینرا نوشته ام حبیب پوررجب
وصیت نامه شهید
بسم الله الرحمن الرحیم
آری یاران همه سوی مرگ رفتند در حالی که نگران فردا بودند خدایا نکند وارثان خون این شهیدان در راهشان گام نزنند نکند ظیطان های کوچک با خون اینها خان شوند نکند جان مایه ها برای بی مایه های دون سرمایه مقام شوند نکند زمین خونرنگ به تسخیر هوارداران نیرنگ درآید نکند شهادت اینها پایگاه دنائت آنها شود نکند میوه درخت فداکاری اینها را صاحبان ریاکاری بچینند نکند خونین کفنان در غربت بمیرند تا خویش باوران غرب کام بگیرند. والسلام