احمد توانای خشت مسجدی

احمد توانای خشت مسجدی

نام: احمد

نام خانوادگی: توانای خشت مسجدی

نام پدر: علی

تاریخ تولد: 1349/09/25

تاریخ شهادت: 1367/03/26

محل تولد: رشت

محل مزار: خشت مسجد

شهرستان محل پرونده: رشت

QR Code احمد توانای خشت مسجدی

اطلاعاتی موجود نیست

بسم الله الرحمن الرحیم الذین امنو و هاجرواو جاهدوا فی سبیل الله باموالهم وانفسهم اعظم درجة عند الله واولئک هم الفائزون (قرآن کریم) امروزباید لباس محبت دنیا را ازتن بیرون نمودو زره جهاد و مقاومت پوشید ضمن تحیات فراوان به پیشگاه اقدس بقیة الله الاعظم ارواحنا(امام خمینی) لتراب مقدمه الفدا و نایب بزرگوارش امام امت و تمامی شهدای مظلوم تاریخ سپاس خدایی را که به ما اندیشه داد تا اسلام را بشناسیم و به ما قدرت و توفیق عنایت فرمود که در راه اسلام جهاد کنیم خدا یا شاهد باش که به عشق تو در مسیر تو حرکت کردم و ما را بر این عقیده استوار بدار و بر همین عقیده بمیران تا اینکه شرمسار درحضور ائمه نشویم خدایا با کوله باری از گناه و در ماندگی رو به در گاه تو آورده ام خدایا ما را به راهت راهنمایی کن (( هر بدی که برای شما کردم و از من دیدید مرا حلال کنید)) از جان گذشتم تا اینکه از قید وبند های مادی آزاد گردم و بتوانم با عظمت روح سخن گویم و با سوز زندگی عشق روشن بخشم ای خدا عاشقم عاشقترم کن سرو جانم فدای رهبرم کن آری ما فرزندانی از تبارمولایمان (حسین شهید) که در راه تحقق بخشیدن اسلام و قرآن وبا اینکه تن به ذلت نداد و در مقابل خصم ز بون ایستاد می باشیم فکر این را بکنید که همگی رفتنی هستیم پس چه بهتر که این رفتن را با خیر که همان شهادت و لذت ترین لحظات نیک انسان عارف است ختم کنیم واین را بدانیم که زندگیمان را توأم با تقوی الهی و توشه آخرت پر بار کنیم تا سفری خوب داشته باشیم چون همه ما مسافریم و کوله بار احتیاج داریم کوله باری پر از خیر و برکت که بدرد ما بخورد کار ها یمان را توأم با(امام را دعا کنید) ذکر خدا و یاد خدا که اینها آذوقه و توشه آخرتند بکنیم هر که در این بزم مقرب تر است جام بلاقی(بیشترش) دهند چه زیباست که انسان آزاد زندگی کند و چون گل شکفتن و چه زیباست که زنجیرهای اسارت را با اسلحه شهادت پاره کردن و از هوای و هوس رستن و چون اسمعیل وارد قربانگاه عشق خدا جان باختن و به دیدن حق شتافتن با این همه صحبت امیدوارم که دیگرهرچه پیش آمد واگر شهید شدم ناراحت نباشید که آن برای من خیر بوده است وحتی شما ازخبر خیر من چیزی دیگرنمی خواهید و خیر وصلاح انسانها را این خداست که بهتر از هر کسی میداند من با اصرار کسی به جبهه نرفتم بلکه وظیفه شرعی و الهی بود که مرا به جبهه کشاند و افتخار دارم که در لباس مقدس بسیج شهید شوم همه میدانند من آگاهانه (( از اختلافات شخصی بپرهیزید)) و عاشقانه و با انتخاب خود در این راه قدم گذاشتم و از آن زمانی این راه را برای خودم انتخاب کردم موفق بوده ام و به شما هم می گویم که راه اسلام را انتخاب کنید البته اساساً و عملاً باشد برای ما ننگ است که در خانه هایمان بنشینبم و مهر سکوت بر دهانهایمان بزنیم فردای قیامت شهدا شکایت می کنند که مگر خون ما رنگین تر بود که ما در راه خدا جهاد کردیم یک عده ای هم در خانه نشسته و حرف این را می زند که چرا می جنگیم و اصلاً جنگ چیست این علت ضعف آن انسان است اسلام جنگ را قبول ندارد ولی آن کسانی که جنگ افروز هستند در مقابل آنها می ایستد وانقلاب با هم اینطور است. جنگ را بر ما تحمیل کرده اند و ما در مقابل دشمن متجاوز ایستاده ایم ((توشه برای آخرت جمع کنید آنهم پر بار سنگین)) مثل اینست که دزد بیاید خانه کسی و صاحب خانه مبارزه کند با آن دزد یک عده دیگر می گویند چرا انقلاب شده است او میداند که قبل از انقلاب چه بوده است بایستی در مقابل دشمنی که تمام زن و بچه و پیرو جوان را در اوائل جنگ تار و مار و مالها را غارت کرد و عده ای را زنده به گور کرد با اینها ایستاد و صلح نباید کرد مثل اینست که صاحب خانه دزد را ببخشد بهر حال شما که کمک نمی کنید به جبهه یا نق می زنید فردای قیامت شهدا شکایت می کنند بر همه واجب است از اسلام دفاع کنیم ای جوانان ای همه و همه شما را آلوده نکنید بعد پشیمان می شوید آنوقت پشیمانی سودی ندارد از الان شما را بسازید برای آخرت اصل آخرت است اینجا مزرعه است و آنجا کشت گاه به خیری بمیرید و زیاد بفکر دنیا ((خود سازی کنید)) نباشید که فردای قیامت مال و منال دستگیر نیست بلکه خوبیها دستگیرآدمیست بفکر قیامت بفکر مرگ به فکر خوبی باشید که کسی عاشق بهشت باشد به نیکو کاری و به خوبیها می نگرد و مسجد را پرکنید عبادات و فرایض دینی را فراموش نکنید جوانهای عزیز فردای قیامت از جوانی سئوال میشود که در چه راهی گذراندی ای بزرگان ای همه و همه به فکر پل صراط که اینها همه حقیقت باشید که از نوک سوزن باریکتر است اگر این وظیفه را انجام دادی سعادتمند خواهی شد و گرنه در ظلمت هستی و جایگاهت آتش دوزخ که یک قطره از آتش جهنم این دنیا را خاکستر می کند بخاطر انقلاب و جنگ دست از اسلام نکشید مادر جان سالها حسرت و غم و اندوه را چون کوله باری سنگین بدوش کشیدی تا روزهای کودکی را پشت سر گذاشتم مادر عزیز از تو بسیار سپاسگزارم که برای من خیلی زحمت ها کشیدی اگر من شهید شدم تو هم اجر شهید داری مثل زینب باش که صبر کرد تو هم صبر کن و از من راضی باش چه کنم آخرالعمر مردن به سراغ ما می آید واقعۀ کربلا تکرار شده بود و حسین زمان ندا سرداد که ای حسینیان بیایید و من هم رفتم من می روم و تو در پیشگاه خدا، مادر شهید خواهی شد که خیلی اهمیت دارد مبادا بی تابی کنی نمی گویم گریه نکن زینب گریه کرد زهرا (س) غم و اندوه داشت ولی صبر داشته باش مادرجان هر بدی کردم ببخش انشاء الله با زهرا (س) محشور شوی مادر جان ، ای پدر جان خدا داد خدا هم گرفت ناراحت نباش مثل حسین که علی اکبرش را سوار مرکب کرد و شمشیر برهنه بدست او داد اما با قلبی سرشار از ((تقوی الهی پیشه کنید)) محبت و عشق به خدا به میدان فرستاد و علی اکبرش به شهادت رسید مرا ببخشید که تا با علی اکبر محشور شوم برادرم از کوچک تا بزرگ برادری بد بودم درگذرید از برادر حقیرتان خدا را فراموش نکنید و جای مرا بگیرید اسلام در نظر شما باشد. ای اهالی روستا هر بدی که کردم ببخشید خدا شما را هم از گناهان ببخشد آخرین کلمه را می گویم که هیچ وقت خدا را فراموش نکنید و حافظ خون شهدا باشید مبادا دل خانواده های شهدا را بدرد آورید یا خود شهدا را ناراحت کنید از میان شما عزیزان می روم اگرروح مرا می خواهید شاد کنید جوان شما را بفرستید مسجد نماز بخواند خدا یا شهادت واقعی را نصیب من کن شما را به خدای عزیز می سپارم (( توشه بر چینید)) الاحقر احمد توانا ( از خوانند متشکرم) التماس دعا (تاریخ 13رمضان 1408- 67/02/10 )؛

گالری تصاویر

تصویری وجود ندارد