وصیت نامه طلبه شهید طاهر رمضان نیا "یا ایها لنفس مطمئن ارجی الی ربک راضیه مرضیه"وصیتنامه اینجانب طاهر رمضان نیا ، طلبه ساکن روستای دهمرده سرا از روستای لشت نشاء دارای شماره شناسنامه 22 - نام پدر علی (( بنام خدای حسین (ع) ومهدی (عج) و روح الله )) الهی چنانم کن که از شیطان و شیطانیان بگزیزم[بگریزم ]چون گریز از گرگ درنده ای که به من حمله ور است . خدایا با فقر آشنایم کن تاریخ گرسنگان را بفهم و فشار درورنی[درونی ]نیازمندان را درک کنم . خدایا با درد دردمندان آشنایم گردان تا حقیقت درد را لمس کنم و به ارزش بی پایان درد پی ببرم . خدایا ، نا خالصه های دروغم را که بسیار است در آتش درد و رنج بسوزان . خدایا ، مرا در آتش عشق به تو، بگداز، و همه خواستنیها را جز عشق و معشوق در دیدگان قلبم خار گردان ،خدایا لذت معراج را بر روحم ارزانی دار تا جز تو نبینم . خدایا چنانم کن که چون شمع بسوزم و به مستضعفین جهان نور بدهم تا زنده شوند و اوج گیرند.، خدای[خدایا]مرا از بلای غرور و خودخواهی و حد نفس برهان تا حقایق وجود را نظاره کنم و جمال جمیل ترا [تورا]به تماشا بنشینم، خدایا مرا تنهائی و خلوت و گمنامی ماًنوس گردان تا در غوغای کشمکشهای پوچ مادی غرق نشوم . خدایا بسوی توام بپذیر و مرا از رحمت واسعه ات محروح[مجروح] مساز . خدایا بار سنگین گناه آنچنان بر دوش روحم سنگینی می کند که حرکتم را کند کرده و قلبم را سیاه کرده است . خدایا در حالی بسوی تو می آیم که دنیا مرا با آهنگ شیطانی شیوایش صدا می زند و بسوی خود می خواند خود می دانی که من با بار سنگین گناهانم فقط با کمک تو توانستم به سوی تو روان شوم آنهم به امید رحمتت . پس ای خدای رحیم ترا[تورا] به جلالت سوگند از شهادت در راهت محرومم مساز . اما تو برادر و خواهر آیا مسئولیت رسانیدن پیامم را به جهان می پذیری ؟ یا همچنان بی تفاوت بر مظلومیم نظاره می کنی ؟و می گذری آیا حاضر هستی آخرین پیامم را بشنوی آیا قبول می کنی به درد دلم گوش کنی تا از هدفم آگاه گردی ؟ انشاءالله، برادر من عازم دیار خدا جویان هستم و در این هنگام احساس میکنم که جهان و جهانیان و دنیا طلبان را غرق در مادیت می بینم و خود را غرق در مسئولیت چرا که ایرانیم و در این جهان فقط ایران است که حبل الهی چسبیده و بسوی خدا می دود و صدور این امواج طیبه الهی بر عهده من وتوست من که راهم را انتخاب کرده ام و سفارشم به تو ... ؟؟؟ .و تو ای خواهربدان که باید زینب باشی و رسالت زینب گونه ات را به سر مقصد منظور رسانی چون زینب خونخواهی حسین زمان و فریاد حسین زمان را به مستضعفین مجروحین جهان برسانی موقعیت را دریاب و خود را آراسته به اخلاق حمیده گردان که سر فصل آن حجاب است تو با حجاب خود می توانی جهانی را منقلب کنی چرا که جهان امروز غرق در فساد است تو می توانی مربی اجتماع باشی و هم می توانی منشاء و مبداء فحشاء ولی رحمتی کن که برای کدامین راه خلق شده ای و همان راه راپیما و مطمئن باش که پیروزی ،ان تنصرالله ینصرکم ویثبت اقدامکم . و اما پدرم و مادر غمخوارم . می دانم که برایتان فرزند نبوده ام چرا که بر اثر ور[دور] بودن از فضائل اخلاقی و غوطه ور بودن در رزائل اخلاقی و آشنا نبودن با وظایف همیشه سربارتان بوده ام و اسباب زحمت، ولی تنها درخواستی که این لحظات آخر از شما دارم این است که مرا حلالم ، کنید که سخت محتاج رضایت شما هستم و امام را فراموش نکنید به اوامر او گوش دهید، و عمل کنید . تا پیروز شوید . بدانید که ما برای خدا زندگی کنیم و این دنیا را به اخرت نفروشیم شما باید به جنگ برنامه های غلط شاهنشاهی گذشته برخیزید و درخواست می کنم که برای من نه اینکه گریه نمی کنید بلکه شاد و خندان وصیتنامه وعکسم را قاب بگیرید و این سند افتخار شما ،باشد . که یار حسین هستید و سر افراز به برادران و خواهرانم بگویید اسلام و امام و انقلاب را فراموش نکنید و واجبات را حتماً بجا آورید . من در خاتمه بدهکاریهایم را به این دنیا و خداوند متعال متذکر می شوم از خانواده ام می خواهم که آنها را به طوری ادا کنند . (دیدار در قیامت ) طاهر رمضان نیا