متن وصیتنامه سردار رشید اسلام برادر پاسدار شادمان مرتضائی . اعوذوا بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم و بسم الله القاسم الجبارین و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساً والولدان الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها واجعل لنا من لدنک ولیا واجعل لنا من لدنک نصیرا . سوره مبارکه نساء آیه 74 چرا در راه خدا جهاد نمیکنید در صورتیکه جمعی ناتوان از مرد و زن و کودک شما که اسیر کفارند دایم می گویند بارخدایا ما را از این شهری که مردمش ستمکارند بیرون آر و از جانب خود برای ما بیچارگان نگهدار و یاوری فرست . با درود و سلام فراوان به محمد (ص) پیامبر خدا - مهدی مود منجی بشر فریاد رس امت امام زمان (عج) و نائب بر حقش حامی مستضعفان ابرمرد تاریخ رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران فرمانده "کل قوا" خمینی روح خدا و با درود فراوان به سرور شهیدان کربلا حسین (ع) و شهیدان کربلای ایران و خانواده های معظم شهدا و با درود فراوان به سرور شهیدان کربلا حسین (ع) و با درود فراوان به پدرم و مادرعزیزم و خواهران و برادران مسلمان تربه سر وصیت نامه خود را شروع میکنم شاید بعد از مرگم مرحمی به دل خانواده ام باشد و هم نشانی از من بنده گنهکار قبل از هر چیز چند مسئله برایم پیش آمد با خود فکر کردم که برای چه منظوری به جبهه میروم و برای چه کسی و چه چیزی ؟ و برای چه مکتبی ؟ آیا خود را خالص میدانم یا ناخالص آیا هدفم مقدس است ؟ آیا مکتبم ولایت است یا نه ؟ با خود میگویم آیا برای خلق میروم یا برای خدا ؟ آیا رهبرم را شناخته ام ؟ وقتی پاسخ این سوالها را یافتم تصمیمم را گرفتم آری آری ای برادرم و خواهر مذهبی من برای نجات قرآن و مکتب حیات بخش اسلام و برای زیارت خاک مقدس امام حسین (ع) میروم تا شاید با خونم بتوانم ریشه ولایت فقیه و اسلام را آبیاری کنم هرچند که هر روز جوی خون از روی این ریشه جاری است میروم تا به دنیا بفهمانم که روزی اگر برسد همین محصل مدرسه و قلم را زمین گذاشته و اسلحه بدست میگیرد و برای مقابله با دشمنان اسلام به میدان نبرد خواهد رفت امروز من مدرسه را کنار گذاشته و اسلحه بدست گرفته و در مقابل دشمن هستم .من فقط برای رضای خدا به جنگ میروم و فقط برای اسلام و قرآن . من برای میکتبی میروم که به قول امامم شهادت دارد ولی اسارت ندارد برای مکتبی میروم که همه را یکی میداند و الهی است و آورنده اش از جانب خدا حضرت محمد (ص) میباشد . ای حسین عزیز من به ندای هل من ناصر فرزندت خمینی کبیر لبیک گفته و دست از همه چیز کشیدم و به جبهه های نبرد آمدم من میدانم که برای چه هدفی آمده ام ما میرویم تا اسلام را پس از 1400 سال با خونهای خود آبیاری کنیم تا به خائنین بفهمانیم که دنیای مان اسلام است و دینمان اسلام است و کتابمان قرآن و معلم مان حسین (ع) و رهبرمان خمینی و هدفمان شهادت است اما سخنی با مردم دارم به عنوان یک برادر کوچک شما ای مردم مبادا یک لحظه از سخنان گوهربار امام دوری کنید مبادا روزی شود که این چریک پیر (امام) این قلب امت اسلام را ناراحت کنید . ای ملت ایران این وحدت کلمه ماست که ما را به پیروزی رساند . و هنوز هم این پیروزی را با وحدت کلمه به پیش میبریم و امیدوارم که همچنان وحدت کلمه را حفظ کنید و دشمنان تان را از ایران اسلامی بیرون کنید و هیچگاه دست نیاز به سوی آنان دراز نکنید . ضمناً پیامی دارم به پدرم و مادر بزرگوارم به هیچ وجه ناراحت نباشید باید افتخار کنید که فرزندتان شهید شد . پدر بزرگوارم سختی و مرارت شما در مد نظرم هست . آن سختیهای شما در درگاه خداوند در تربیت فرزندی اینچنین ثبت است و آن ضامن رستگاری شما در آخرت است . در صورتی که در غم فدا نمودن فرزندت برای پیشبرد اسلام ناراحت نباشید و باید موجب افتخارتان باشد . پدر بزرگوارم اینجاست که مورد آزمایش خدا قرار خواهید گرفت و این آزمایش گواه حسین حسین گفتن شصت سال عمرتان خواهد بود . مادرم منتظر آمدنم نباش زیرا من بدعوت خدا حرکت کرده ام و انشاالله به درجه ای میرسم . پس چشم براه نباشید چون راهی که رفته ام برگشتش کم است . مادرجان میدانم که روزی خداوند مرا به شما و پدرم هدیه کرد و من امانتی بودم و شما خودتان بهتر میدانید چیزی که امانت باشد صاحبش پس خواهد گرفت . مادرم گرچه فرزندی خوب برایت نبودم ولی مرا ببخش تا خدا هم از گناهان من ببخشد و پیامی برای خواهران و برادران عزیزم دارم بعنوان یک برادر کوچک برادران و خواهران عزیزم بیاد خدا باشید و ذکر خدا بگوئید و راه امام خمینی را دنبال کنید و در خط این چپیها و منافقین کثیف نباشید و از آنها دوری کنید مرا ببخشید که برادر خوبی برای شما نشدم و مرا مورد عفو قرار دهید و ای خواهرانم زینب وار باشید و حجاب خود را حفظ کنید چون با حجاب خود مشت محکمی بر دهان ابرقدرتها خواهید زد و برادران عزیزم در همه حال در هرکجا که هستید پیرو خط امام باشید . والسلام خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار متن وصیت نامه سردار رشید اسلام برادر پاسدار شادمان مرتضائی «اعوذو بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم و بسم الله القاسم الجبارین و مالکم لاتقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنک و لیا و اجعل لنا من لدنک نصیرا» سوره مبارکه نساء آیه 74 چرا در راه خدا جهاد نمی کنید در صورتی که جمعی ناتوان از مرد و زن و کودک شما که اسیر کفارند دایم می گویند بار خدایا ما را از این شهری که مردمش ستمکارند بیرون آر و از جانب خود برای ما بیچارگان نگهدار و یاوری فرست. با درود و سلام فراوان به محمد (ص) پیامبر خدا – مهدی موعد منجی بشر فریادرس امت امام زمان (عج) نائب بر حقش حامی مستضعفان ابر مرد تاریخ رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران فرمانده کل قوا خمینی روح خدا و با درود فراوان به سرور شهیدا کربلا حسین (ع) و با درود فراوان به پدرم مادر عزیزم و خواهران و برادران مسلمان تر به بر وصیت نامه خود شروع می کنم شاید بعد از مرگم مرحمی به دل خانواده ام باشد و هم نشانی از من بنده گنهکار قبل از هر چیز چند مسئله برایم پیش آمد با خود فکر کردم که برای چه منظوری به جبهه می روم و برای چه کسی و چه چیزی؟ و برای چه مکتبی؟ آیا خود را خالص می داند یا ناخالص؟ آیا هدفم مقدس است؟ آیا مکتبم ولایت است یا نه؟ با خود می گویم آیا برای خلق می روم یا برای خدا؟ آیا رهبرم را شناخته ام؟ وقتی پاسخ این سئوالها را یافتم تصمیم را گرفتم آری آری ای برادرم و خواهر مذهبی من برای نجات قرآن و مکتب حیات بخش اسلام و برای زیارت خاک مقدس امام حسین (ع) می روم تا شاید با خونم بتوانم ریشه ولایت فقیه را آبیاری کنم هر چند که هر روز جوی خون از روی این ریشه جاری است می روم تا به دنیا بفهمانم که روزی اگر برسد همین محصل مدرسه قلم را زمین گذاشته و اسلحه به دست می گیرد و برای مقابله با دشمنان اسلام به میدان نبرد خواهد رفت امروز من مدرسه را کنار گذاشته و اسلحه به دست گرفته و در مقابل دشمن هستم. من فقط برای رضای خدا به جنگ می روم و فقط برای اسلام و قرآن. من برای مکتبی می روم که به قول امامم شهادت دارد ولی اسارت ندارد برای مکتبی می روم که همه را یکی می داند و الهی است و آورنده اش از جانب خدا حضرت محمد (ص) می باشد. ای حسین عزیز من به ندای هل من ناصر فرزندت خمینی کبیر لبیک گفته و دست از همه چیز کشیدم و به جبهه های نبرد آمدم من می دانم که برای چه هدفی آمده ام ما می رویم تا اسلام را من می دانم که برای چه هدفی آمده ام ما می رویم تا اسلام را پس از 1400 سال با خونهای خود آبیاری کنیم تا به خائنین بفهمانیم که دنیای مان اسلام است و دینمان اسلام است و کتابمان قرآن و معلم مان حسین (ع) و رهبرمان خمینی و هدفمان شهادت است. اما سخنی با مردم به عنوان یک برادر کوچک شما ای مردم مبادا یک لحظه از سخنان گوهر بار امام دوری کنید مبادا روزی شود که این چریک پیر (امام) این قلب امت اسلام را ناراحت کنید. ای ملت ایران این وحدت کلمه ماست که ما را به پیروزی رساند. و هنوز هم این پیروزی را با وحدت کلمه به پیش می بریم و امیدوارم که همچنان وحدت کلمه را حفظ کنید و دشمنان تان را از ایران اسلامی بیرون کنید و هیچگاه دست نیاز به سوی آنان دراز نکنید. ضمناً پیامی دارم به پدرم و مادر بزرگوارم که هیچ ناراحت نباشید. باید افتخار کنید که فرزندتان شهید شد. پدر بزرگوارم سختی و مرارت شما در مدّ نظرم هست. آن سختیهای شما در درگاه خداوند در تربیت فرزندی اینچنین ثبت است و آن ضامن رستگاری شما در آخرت است. در صورتی که در غم فدا نمودن فرزندت برای پیشبرد اسلام ناراحت نباشید و باید موجب افتخارتان باشد. پدر بزرگوارم اینجاست که مورد آزمایش خدا قرار خواهید گرفت و این آزمایش گواه حسین حسین گفتن شصت سال عمرتان خواهد بود. مادرم منتظر آمدنم نباش زیرا من به دعوت خدا حرکت کرده ام و انشاء الله به درجه ای می رسم، پس چشم به راه نباشید چون راهی که رفته ام برگشتش کم است. مادر جان می دانم که روزی خداوند مرا به شما و پدرم هدیه کرد و من امانتی بودم و شما خودتان بهتر می دانید چیزی که امانت باشد صاحبش پس خواهد گرفت. مادرم گر چه فرزندی خوب برایت نبودم ولی مرا ببخش تا خدا هم گناهان من را ببخشد و پیامی برای خواهران برادران عزیزم دارم به عنوان یک برادر کوچک برادران و خواهران عزیزم به یاد خدا باشید و ذکر خدا بگویید و راه امام خمینی را دنبال کنید و در خط این چپی ها و منافقین کثیف نباشید و از آنها دوری کنید مرا ببخشید که برادر خوبی برای شما نشدم و مرا مورد عفو قرار دهید و ای خواهرانم زینب وار باشید و حجاب خود را حفظ کنید چون با حجاب خود مشت محکمی بر دهان ابرقدرتها خواهید زد و برادران عزیزم در همه حال در هر کجا که هستید پیرو خط امام باشید. والسلام خدایا خدایا تا انقلاب مهندی خمینی را نگهدار