بسم الله الرحمن الرحیم
وصیت نامه برادر شهید عظیم غمزه
با درود فراوان به روح پاک شهدای گلگون کفن ایران اسلامی و با سلام به رزمندگان اسلام در جبهه های حق علیه باطل و با سلام و درود به رهبر کبیر و عالیقدر و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت الله العظمی نایب الامام روح خدا خمینی بتن شکن و با سلام خدمت پدر و مادر گرامی و خانواده عزیزم.
ای خدا می ترسم آنطور که غلام بایستی در مقابل ارباب خود ادای وظیفه نکرده باشم، که نکردم. خون من و جان من کمتر از آن است که بتوانم با خدای خود معامله کنم و در این میان به یک واسطه خوب احتیاج دارم و آن واسطه چه کسی مهمتر از روح خدا خمینی بزرگ می تواند باشد.
پدر و مادر گرامی اکنون که عازم جبهه حق علیه باطل می شوم نمی دانم آیا لیاقت شهادت در راه اسلام علیه کفر نصیبم می شود یا نه؟
و اگر هم این افتخار نصیبم شد و با شهدای صدر اسالم چون حسین بن علی(ع) و دیگر یارانش قرار گرفتم از شما خانواده گرامی تقاضا دارم بر سر خاکم گریه و زاری نکنید. مادر شما هم مانند حضرت فاطمه علیها سلام و دیگر مادران شهیدپرور به خود ببالید که من شهید شدم و افتخار کنید که فرزندتان در راه خدا و اسلام رفته و به ندای رهبر کبیر انقلاب اسلامی لبیک گفته است. البته اگر خداوند مرا قبول رحمتش قرار دهد رهبر گرامی و دیگر یارانش را تنها نگذارید و همیشه و در همه جا در صحنه حاضر باشید. من در این مدت عمر شما را خیلی اذیت کرده ام، امیدوارم که از من راضی باشید.
برادران و خواهران من از میان شما رفتم امیدوارم عروج روحم را از زندان جسمم ماتم نگیرید و برای این موهبت الهی و تکامل انسانی سوگواری نکنید و همانگونه که روحم شادی سوی لقاءالله را دارد، شما هم شاد باشید و از شما امت حزب الله تقاضا دارم مسلمان واقعی باشید و تقوی الهی را پیشه خود سازید. آنچنان باشید که شایسته یک مسلمان است و شما برادران و خواهران حزب الله که در این مدت سه سال در انجمن اسلامی فعالیت داشتیم، اگر کار بدی کردم امیدوارم مرا ببخشید و امید است موفق باشید. از حجت الاسلام حاج آقا طاهری می خواهم که بر بدنم نماز بگذارد، امیدوارم بیاید.
امیدوارم که در هنگام شهات چشمانم باز بماند تا سیه دلان و منافقان بدانند یاوران خمینی با چشم های روشن به استقبال شهادت می روند و دستهایم را باز گذاشته تا منافقان بدانند که با دستی باز به سوی امید می روم و اگر سینه ام در زیر تانکها له شده بود آنرا باز گذاشته تا آثار جنایت آمریکا و ایادیش را جلوه گر سازد.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
فرزند اسلام عظیم غمزه
1362/9/2
بسم الله الرحمن الرحیم
وصیت نامه برادر شهید عظیم غمزه
با درود فراوان به روح پاک شهدای گلگون کفن ایران اسلامی و با سلام به رزمندگان اسلام در جبهه های حق علیه باطل و با سلام و درود بر رهبر کبیر و عالیقدر و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت الله العظمی نائب الامام روح خد ا خمینی بت شکن و با سلام خدمت پدر و مادر عزیز و گرامی وخانواده عزیزم .
ای خانواده عزیزم .
ای خدا می ترسم آنطور که غلام بایستی در مقابل ارباب خود ادای وظیفه نکرده باشم ، که نکردم . خون من و جان من کمتر از آن است که بتوانم با خدای خود معامله کنم و در این میان به یک واسطه خوب احتیاج دارم و آن واسطه چه کسی مهمتر از روح خدا خمینی بزرگ میتواند باشد .
پدر و مادر گرامی اکنون که عازم جبهه حق علیه باطل میشوم نمی دانم آیا لیاقت شهادت در راه اسلام علیه کفرنصیبم میشود یا نه؟
و اگر هم این افتخار نصیبم شد و با شهدای صدر اسلام چون حسین بن علی (ع) و دیگر یارانش قرار گرفتم ، از شما خانوادۀ گرامی تقاضا دارم بر سر خاکم گریه زاری نکنید . مادر شما هم مانند حضرت فاطمه علیها سلام و دیگر مادران شهید پرور بخود ببالد که من شهید شدم و افتخار کنید که فرزندتان در راه الام رفته و به ندای رهبر کبیر انقلاب اسلامی لبیک گفته است . البته اگر خداوند مرا فبول رحمتش قرار دهد . رهبر گرامی و دیگر یارانش را تنها نگذارید و همیشه و در همه جا در صحنه حاضر باشید . من در این مدت عمر شما را خیلی اذیت کرده ام ، امیدوارم که از من راضی باشید . من در این مدت عمر شما را خیلی اذیت کرده ام ، امید وارم که از من راضی باشید .
برادران و خواهران من ، از میان شما رفتم امیدوارم عروج روحم را از زندان جسمم ماتم نگیرید و برای من این موهبت الههی و تکامل انسانی سوگواری نکنید وهمانگونه که روحم شادی سوی لقاءالله را دارد ، شما شاد باشید و از شما امت حزب الله تقاضا دارم مسلمان واقعی باشید و تقوای الهی پیشه سازید . انچنان باشید که شایسته یک مسلمان ا ست و شما برادران و خواهران حزب الله که در این مدت سه سال در انجمن اسلامی فعالیت داشتیم ، اگر کار بدی کردم امیدوارم مرا ببخشید و امید است موفق باشید . از حجت الاسلام حاج اقا طاهری میخواهم که بر بدنم نماز بگذارد، امیدوارم بیاید.
امیدوارم که در هنگام شهادت چشمانم باز بماند تا سیه دلان و منافقان بدانند یاوران خمینی با چشم های روشن به استقبال شهادت میروند و دستهایم را باز گذاشته تا منافقان بدانند که با دستی باز بسوی ا... می روم و اگر سینه ام در زیر تانکها له شده بود آنرا باز گذاشته تا آن جنایت آمریکا و ایادیش را جلوه گر سازد .
خ
خــــــدایــــــا ، خدایا ، تا انقلاب مهدی
خمینی را نگه دار
والسلام علیکم و رحمـه الله و برکاته
فرزند اسلام عظیم غمزه
1362/9/2
شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی :
دوستان اگر فرجام کار ما در این تشکیلات بجز شهادت باشد عمر ما تباه است و بر باد .
......................